دعوت به کار مجانی

صحبت های  رئیس جمهور طی سفر به استان خراسان شمالی که گفته بود ژاپنی‌ها بعد از جنگ جهانی دوم گفتند باید روزی هشت ساعت با پول و پنج ساعت مجانی کار کنیم خیلی زود در فضای مجازی پیچید و برخی کاربران با ژست های کارشناسانه درباره این اظهار نظر صحبت کردند.  به طور مثال کاربری نوشت: «اگر ما هم ساعت هایی رو مجانی کار کنیم شما هم قول می دین چشمتون رو روی روابط ببندید و ضوابط رو اجرا کنید.»
درباره این بخش از صحبت های رئیس جمهور جست وجویی کردیم و مشخص شد که  بعد از جنگ جهانی دوم کارگران در آلمان دو شیفت کار می کردند و تنها معادل یک شیفت کاری حقوق می گرفتند. البته درباره وضعیت ژاپن مقاله و منبعی درخصوص میزان ساعت کار آن ها پیدا نکردیم. با مطالعه تجربیات توسعه آلمان و ژاپن، به خوبی می‌توان دریافت که در کنار همکاری مردم، تمرکز سیاست گذاران این دو کشور بر چند عامل ساختاری سبب افزایش تولید ملی و ارتقای این کشور شد و نقش سیاستمداران هم در کنار مردم بسیار حائز اهمیت است.
آلمان پسا جنگ جهانی دوم
لودویگ ارهارد، وزیر اقتصاد آلمان در بعد از جنگ جهانی دوم اصلاحات بسیاری از جمله کاهش 33درصدی نرخ مالیات را اجرایی کرد تا به تولید کننده های داخلی کمک کند.به گزارش ایران ، دولت تمرکز خود را بر سیاست درست واردات و صادرات قرار داد و تلاش کرد ضمن کاهش وابستگی به خارج، مردم را تشویق به خرید محصولات داخلی کند.دولت به این منظور تمام بودجه را صرف رشد و توسعه زیرساخت‌های اقتصادی کرد. مردم نیز در کمال آرامش دولت را یاری کردند.علاوه بر این فرهنگ کار نیز در آلمان رمز موفقیت این کشور پس از جنگ جهانی دوم بوده است. تمرکز آلمانی‌ها روی کار و سخت کوشی آن ها تحسین برانگیز است. از نظر آن ها زمان با ارزش‌ترین کالایی است که در اختیار است، پس باید بیشترین بهره را از آن برد.


ژاپن بعد از بمب هیروشیما
ژاپنی ها نیز بعد از پایان جنگ جهانی دوم تلاش کردند تا همچون آلمان با رقم زدن معجزه اقتصادی، نام خود را به عنوان کشوری موفق به ثبت برسانند. ژاپن بیش از هرچیز متوجه تأثیر مالیات‌ها بود. شیگتو (رئیس کمیته اقتصاد ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم) معتقد بود بالا بردن مالیات‌ها برای به چرخش درآوردن اقتصاد لازم است. بنابراین در این زمینه بی پرده این موضوع را با مردم در میان گذاشت و مسیری را که دولت می‌توانست بپیماید تا کشور از ورشکستگی نجات یابد، ترسیم کرد. ژاپنی‌ها هم بیش از هر چیز از خطر واردات بی‌رویه آگاه بودند. بنابراین برای جلوگیری از واردات رو به سیاست حمایت از صنایع داخلی آوردند. دولت به همین منظور شروع به افزایش تسهیلات به شرکت‌های بازرگانی و بخش تولید داخلی را با وام‌ها و کمک‌های اقتصادی بلا عوض تقویت کرد.همچنین فضای رقابتی برای تولید کنندگان ایجاد کرد و محصولی که دارای کیفیت بود اجازه صادرات داشت. حتی در مواردی اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود (ین) کرد تا در مقابل دلار آمریکا، کالای ژاپنی برای خریداران خارجی ارزان‌تر تمام شود وبه این طریق از تولید داخلی خود با رویکرد صادراتی حمایت کند. با نگاهی به موارد مذکور به نظر می رسد اگر چه مردم آلمان وژاپن سخت کوشی و قناعت  بسیاری بعد از جنگ داشتند اما ریل گذاری صحیح سیاست گذاران آن ها و نظارت دقیق بر اجرای این سیاست ها و همچنین مقابله با فساد شاید نقش مهم تری از سخت کوشی مردم در رسیدن این کشور ها به توسعه داشته است.کاربری در همین زمینه  نوشت: «به نظرم آقای روحانی درست میگن هر کشوری که بعد از جنگ توسعه پیدا کرده تا حد زیادی شاهد سخت کوشی مردمش بودیم اما نمیشه این بخش را دید و از مردم خواست مجانی کار کنن اما نقش سیاست های غلط اقتصادی، آزمایش و  خطاها مثل ماجرای ارز 4200 و فساد را ندید .»