روزنامه ابتکار
1398/04/22
قوانین اجتماعی، ایمان و سیاست
کوروش الماسی* - اجازه دهید، «حداقل در ذهن»، ایران را فراجناحی و بدون اندیشهها، اهداف و تمایلات غیرصادقانه تصور کنیم. دیگر با هیچ توجیه و تفسیری نمیتوان انواع چالشهای اجتماعی و ملی در عرصههای معیشتی، روابط خارجه، اقتصادی، فرهنگی، آموزش، بهداشت و درمان و... را توجیه یا انکار کرد. روی سخن به سوی نخبگانی است که صادقانه قلبشان برای ایران میتپد، آنهایی که یک دستاورد ملی در عرصههای ورزشی، دفاعی، علمی و... در گلو احساس گرفتگی و بغض میکنند، آنهایی که از ساقط کردن پهپاد متجاوزان به این آب و خاک کهن احساس غرور میکنند و آنهایی که همراه با درد و رنج طاقتفرسای بخش قابل توجهی از شهروندان در اقصی نقاط ایرانزمین دردمندی دارند.در راستای نزدیک کردن اذهان دلسوزان و نخبگان وطندوست با گرایشهای گوناگون و دفع سوداگران سیاسی که مخربترین آسیب به هویت و بقای ایران هستند، نگارنده، بهطور بسیار اجمالی به نکتهای نظری اشاره میکند.
ذات و بنیاد وجودی سیاست و سیاستورزی معطوف به تلاش برای حلوفصل انواع چالشها و امور گوناگون انسانی و اجتماعی از طریق چهارچوبها و مسیرهای قانونی است. بدون قوانین زیست اجتماعی و مدنی که بنیاد تمامی باورها، اعتقادات و... انسانی است، وجود نخواهد داشت.
ایمان، اعتقادات و باورهای گوناگون پدیدههایی ذهنی هستند که میتوانند رفتار افراد را متاثر و کنترل کنند. به منظور حصول ایمان، اعتقادات و باورها افراد باید یک فرآیند نسبتاً زمانبر و گاهی بغرنج را طی کند. حال آنکه، رفتار افراد و شهروندان در زیست اجتماعی توسط قوانین (قانون اساسی) هدایت و کنترل میشود. در جامعه و کشوری که حاکمیت قانون مسقر نباشد؛ ایمان، اعتقادات و باورها غیرکاربردی و موجب آشفتگی ذهنی خواهند شد. به تعبیری ایمان، اعتقادات و باورها، گواه و سند ضرورت پایبندی شهروندان، امت و مردم به قوانین اجتماعی است. بنابراین میتوان ادعا کرد، عملکرد فراقانونی حاکی از عدم یا ضعیف شدید ایمان و اعتقادات افراد در هر سطحی، جایگاهی، دانش و تخصصی است.
نمونههای عینی از ایمان و اعتقادات کاربردی: ایمان دارم اگر به هموطنم یاری برسانم غیرمستقیم به آرامش، رفاه و امنیت جامعه یاری رساندهام. ایمان در دانشگاه یا حجره به دست نمیآید بلکه در میدان سخت طاقتفرسای زیست و پرچالش عینی و ملموس زندگی ایجاد و کسب میشود.
شاید سادهترین تعریف ایمان، اعتقادات و باورها اینگونه باشد که فردی که ایمان دارد؛ باور، یقین، اعتقاد و... دارد که امری، شرایطی، افرادی و... میتواند به گونهای خاص باشد یا عمل کند. اگر این تعریف بسیار سطحی از ایمان پذیرفته شود، آنگاه، دو نکته حایز اهمیت میشود: 1- ایمان محصول نوعی شناخت و درک مبتنی بر یک سری تجربیات عینی و گاهی غیرمتعارف است. 2-بخش وسیع از شهروندان، مردم، امت، اهالی، انسانها و... به دلایل طبیعی فرآیند زمانبر و بعضاً بغرنجی که پیشنیاز حصول کسب ایمان است را طی نکردهاند.
در زیست اجتماعی بسیاری از شهروندان یا مردم به دلیل طبیعی فرصت حصول ایمان و اعتقادات گوناگون، به شکلی که در بالا تعریف شد را ندارند. بنابراین بسیار حیاتی است شهروندان مطیع قوانین مدنی باشند. پربیراه نیست اگر گفته شود ایمان مبتنی بر شناخت و درک لایههای پنهان امور عالم هستی و زندگی در برخی نخبگان وجود دارد و اینکه شهروندان به دلایل طبیعی فرصت کسب شناخت و درک زیرساختهای ذهنی ایمان را پیدا نمیکنند. در زیست طبیعی و خارج از مرزهای زیست مدنی موجودات نمیتوانند ایمان داشته باشند. چراکه ایمان یک پدیده ذهنی که «برآیند تعامل ذهن انسان با شرایط زیست اجتماعی(مدنی)است». رفتار بیشتر موجودات در زیست طبیعی توسط تجربیات عینی، ملموس و قابل ارزیابی ایجاد و هدایت میشود. افرادی که این گزاره را نفی میکنند برای کسب حقیقت میتوانند مدتی را در دامن طبیعت و بدون به همراه داشتن تولیدات زیست اجتماعی بگذرانند.
