ترامپ‌شناسی به زبان ساده!

 
 
«معامله قرن» که رئیس‌جمهور آمریکا برای حل مسأله فلسطین ارائه داده است و تبلیغات زیادی روی آن کرد و تقریبا یک سالی چون گوهر یکدانه و پری‌روی مستور، رونمایی‌اش نکرد و همه را در انتظار گذاشت... یکی از بهترین معیارها برای رفتار شناسی آقای ترامپ و تشخیص ذهنیت‌ها و ملاک‌ها و ارزش‌های اوست. ظاهرا طرح مذکور چیزی جز دادن 50 میلیارد دلار به فلسطینیان در قبال بی‌خیال شدنشان نسبت به سرزمین‌های از دست رفته نیست! بعید به نظر می‌رسد که آقای ترامپ این طرح را برای اجرا نشدن داده یا خیال مقبول نشدنش را کرده باشد. وی احتمالا با جدیت تمام تصور می‌کند که پس از 70 سال منازعه فلسطین، رئیس‌جمهوری خواهد بود که با سر پنجه تدبیر خود راه‌حلی آسان و قاطع ارائه داده و طرفین هم از آن مشعوف و بهره‌مند خواهند شد و یکی از چالش‌های مهم جهان برای همیشه از بین خواهد رفت. موضوع این مقال در مورد تاریخ فلسطین و ابعاد گسترده و عمیق و پر مناقشه آن نیست، در اینجا نمی‌خواهیم ماجرای معامله قرن و امکان موفقیت یا عدم موفقیتش را مورد بررسی و پرسش قرار دهیم، لازم به نظر نمی‌رسد که بازخوردها و واکنش‌های مختلف و اغلب سرد نسبت به آن را برشمریم، نکته اصلی این است که چرا شخصی در حد رئیس‌جمهور آمریکا چنین طرحی را می‌دهد و هرکس را می‌تواند به صف می‌کند تا استقبال کنند و از راه‌حل مشعشعش به وجد آیند؟ به نظر می‌رسد در قاموس آقای ترامپ پول و ثروت از مقام یک ابزار مهم در معادلات رایج سیاسی و حتی مناقشات تاریخی بسیار بالاتر است وچون اکسیری بی‌همتا حلال همه مشکلات و معضلات و جدال‌ها و درگیری‌ها عمل می‌کنند و خداگونه قدرت «کن فیکون» دارند. او واقعا و صادقانه تصوری از ارزش خاک و وطن و میهن ندارد. واقعا برایش قابل فهم نیست اگر فلسطینیان 50 میلیارد را پس زنند و به‌جای آن طالب سرزمین‌های اشغالی شوند و برای رجعت به املاک خود و رهایی از آوارگی بیش از نیم قرن همچنان به مبارزه پر مشقت خود ادامه دهند. آقای ترامپ با همین ذهنیت و باور از برجام خارج شد و به مصاف ایران آمد و انتظار داشت ظرف چند ماه در تهران حضور بهم رساند و جشن تغییر رژیم را بگیرد. آنچه که در عمل از او مشاهده می‌کنیم، محصول معادلاتی کاملا ساده با جواب‌هایی کاملا مشخص است؛...
ادامه صفحه 16