محمدعلی نجفی در جلسه دوم رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد: قتل عمد را قبول ندارم

گروه حوادث: دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد همسر دوم شهردار پیشین تهران صبح روز چهارشنبه ۲۶ تیرماه به صورت علنی در سالن اجتماعات امام خمینی‌(ره) به ریاست قاضی محمدی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران برگزار شد.
4 روز پس از اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده قتل میترا که با حضور زهرا نجفی (دختر نجفی) و علیرضا ببری (داماد نجفی) و فرهاد آقازاده (راننده نجفی) و معصومه رشیدیان (خبرنگار انصاف‌نیوز) برگزار شد، دومین جلسه دادگاه نیز برخلاف آنچه پیش‌تر گمان می‌رفت که جلسه به صورت غیرعلنی برگزار شود، با حضور مهیار صفری، پسر میترا استاد، کارشناسانی که در صحنه جرم حضور داشتند و همچنین کارشناسان اسلحه و پزشک معاینه جسد به صورت علنی برگزار شد. این جلسه در حالی برگزار شد که یکی از حواشی آن عدم حضور یکی از سه وکیل محمدعلی نجفی یعنی محمود علیزاده در کنار او بود. اتفاقی که پیش از آغاز دومین جلسه دادگاه، علیرضا ببری داماد محمدعلی نجفی، خبر آن را به رسانه‌ها اعلام کرده و گفته بود: «به دلیل رابطه دوستانه‌ای که میان آقای نجفی و علیزاده طباطبایی وجود داشت از وی درخواست کردیم استعفا دهد ولی ایشان استعفا نداد بنابراین تصمیم گرفتیم وی را عزل کنیم.»
در ابتدای دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد قاضی محمدی کشکولی رئیس دادگاه پیش از اعلام رسمیت جلسه دادگاه در توضیحاتی، گفت: جلسه دادگاه با مجوز ریاست قوه قضائیه به موجب مقررات قانون آیین دادرسی کیفری علنی است و انتشار مشروح جلسات دادگاه با رعایت محدودیت‌های مندرج در ماده ۳۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری آزاد است.
در ادامه این جلسه ورود و خروج افراد از ساعت ۹ صبح تا ساعت ۱۲:۴۰ که آخرین خروج آقای نجفی بوده است پخش شد. در این مرحله از رسیدگی به پرونده پیرو مطالب قبلی دادگاه احدی از وکلای اولیای دم در جایگاه حضور یافت.


وکلای مدافع اولیای دم: آقای نجفی نوک مداد را نشکستید، آدم کشتید!
به گزارش ایسنا، در ادامه جلسه حاجی لویی یکی از وکلای مدافع اولیای دم با حضور در جایگاه‌ گفت: در جلسه قبل شما در رابطه با حواشی که پیش آمده بود تذکر دادید ولی بعد از جلسه موضوع مهدور الدم بودن تیتر روزنامه‌ها شد که حرمت اولیای دم خدشه‌دار شد. وی افزود: این دفاعیات بسیار متعارض بود و به صورت تیتر اول روزنامه‌ها در آمد. اقاریر متهم در پرونده این بود که مقتوله ابتدا وارد زندگی او شده و بعد گفته من اشتباهاً ازدواج کردم. ما می‌دانیم متهم چه هزینه‌هایی کرده تا نظامات را زیر پا بگذارد و ازدواج را ثبت کند. بعد متهم گفته که من طلاقش ندادم و از آنجا که حق طلاق با مرد است می‌توانسته حق و حقوق او را بدهد و بعد متهم گفته که او را کشتم و اشتباه کردم. وی افزود: آقای نجفی شما وزیر سابق آموزش و پرورش بودید، نوک مداد را نشکسته‌اید که می‌گویید اشتباه کردم؛ شما آدم کشتید. اینجا صحنه سیاست نیست که به راحتی کنار بکشید. شما مرتکب قتل عمد شده‌اید. بعد گفتید که او پرستو است و با نهادهای امنیتی در ارتباط است.
قاضی کشکولی در این هنگام به وکیل مدافع اولیای دم تذکر داد و گفت: ما مقررات آیین دادرسی کیفری را قرائت کردیم و توقع این است که شما وکلا که حقوقدان هستید دقت کنید و بیان الفاط ناجوانمردانه در شان دادگاه نیست.
