روزنامه جوان
1398/04/25
سند مهندسی فرهنگی، حرکت هدفمند، نه انفعال
در خبرها شنیدیم که جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور رؤسای قوای سه گانه با هدف ایجاد یک فهم جدید از رویکردهای فرهنگی برگزار شد و در آن ریاست محترم جمهور دستور برگزاری جلسه «ستاد راهبری مهندسی فرهنگی کشور» را صادر کردند.این مسئله یک امر مهم و مبارک در عرصه فرهنگی است و تشکیل شورا با حضور مسئولان سه قوه موجب تشکر اهالی فرهنگ و نشان از اهتمام مسئولان به مهمترین مسئله کشور است، چرا که هر اصلاح و پیشرفتی از این مسیر برای ملت حاصل خواهد شد، البته تحقق هر برنامه و سند راهبردی الزاماتی نیز دارد که در حد وسع به آنها اشاره میکنیم.
اجرای سند مهندسی فرهنگی کشور در وهله اول، از این جهت حایز اهمیت است که عدهای از نخبگان فرهنگی کشور با تلاش خود و از سر صدق و دلسوزی و متناسب با خواستههای فرهنگی جامعه و نظام، اقدام به تهیه یک سند با نگاه جامع- حداقل از دید خودشان- کردهاند. طبیعتاً این افراد و نخبگان، به عنوان یک کار مطالعاتی و به سفارش یک مرکز علمی دست به این اقدامات نزدهاند، بلکه قصد و نیت آنها، ایجاد یک تحول در مدیریت و روند فرهنگی جامعه اسلامی بوده است. بنابراین، وقتی که آن را پس از تصویب در حال اجرا نمیبینند، افسوس میخورند و احساس بی توجهی از سوی مسئولان میکنند.
نکته دوم، به هدف کلی حاکم در جامعه و فعالان فرهنگی ما مربوط میشود. در واقع این سند از یک سو برای تحقق آرمانهای فرهنگی کشور و از سوی دیگر در پاسخ به تشتتها و ناهماهنگیهای اجرایی و راهبردی در عرصه فرهنگ تهیه شده است تا با اجرای آن بتوانیم به یک چشم انداز روشن و مسیر از پیش اندیشیده شده در سیاستگذاریها و سیاستگذاری فرهنگی دست پیدا کنیم.
بنابراین، اگرچه چند سال از تهیه و تصویب سند مهندسی کشور گذشته است و بیتردید با توجه به تأکید جلسه بر فهم فرهنگی جدید و رویکردهای آن در مواردی نیازمند بازخوانی و بهروزرسانی خواهد بود، ولیکن در کلیت خود یک گام مثبت در عرصه فرهنگ و مایه دلگرمی نخبگان فرهنگی و فعالان و دلسوزان این حوزه است.
و، اما منظر دیگر، همان طور که از عنوان دستور برمیآید، راهبری و عملیاتیسازی سند مهندسی فرهنگی است. متأسفانه باید گفت که ما به همان اندازه که در تهیه اسناد ملی کوشا بودهایم، در اجرای آنها، ضعف و مشکل داشتهایم و در این خصوص کوشش لازم صورت نگرفته است، چرا که اولاً پس از تهیه اسناد، روشهای اجرایی دقیقاً مشخص نمیشوند و یا اینکه در مواردی، خود تنظیمکنندگان سند نیز نگاه اجرایی به نتایج عملیاتی آن ندارند؛ لذا در غالب موارد ملاحظه میشود که محتوای اسناد بسیار امیدبخش است، اما در مراحل اجرایی، ناکام و یا اجرا نمیشود یا انتظارات را برآورده نمیکند که این مسئله نیز دلایل خاص خود را دارد.
اولین دلیل، ضعف تبیینی و توجیه دقیق بخشهای اجرایی و نظارتی بر روند اجرا از سوی کارشناسان و تهیهکنندگان اسناد است. واضح است که تبیین دقیق سند و نتایج ملموس آن بر مجریان و مخاطبان، یک گام اساسی در تضمین موفقیت اسناد ملی است. این امر در حوزه فرهنگ که هم با مجریان متکثر روبهرو هستیم و هم با خیل مخاطبان به وسعت تمامی افراد جامعه، از اهمیتی دوچندان برخوردار است.
