محمد کیانوش‌راد در گفت‌وگو با همدلی: مردم هنوز هم اصلاحات را ضامن اصلاح می‌دانند

همدلی| سعید شمس: «معضلات داخلی و خارجی ایران با چه راه یا راه‌کارهایی ترمیم می‌شوند»، «آیا جناح‌های سیاسی و هیات‌حاکمه قدرت، توان و نبوغ حل مشکلات را دارند»، ‌«مردم چگونه می‌توانند به جریان‌های سیاسی اعتماد کنند»، ‌« بازگشت اعتماد عمومی به جریان‌های اصلاح‌طلب و ‌اصول‌گرا به چه پیش شرط‌هایی نیاز دارد» و... این پرسش‌هایی است که در این روزهای مملو از مانع و مشکل اذهان عمومی را به خودش مشغول کرده است.
محمد کیانوش‌راد رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان خوزستان در گفت‌وگو با «همدلی» با بیان اینکه «اصلاح‌طلبان با همه ایرادهایی که دارند قوی‌ترین گزینه‌ای هستند که می‌توانند برای رشد و توسعه ایران فعال باشند. همچنین باید گفت،‌ مردم هنوز هم اصلاح‌طلبان را به عنوان نیرویی می‌شناسند که می‌توانند با بهره‌گیری از پتانسیل‌‌‌ موجود در تفکر اصلاح‌طلبی فعالیت توام با تاثیرگذاری داشته باشند تا تغییرهای لازم برای اصلاح امور اعمال شوند.» اعتقاد دارد، مردم هنوز اصلاحات را ضامن اصلاح می‌دانند.
کشور هم به لحاظ داخلی و هم در رویارویی با نظام ‌بین‌الملل شرایطی نگران‌کننده دارد.
همانطور که به درستی اشاره کردید، ایران وضعیت بسیار نگران‌کننده‌ای را در حال تجربه کردن است. تنها راه نجات کشور هم مساله‌ای است که ما از دوران مشروطه‌ با آن درگیریم. در واقع همواره در میان طبقات مختلف بازگشت به قانون الزامی است که باید به‌‌‌ آن توجه نشان بدهیم. آنچه که اساسا رشد و توسعه کشور را البته در کنار علت دیگر به هدفی محقق تبدیل می‌کند، ثبات در قانون‌گذاری و عمل به قانون در سطوح مختلف یک نظام سیاسی است. در ایران هر ساله نام‌هایی برای سال جدید تعیین می‌شوند. اما تاکنون یکبار سالی به نام سال قانون و قانون‌گرایی را شاهد نبوده‌ایم؛ در حالی که ثبات در کشور یکی از مولفه‌های اصلی توسعه به شمار می‌رود. ثباتی که در کنار آن آزادی و دموکراسی، افزایش رشد تولید ناخالص ملی، توجه به توزیع برابر امکانات جدی گرفته شود. به هرحال آنچه که مهم است، التزام بالاترین مقام‌های کشور، کارمندان ساده اداره‌ها در اقصی ‌نقاط کشور به قانون است.