ادعای خالی شدن پول‌های میترا استاد از خانه
وکیل مدافع اولیای دم ادامه داد: متهم یکبار گفته می‌خواسته میترا استاد اطلاعات شخصی من را به خبرنگار بدهد، ایشان ۴۰ سال است که در سیاست مملکت است و از ما بهتر می‌داند نهادهای امنیتی کارشان طبقه‌بندی اطلاعات است. مقتوله می‌خواسته با خبرنگار حرف بزند و کار خبرنگار انتشار است. می‌دانیم به خبرنگار چه می‌خواسته بگوید چون انگیزه شخصی در ماهیت ماجرا تاثیری ندارد. وی افزود: بهتر است یکبار برای همیشه متهم اعتراف کند و بگوید مرتکب قتل عمد شده و تقاضای بخشش کند. قاضی در همین‌جا تذکر داد به جای متهم صحبت نکنید.‌ وکیل میترا استاد گفت: باید حرف اولیای دم را بزنم، پدر و مادرش به دلیل اوضاع بد روحی نتوانستند بیایند و در این مدت یکبار به پسر او سر نزدند و از نظر روحی حال خوبی ندارد. مادر عریان خود را خون‌آلود دیده، به ناحق به مادرش شلیک و او کشته شده است. خانواده متهم حق و حقوق مقتول را مطالبه کرده، ماشین لکسوز وی را فروخته و از طریق افراد خانواده پول‌ها خالی شده است. اجازه می‌دادید پولی می‌رسید تا حداقل مهیار را به روانپزشکی می‌بردند.
مشاهدات پسر میترا استاد از صحنه قتل مادرش چه بود؟
همچنین قاضی کشکولی اعلام کرد که جهانشاه صفری پدر مهیار صفری نیز به همراه او در دادگاه حاضر است و مهیار خواسته که هیچ عکسی از او گرفته نشود. در همین لحظه از ولی مهیار خواسته شد تا به جایگاه بیاید. سپس قاضی از مهیار صفری خواست تا در جایگاه حاضر و خود را معرفی کند. او گفت: من متولد ۱۱ شهریور ۸۲ هستم، فرزند جهانشاه صفری، سیکل هستم. مهیار در پاسخ به سوال قاضی مبنی براینکه آیا شکایتی دارید، گفت: تقاضای قصاص خون مادرم را دارم. او در پاسخ به خواست قاضی برای بیان مشاهدات خود از نحوه به قتل رسیدن مادرش گفت: ۹ صبح از خانه خارج شدم و ساعت ۱۲:۱۰ وارد خانه شدم و دیدم دو فرد غریبه در خانه هستند، با کمک آقای آقازاده (راننده نجفی) وارد حمام شدم و مادرم را در آنجا دیدم. وی در پاسخ به سوال رئیس دادگاه درباره اختلاف مادرش با متهم نجفی گفت: بله آنها اختلاف داشتند و چند بار تهدید کرد که با همین اسلحه مادرم را خواهد کشت. قاضی کشکولی از او پرسید آیا شما اسلحه را در منزل دیدید که مهیار صفری گفت: خیر. آقای نجفی گفتند که اسلحه را در منزل همسر اولش نگهداری می‌کند. رئیس دادگاه درباره اختلاف شب قبل از قتل مادرش با متهم نجفی پرسید که او گفت: بله شب قبل از ساعت ۹ و نیم تا ۲ و نیم شب با هم درگیری داشتند و دایی‌ام مسعود استاد نیز تا ۱۲ شب منزل ما بود. صفری گفت: روز حادثه ساعت ۸ و نیم صبح آقای نجفی مرا با عصبانیت بیدار کرد و گفت به مدرسه بروم. قاضی از او پرسید آقای نجفی در کیفرخواست گفته است که مادرت بارها با شما نیز درگیر شده و چند نوبت شما را از منزل بیرون کرده است که مهیار صفری در پاسخ این موضوع را رد کرد و گفت که همواره با مادرش رابطه خوبی داشته است.