دومین دلیل، غلبه نگاه جریانی، بخشی و گروهی به اسناد ملی بر اساس سلایق و دیدگاههای مجریان است که به جای اهتمام به پیادهسازی صحیح اسناد راهبردی، تلاش میکنند در مرحله اجرا، نگاههای حاکم بر زمینه فکری خود را پیگیری و متناسب با آن، طرحهای فرهنگی را اجرا نمایند، غافل از اینکه اسناد راهبردی باید مورد توجه همگان و تأمینکننده صلاح و منافع عمومی باشد.
سومین مسئله، به دیر بازدهی طرحهای فرهنگی در سطح کلان برمیگردد و مجریان تلاش دارند به جای نگاه عمیق و تأثیرگذاری عمقی، کارهای زودبازده را در اولویت قرار دهند تا امکان ارائه گزارش اقدامات خود را داشته باشند. به همین جهت طرحها براساس عمر مدیریتی افراد و حتی کوتاهتر تعریف میشود، که این امر یک خطای بزرگ در راهبری اسناد ملی است؛ بنابراین لازم است در پیادهسازی سند مهندسی فرهنگی به عوامل پیشران و پسران توجه ویژه شود و برنامههای حرکت متناسب با شرایط طراحی شوند. مسئله سوم که صرف نظر از موارد ذکر شده باید مورد توجه قرار گیرد، نقش گروههای دخیل در حوزه فرهنگ است. بر کسی پوشیده نیست که انقلاب ما به فرموده بنیانگذار آن یک انقلاب فرهنگی است، پس یکی از اصلیترین و مهمترین منابع قدرت در جمهوری اسلامی ایران، حوزه فرهنگ و ویژگیهای فرهنگی مردم ایران اسلامی است و در این حوزه، مردم از همه گروهها و سازمانها نقش مهمتری دارند، چرا که فرهنگ در واقع آن چیزی است که شمای کلی جامعه را به نمایش میگذارد؛ بنابراین به نظر میرسد یکی از الزامات مهم راهبری سند مهندسی فرهنگی، توجه به پیوستنگاریهای آن در مناطق مختلف و همچنین بهرهگیری از دانش جامعهشناسی و تجارب نخبگان این حوزه در مراحل مختلف است؛ بنابراین اولین و مهمترین قدم در برنامههای راهبری، توجه به نقش مردم و چگونگی پیادهسازی سند مهندسی در عرصه جامعه است. طبعاً اگر این اتفاق به درستی برنامهریزی و اجرا شود، قاعدتاً بقیه ارکان و صاحبان نقش که عبارتند از سازمانهای دولتی، عمومی، گروهها و فعالان حوزه فرهنگ و تعلیم و تربیت و... در این راستا و برای رسیدن به یک هدف واحد وارد عرصه خواهند شد و نتیجه آن ارتقا و کارآمدی فرهنگ ملی متناسب با اهداف انقلاب اسلامی است؛ بنابراین در پایان لازم به تأکید دوباره است که باید با تدبیر مناسب سند مهندسی فرهنگی در مسیر اجرا و پیادهسازی قرار گیرد و به ملاحظات و الزامات آن توجه شود، در عین حالی که تردیدها و نگرانیها ما را در اجرا متوقف نکند و روند حرکت را به انفعال نکشاند.
سایر اخبار این روزنامه
آقای رئیسجمهور! آقای ظریف! تلک اذاً قسمه ضیزی
سند مهندسی فرهنگی، حرکت هدفمند، نه انفعال
رئیسی: با خودروسازان بدعهد برخورد میکنیم
«کرامت انسانی» تابلوی دستگاه قضایی شد
رئیسی: با خودروسازان بدعهد برخورد میکنیم
حصار «ششچهارراه» نیویورک برای دیپلماسی ظریف!
انتصاب ۳ عضو فقهای شورای نگهبان برای یک دوره جدید