تنازع با نظام بین‌الملل را هم می‌توان به بی‌قانونی ربط داد؟
ببینید! در نظام بین‌الملل نیز خصوصا از آن جهتی که مدنظر فعالان سیاسی،‌ مدنی، اجتماعی و اقتصادی است،‌ قابل پیش‌بینی بودن رفتارهای یک نظام سیاسی در رابطه با تعهدات بین‌المللی و همچنین وضع قوانینی برای جذب سرمایه‌های خارجی و امکان همکاری سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی برای رشد کشور و در نتیجه،‌ کاهش بیکاری و البته رونق اقتصادی و تولیدات داخلی است. بدون تردید،‌ ثبات در موضع‌گیری‌ها با کشورهای دیگر می‌تواند زمینه تعامل گسترده‌تری را برای جمهوری ‌اسلامی در سطح منطقه و هم در رویارویی با جهان فراهم سازد. شرح این شرایط در حالی است که متاسفانه ما شاهد هستیم که برخی از فعالیت‌هایی که قطع‌به‌یقین در چارچوب قانون نمی‌گنجند، باعث شده است تا زمینه‌های همگرایی و مناسبات مسالمت‌آمیز در ارتباط با همسایگان در گذشته به دلیل رفتارهای تند و خارج از قانون از جمله برخوردی که در حمله به سفارت عربستان از بین رفت. به همین دلیل، لازم است همه جریان‌های سیاسی ضمن احترام به عقیده و حتی نقد و مخالفت احتمالی‌شان از دولت‌ها، نتوانند از تضمین‌هایی برای رفتار غیر مسئولانه برخوردار باشند. در واقع اگر در جامعه ایران همه براساس قانون برابر باشند، نتیجه‌اش با رشد و شکوفایی قابل‌ توجه در سرمایه‌گذاری در داخل مواجه خواهیم بود.
در وضعیتی که در آن قرار داریم،‌ جریان‌های سیاسی و حاکمیت از بلوغ و توان کافی برای رویارویی با مشکلات و مانع‌ها برخوردار هستند؟
باید این را در نظر گرفت، بلوغ سلیقه‌های مختلف و همچنین احزاب سیاسی یک بخش داستان است. مهم نگاه سیستمی به هر نظامی سیاسی مبتنی بر کارکرد صحیح و واقع‌بینانه تمام اعضای سیستم است. برای به حرکت در آمدن یک ماشین، لازم است همه اجزای یک ماشین به درستی کار کند. در یک نظام و سیستم که باید هر کس به کار خودش مشغول شود و از دخالت‌های بیجا جلوگیری شود تا بتوان از آن سیستم توقع داشت که سیر در مسیر منطق و پیشرفت را به هدفی تبدیل کند که محقق شده است تا بتوانیم،‌ جامعه‌ای سالم داشته باشیم. البته نه تنها فقط جناح‌های سیاسی بلکه حاکمیت سیاسی و همه چهره‌ها، نهادهایی که به نوعی در درون حاکمیت صاحب قدرت و جایگاه هستند،‌ باید به چارچوب‌های نظام سیاسی در هر شرایطی احترام بگذارند. چرا که فقط در این صورت است که می‌توان امید داشت از حرکت‌‌‌های نامطلوب و حرکت‌های کاهنده و مانع در مسیر توسعه سیاسی و توسعه همه‌جانبه ایران جلوگیری کرد. متاسفانه تنها احزاب سیاسی و نهادهای سیاسی همواره مورد خطاب قرار می‌گیرند، در حالی که آن گروه و نهادی که از قدرت بیشتر برخوردار است، باید الزام عمل به قانون را بیش از نهادهای رسمی و قانونی رعایت کنند تا افکار عمومی برابر حاکمیت به این اطمینان برسد که همه امور بر مدار قانون خواهد چرخید.
*چطور می‌شود‌ گروهی آزادانه بتوانند تحرکاتی غیرقانونی داشته باشند؟
قدرت در عرصه سیاسی و همچنین در عرصه اقتصادی همواره میل به تکاثر قدرت خویش دارد و این تنها قانون و نهاد مستقل قوه‌قضاییه است که می‌تواند ضامن و پاسدار کنترل فعالیت گوناگون قدرتمندان شود تا آنها نتوانند کشور را با روندی هزینه‌ساز مواجه کنند.
چرا امر مهم جلوگیری از تحرکات غیرقانونی آن طور که لازم است‌ جدی گرفته نمی‌شود. قبول دارید این فضا مردم را حساس و حتی نسبت به سیستم بی‌اعتماد می‌کند؟
صددرصد همین‌طور است. رفتارها و اراده‌های فراقانونی‌ای در هر سطح و لایه‌ای که باشد،‌ مانع همبستگی و انسجام اجتماعی در جامعه خواهد شد.