نجفی: اتهام قتل عمد را به هیچ عنوان قبول ندارم
در ادامه قاضی اتهامات محمدعلی نجفی را به او تفهیم کرد و از او خواست از خود دفاع کند. نجفی با حضور در جایگاه و پس از معرفی خود در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه آیا اتهامات خود را قبول دارید یا خیر، گفت: آنچه که اتفاق افتاده را قبول دارم و توضیح می‌دهم اما اتهام قتل عمد را به هیچ عنوان قبول ندارم. وی گفت: در ابتدای سخن می‌گویم از این حادثه دردناک بنده هم بسیار متاثر هستم و مجدداً به خانواده استاد تسلیت عرض می‌کنم. متهم تاکید کرد: هدف بنده فقط روشن شدن حقایق است و تا یک حدی خودم را در این قضیه مقصر می‌دانم و امیدوارم خداوند از تقصیر و گناهی که از سوی من به وقوع پیوسته من را مورد رحمت قرار دهد. من در طول عمرم با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشتم.
نجفی افزود: ۶ ماه قبل از حادثه به این نتیجه رسیدم که زندگی مشترک ما با توجه به عمق اختلافات نمی‌تواند ادامه یابد. پیشنهاد دادم با توافق جدا شویم و حتی گفتم فرصت بدهد دو یا سه ماه تمام مهریه‌اش را می‌دهم اما قبول نکرد و می‌گفت عاشق من است. من هم ایشان را دوست داشتم ولی با این حجم اختلافات ترسم این بود به نفرت تبدیل شود و سعی شد با برخی از ریش سفیدان و افرادی تماس گرفته و ایشان را به طلاق تشویق کنم اما تعهدی در روز عقد داده بودم که خواست از من اختیار طلاق را به ایشان بدهم که ندادم اما در مقابل دو تعهد دادم و گفتم هر وقت خواستی جدا شوی قبول می‌کنم و هر وقت به این نتیجه رسیدم که جدا شویم با توافق شما انجام شود و نمی‌خواستم زیر قولم بزنم.
این متهم افزود: یک ماه قبل از حادثه به من گفت حق نداری راجع به طلاق حرف بزنی و ارتباطم بیشتر با برادرش بود که اکنون در جلسه حاضر است اما مرحومه تاکید داشت که نه با من و نه با کس دیگری در مورد طلاق حرف نزنم. یک هفته قبل از حادثه تصمیم گرفتیم به خانه بزرگتری برویم و حتی روز اسباب‌کشی جر و بحث بالا گرفت و رابطه سرد بود. حتی شب قبل از حادثه برادرش در خانه ما دعوت بود و فهمید رابطه ما سرد است. حتی دید که مطالب دوستانه‌ای بین ما رد و بدل نمی‌شود. پس از رفتن آنها دوباره ناسزاگفتن را شروع کرد و حتی ۴ تا ۵ بار در این مدت برخورد فیزیکی داشتیم.
روایت نجفی از روز وقوع قتل
نجفی درمورد روز حادثه گفت: ساعت ۸ صبح بود که بیدار شدم و حدود ۸ و نیم مهیار را بیدار کردم که به مدرسه برود و در طول یک سال سعی کردم وظایف پدری‌ام را انجام دهم. ساعت ۹ شده بود که مهیار رفت و ایشان بیدار شد و مجدد ادامه بحث‌های شب قبل را مطرح کرد. خواستم پاسخ ندهم و ساعت ۹ و نیم شده بود که گفت می‌روم به حمام و پس از آن بیرون می‌روم. گفتم کجا؟ گفت خودم می‌دانم. این موضوعی بود که خیلی بین ما بحث شده بود. از آن لحظه به بعد خیلی عصبانی شدم و همه ماجرا دو تا سه دقیقه طول کشید و نفهمیدم چه شد. عصبانیت و خشم مرا فرا گرفت.
