ناظر پخش شبکه ورزش، تشکر تشکر!

باید به همین واضحی در تیتر «اصل حرف» را نوشت و بعد رفت سراغ جزییات؛ مسابقه مهم و تاریخی نادال و فدرر در گرماگرم یک روز تابستانی در انگلیس روی آنتن شبکه ورزش رفت. خود جسارت انتخاب پخش این بازی یک‌طرف و شجاعت پخش بیشتر صحنه‌های بازی با حداقل سانسور سمت دیگر ماجراست. شجاعت و مسامحه‌ ارزشمندی که باعث شد تا مخاطب شبکه ورزش از دو ساعت بازی هیجان‌انگیز تنیس -همانند بقیه دنیا- لبریز شود، خواسته‌اش را همین‌جا تامین‌شده ببیند و احتمالا دنبال بقیه شبکه‌های آنور آبی نرود. به همین راحتی و خوش‌فکری، صحنه‌های بازی روی آنتن رفت و صحنه آنچنانی (به معنای دومی که در ذهن برخی‌ها تصور می‌شود و فکر می‌کنند الان است که رسانه ملی‌مان دچار چالش شود!) هم رخ نداد. ماند تصاویری جالب و خاطره‌ای خوب برای همه ورزش‌دوستان.
حالا همین ماجرا را مقایسه کنید با پخش نیمه‌شبانه بازی ایران و برزیل در شیکاگو. شور‌و‌حال سالن به‌حدی بود که آدم تصور می‌کرد در استادیوم ارومیه این بازی حساس برگزار می‌شود. ولی در کل این دو ساعت والیبال، یک تصویر از ایرانیان حاضر در سالن ندیدیم. نه آن‌که همه‌شان دچار مشکل در پوشش باشند و خط‌قرمزهای پررنگ را رد کرده باشند! بلکه حتی تصویر خوشحالی‌شان با پرچم ایران هم برای ناظر پخش شبکه، شبهه‌ناک بود. شبکه سه به‌حدی به این ممیزی‌ها  اصرار داشت و بدسلیقگی‌های بزرگ به خرج داد که حاشیه‌های بازی پس از شکست بحث‌برانگیز ایران در ست پنجم، فدای ممیزی و هراس پخش‌کنندگان شد و آنهایی که آن وقت سحر بیدار بودند، ندیدند که بازیکنان ایرانی چطور به سمت داور دویدند و سرانجام اعتراض‌ها چه شد. همه‌اش برای یک ترس که برادر مرگ است؛ به‌خصوص در رسانه.
کاش مسئولان تلویزیون همین دو مثال در یک روز را مقایسه می‌کردند؛ تفاوت رسانه‌ها در همین مرز باریک شجاعت و ترس است. همین می‌شود که در یکی ما تا تصاویر امضا دادن بازیکنان بزرگ تنیس جهان به تماشاچیان را می‌بینیم و از تماشای این همه هیجان لذت می‌بریم و در دیگری، از تماشای اعتراض بازیکنان وطنی و حاشیه‌های حذف دردناک‌شان محروم می‌شویم. کاش دلسوزی بود...
تکمله: بله! احتمالا عده‌ای به این مقایسه و این خوشحالی زودگذر می‌خندند که در‌ سال ۲۰۱۹ نشسته‌ایم و داریم درباره چه دستاورد شگرفی حرف می‌زنیم. اما اگر شرایط کنونی تلویزیون را بدانیم و از اوضاعی که بر جامعه حاکم شده و همه را ناخودآگاه به سمت تندی‌وتیزی سوق می‌دهد، باخبر باشیم، همین پخش ساده تلویزیونی، همین تمرین کوتاه همزیستی، همین که بفهمیم هیچ آسمانی به زمین نیامد و هیچ اتفاقی نیفتاد، خودش مهمترین دستاورد است و ارزش همین ۴۴۸ کلمه را دارد.