مردم برای ترمیم فضای کدر چه نقش یا سهم احتمالی‌ای می‌توانند داشته باشند؟
مطالبه‌گری مردم تنها راه اصلاح خطاهای نظام‌های سیاسی است. البته در هر مطالبه‌گری وجود هزینه‌های گوناگون نیز متصور است. اما جامعه‌ای که خواهان رشد و پویایی است، طبیعی است که باید به استقبال هزینه‌های آزادی‌خواهی برود تا بتواند حاکمیت قانون را به امری به وقوع پیوسته مبدل کند. در واقع اگر در جامعه‌ای مردم دست از مطالبه‌گری از حاکمان خویش بردارند، قاعدتا حاکمان به دلیل طبع ذاتی قدرت و قدرت‌مندی، در تسخیر تمامی وجوه فعالیت‌‌‌‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جوامع سعی خواهند کرد. مطالبه‌گری و ایستادگی عمومی که باید واقع‌بینانه و پر تلاش باشد، در مسیر پر از سنگلاخ ایران کنونی تنها راهی است که می‌تواند مشکلات گوناگون را چه به لحاظ داخلی و خارجی کمتر کند.
شعار «اصلاح‌طلب‌‌اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا» چه الزام‌هایی لازم است تا اصلاح‌طلبان و ‌اصول‌گرایان دوباره بتوانند نقش‌آفرینی‌ای توام با تاثیرگذاری داشته باشند؟
میان اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان باید یک تمایزی را قایل بود. اکثریت جامعه ایران با تکیه بر ریشه‌های عمیق تاریخی در دوران معاصر،‌ خواهان اصلاحات بوده و هستند. دقیقا به همین دلیل،‌ نهادها و احزاب اصلاح‌طلب هستند که باید با اصلاح‌‌های رفتاری ریزش نیرو را به نوعی جبران کنند. همچنان در ایران اصلاح‌طلبان با همه ایرادهایی که دارند قوی‌ترین گزینه‌ای هستند که می‌توانند برای رشد و توسعه ایران فعال باشند. همچنین باید گفت،‌ مردم هنوز هم اصلاح‌طلبان را به عنوان نیرویی می‌شناسند که می‌توانند با بهره‌گیری از پتانسیل‌‌‌ موجود در تفکر اصلاح‌طلبی، فعالیت توام با تاثیرگذاری داشته باشند تا تغییرهای لازم برای اصلاح امور اعمال شوند.
شما با این نظر که نارضایتی‌ها موجب دلسردی مردم از اصلاحات و اصلاح‌طلبی شده است را قبول ندارید؟
اصلاح گفتمانی و تغییرات رفتاری در اصلاح‌طلبان می‌تواند به گسترش بیشتر اعتماد عمومی و بازسازی سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات کمک کند. به اعتقاد من،‌ با وجود همه اشکال‌هایی که به اصلاح‌طلبان می‌توان وارد کرد، معدل جریان اصلاح‌طلبی همچنان از وضعیت بهتری نسبت به ‌اصول‌گرایان برخوردار است. اینکه بعضا شنیده می‌شود برخی از جریان‌های سیاسی حضور در انتخابات را نیز کافی نمی‌دانند،‌ اما برابر این سوال که اگر اصلاحات به عنوان یکی از راه‌های تبلیغ در جامعه ایران کنار گذاشته شود، چه راه‌حل دیگری هست، پاسخ روشن و دقیقی ندارند. به همین دلیل،‌ اکثریتی که همچنان برای رشد و توسعه ایران فکر می‌کنند، باز هم اصلاحات را و بعضا جریان‌‌های اصلاح‌طلب را دارای معدل بهتری ارزیابی می‌کنند. به همین دلیل،‌ چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب باید با تلاش بیشتر و کسب اعتماد بیشتر مردم و همچنین مبارزه با فساد و مقابله با بی‌قانونی‌ها نسبت به بازسازی جریان اصلاحات تلاش کنند.
ممنون، حرفی مانده است؟
مردم هنوز اصلاحات را ضامن اصلاح می‌دانند.