ایمان و اعتقادات مبتنی و بر درک فردی؛ و سیاست و قوانین اجتماعی مبتنی بر درک جمعی است. راهکارهای سیاسی توسط هر فردی قابل اجرا است. اما راهکارهای مبتنی بر ایمان و اعتقادات نیازمند توانایی و تخصص خاص است و به همین دلیل تنها توسط «مومنان و معتقدین» قابل اجرا است. زیست اجتماعی نیازمند راهکارهای جمعی است. حاکمیت باید بتواند برای همه شهروندان تحت حمایت خود غذا، مسکن، آموزش، بهداشت و درمان، امنیت و... تهیه و تامین کند. حاکمیت یا مدیریت کلان؛ تبلور اراده و نیازهای جمعی است. بنابراین نمیتوان به راهکارهایی متوسل شد که تنها قابلیت تامین نیازهای یک فرد یا یک گروه کوچک از شهروندان را داشته باشد.
وقتی گفته میشود یک امر فردی است و نه جمعی منظور چیست؟ مثلاً، فردی میگوید میتوانم چوبدستیام را به مار تبدیل کنم. اما این فرد نمیتواند تخصص یا توانایی خود را در قالب یک روش یا فرمول به دیگران منتقل کند. از سوی دیگر فردی میگوید من آسمان را میبینم و برای نشاندادن آن توجه شما را به آسمان جلب میکند. مثلاً میگوید ابر سیاه در آسمان حاکی از این حقیقت است که به زودی باران میبارد و اگر چند دقیقه صبر کنید، خواهید دید که باران میآید. باران را نهتنها میبینید، بلکه آن را با تمام فهم و جسم خود حس میکنید. البته که افراد باایمان انگیزه بیشتری برای انجام امور گوناگون دارند. اما زیست اجتماعی نیازمند راهکار، روش، فرمول و... است. تضعیف شدید نهاد خانواده: ازدواج سفید آنقدر رایج شده که حتی مقام معظم رهبری نگرانی خود را از آن بیان و در مورد چارهاندیشی عاجل برای پیشگیری از این پدیده شوم اخلاقی و دینی که میتواند پایههای نظم اجتماعی را تضعیف کند، به مسئولان هشدار دادهاند. اعتقادات و ایمان نباید منجر به فقر شود. به باور نگارنده، ایمان باید منشاء و بستر آرامش، ثبات، نوعدوستی، اخلاقباوری و... شود. اما همه نیک میدانیم، چون میبینیم و لمس میکنیم که وضعیت اخلاق اجتماعی بهویژه میان برخی نخبگان؛ و آرامش، ثبات، نوعدوستی، افسردگی و... در جامعه چگونه است. داشتن ایمان نباید باعث شود برخی شهروندان نیازمند برای بقا، اعضای بدن خود را بفروشند. به منظور صیانت از اعتقادات و ایمان به عنوان پدیدههایی ذهنی کاملاً شخصی و بسیار مهم، و سیاست و قوانین اجتماعی بهعنوان پدیدههایی اجتماعی، همگانی، ملموس و... ضروری است تا مرزی کاربردی، مشخص و قابل فهم میان ایمان و اعتقادات از یک سو و سیاست و قوانین اجتماعی از سوی دیگر ایجاد شود. بار ارزش و کاربردیترین مزیت وجود چنین مرزی مشخص و قابل فهم، آشکار کردن و پیشگیری از برخی سودگران سیاسی است که به منظور تحقق اهداف فردی و جناحی؛ اعتقادات و ایمان شهروندان را با سیاست و قوانین اجتماعی خلط و درهم میآمیزند، است.
* پژوهشگر فلسفه سیاسی
سایر اخبار این روزنامه
چرا با کاهش قیمت دلار، کالاها ارزان نمیشود؟
بازی یکطرفه قیمتها
محمدعلی وکیلی
پیشدرآمدی بر اسفند۹۸
«ابتکار» از نشست غیرعلنی دیرهنگام مجلس و دولت به منظور اصلاح ساختار بودجه گزارش میدهد
همزمان با برگزاری نخستین دادگاه محمدعلی نجفی در گفتوگو با حسن محدثی بررسی شد
زنکُشی فراسوی «نیک» و «بد»
روابطعمومی نیرویزمینی سپاه در بیانیهای اعلام کرد
گلولهباران مقرهای تروریستها در حاشیه مرزهای اقلیم کردستان عراق با ایران
وزیر دفاع:
متجاوزان با پاسخ دندان شکن روبه رو می شوند
قوانین اجتماعی، ایمان و سیاست
آقای رئیسجمهور، آیا فرهنگیان واقعا نگرانند!