اسلحه مجاز بود
نجفی افزود: درمورد نگهداری و غیرمجاز بودن اسلحه بعداً توضیح می‌دهم زیرا مجاز بوده و آن را تمدید کرده بودم. وی افزود: پشت سر میترا استاد رفتم. فکر کردم از درب حمام تا وان یک متر فاصله است. فکر می‌کردم ایشان در وان است و می‌توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم. پشت سرش وارد شدم. در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. آن را برداشتم و بالش را روی آن گذاشتم تا اسلحه را نبیند و نگران نشود. چون یکبار گفته بود بیا و روش استفاده اسلحه را به من یاد بده. وقتی وارد حمام شدم متاسفانه ایشان وارد وان نشده بود و ما سینه به سینه هم شدیم. بالش را کنار زدم تا اسلحه را ببیند و به او بگویم که کارمان به جای باریک می‌کشد اگر با گفت‌وگو مسائل را حل نکنیم اما ایشان وقتی اسلحه را دید نمی‌دانم چه شد که هول شد. نجفی ادامه داد: ایشان دستشان را روی شانه‌های من گذاشت، من به عقب رفتم و به این دلیل که دستم روی ماشه بود یک گلوله شلیک شد و بالشت روی زمین افتاد. من سپس دستم را بالا بردم و سپس ایشان دو دستی دست راست مرا گرفتند، من گفتم ول کن و پس از تیر اول ۴ تیر دیگر نیز شلیک شد. من قصد شلیک نداشتم. آخرین تیر که به او برخورد کرد من دیدم ایشان مرا رها کرد و سپس دیگر تیری شلیک نشد. او سپس داخل وان افتاد. من بلافاصله اسلحه را جلوی آینه حمام گذاشتم. شوکه شده بودم. دست گذاشتم دیدم حرکتی ندارد. دیدم که بالای سینه شان سوراخ است. شاید ۴ یا ۵ دقیقه بدون حرکت آنجا ایستاده بودم و حالتی غیرقابل تصور داشتم.
عنوان مهدور الدم را بیان نکردم، بازپرس می‌خواست آن را در دهان من بگذارد
نجفی گفت: به نظرم رسید متنی بنویسم و بخشی از داستان زندگی مشترکم با او را بنویسم. به خواست آن مرحوم ۶ ماه ارتباطی با خانواده‌ام نداشتیم. آنچه که نوشتم با عجله بود و بعضی چیزها به صورت غیر دقیق نوشته شد. من در دفاعیاتم عنوان مهدور الدم را بیان نکردم. بازپرس پرونده می‌خواست آن را در دهان من بگذارد و می‌گفت که قبول داشتی که مهدور الدم است. نجفی ادامه داد: زمانی که راننده آمد به او گفتم کیف را بالا بیاور و قصد داشتم که نامه را داخل یکی از آن دو کیف که به او داده بودم بگذارم تا او نتواند نامه را بخواند. بعد به قم و زیارت حضرت معصومه‌(س) و مزار پدر و مادر رفتم. گفتم به آنجا بروم و تصمیم بگیرم که خود را به پلیس معرفی کنم یا اینکه تصمیم دیگری بگیرم. اسلحه را با خود برده بودم زیرا گفتم اگر بخواهم خود را به پلیس معرفی کنم بهتر است که اسلحه را تحویل دهم. پیش خودم گفتم اگر قرار باشد خودم را سر مزار پدرم بکشم باز هم باید اسلحه همراهم باشد. وی افزود: من آن موقع کارت حمل سلاح را زیر جعبه داروها در کمد خانه گذاشته بودم و وقتی کارت را دیدم متوجه شدم زمانش تا سال ۹۴ بوده است و من آن موقع بود که این را متوجه شدم. در ادامه به ترمینال بیهقی رفتم و با اتوبوس به قم رفتم. پس از اینکه در قم بودم تصمیم گرفتم به تهران بروم. با تاکسی به ترمینال جنوب و سپس به اداره آگاهی مرکزی رفتم. حتی موبایل هم نداشتم و در کیف گذاشته بودم زیرا گفتم اگر بخواهم خودکشی کنم این موبایل بعداً گم نشود.
نجفی با اشاره به موضوع قصد قبلی برای انجام قتل، گفت: به هیچ عنوان قصد قتل در ذهن من نبود اما قبول دارم اشتباه کردم که اسلحه را برداشتم و ۵ گلوله شلیک شد. من اگر در فاصله یک متری قصد قتل داشتم و می‌خواستم او را از بین ببرم یک گلوله کافی بود اما از ۵ گلوله ۴ تا از آن به سقف و دیوار خورده است.
وی افزود: در سال ۶۰ که ترورهای خیابانی وجود داشت اواخر تیر یا اول مرداد ۶۰ بود که رجایی رئیس جمهوری و باهنر نخست وزیر بود و من هم وزیر فرهنگ بودم. در آن زمان در شورای عالی امنیت تصمیم‌گیری شد که مسئولان مسلح شوند که اکثراً اسلحه گرفتند و به من کلت برتا داده شد و من هم چند ماهی با خودم می‌بردم و بعد که فضای کشور آرام شد هیچ وقت اسلحه همراهم نبود و تا سال‌ها بعدش کنترل نکردم و کارت را چک نکردم. اما از طریق دستگاه حراست یا سرتیم محافظان ما این کارت خود به خود تمدید می‌شد و من فکر می کردم که این تمدید مثل گواهینامه ۱۰ ساله است. آخرین بار در حراست ریاست جمهوری یا تیم حفاظت تمدید شد. من چون هیچ وقت استفاده نمی‌کردم می‌خواستم آن را برگردانم. حتی در سال ۷۰ وزارت دفاع اسلحه‌های مسلسلی را خودش تولید کرده بود و به وزرا و مسئولان هدیه کردند و من دو سه ماه نگه داشتم و سپس خواستم تحویل بدهم. ان موقع همین کلت را هم تحویل دادم ولی آن شخص گفت که شما کلت را نگه دارید، اینکه برای شما زحمتی ندارد و در نتیجه آن را نگه داشتم. نجفی در ادامه با بیان یا رب نظر تو برنگردد، گفت: امیدوارم خداوند از گناهان ما درگذرد و امیدوارم دادگاه تصمیم درستی بگیرد. این مصیبت‌ها ممکن است در زندگی همه پیش بیاید.
قاضی کشکولی گفت: در تاریخ ۱۶ آذر ۹۷ نامه‌ای در پلیس ۱۱۰ موجود است که نشان می‌دهد فردی با هویت محمد علی نجفی به واحد پلیس مراجعه و اظهار کرده که فردی به نام میترا استاد یک سال است همسرش بوده و از ایشان شاکی است. این موضوع را قبول دارید؟ نجفی گفت: وقتی درگیری ما حاد شد دو بار اورژانس را خبر کردم. یک بار به صورت سطحی دستش را با تیغ بریده بود که به اورژانس گفت مسئله جدی نیست اما چون در تماس با اورژانس گفته شده بود خودزنی است اورژانس پلیس را خبر کرده بود و این نامه مربوط به آن موقع است.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی محمدی کشکولی از سرگرد عزتی‌راد کارشناس اسلحه خواست تا با حضور در جایگاه نظرات کارشناسی خود را درباره اسلحه و نوع کاری و طریقه قتل مقتوله را تشریح کند. سرگرد عزتی‌راد گفت: بررسی‌های کارشناسی ما نشان می‌دهد که متهم هنگام تیراندازی، دستش تعادل نداشته زیرا ۳ گلوله آن به فاصله نزدیک به هم، به دیوار و سپس به سقف حمام کمانه کرده است و نشان می‌دهد که ۳ گلوله به دیوار و یک گلوله مستقیم به کمد چوبی رو‌به‌رو و تنها یک گلوله در کش و قوس‌های به وجود آمده به دست و سپس به بدن مقتول اصابت کرده است.
سایر اخبار این روزنامه
محمدعلی نجفی در جلسه دوم رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد: قتل عمد را قبول ندارم محمدرضا ستاری به دموکرات‏ها دل نبندیم «ابتکار» دلایل کاهش نرخ ارز در روزهای اخیر را بررسی می‌کند عقب‌نشینی لرزان دلار ایران ادعای مایک پمپئو در‌خصوص آمادگی تهران برای مذاکرات موشکی را تکذیب کرد ماجرای بازی رسانه‌ای آمریکا با تحریم و مذاکره «ابتکار» ماجرای کشمکش بر سر جشنواره «موسیقی کلاسیک ایرانی» را مرور می‌کند ماراتن جوابیه‌های بی‌نتیجه «ابتکار» از عوامل تاثیرگذار بر رای‌دهندگان خاموش در انتخابات و فضای سیاسی کشور گزارش می‌دهد گشت‌وگذاری در بهشت زهرا به مناسبت چهل و نهمین سالگرد افتتاح بزرگ‌ترین قبرستان تهران ارقام ویژه‌ای را برای افزایش سرمایه بخش صنعت در نظر گرفته‌ایم با رای اعضای مجمع علیرضا دبیر رئیس فدراسیون کشتی شد لاریجانی مطرح کرد تشریح مکانیزم مجلس برای حمایت از رونق تولید رئیس قوه قضائیه: ماموریتم در گام دوم انقلاب اجرای عدالت و مبارزه با فساد است