کشتار موزیکال در نظمیه!

جواد نوائیان رودسری- تقریباً 86 سال از آن روزهای مخوف گذشته است؛ سال 1313، زمانی که سرپاس رکن‌الدین مختاری به سمت ریاست نظمیه رضاشاه منصوب شد، همه گمان می‌کردند که خاطرات وحشتناک دوران آیرم، رئیس پیشین نظمیه، به تاریخ خواهد پیوست؛ اما دیری نگذشت که همگان فهمیدند، در پس چهره مصمم و شخصیت به ظاهر هنرمند مختاری، دیوی مخوف‌تر از آیرم پنهان شده است. مدتی بعد، زمزمه‌هایی از گوشه و کنار به گوش می‌رسید؛ افرادی که برخی از آن ها وابستگان به دربار و تعدادی دیگر، مخالفان سرشناس و سرسخت پهلوی اول بودند، یک به یک و به طرزی مشکوک، دار فانی را وداع می‌گفتند. گزارش‌هایی غیرمستند در میان مردم منتشر می‌شد که نشان می‌داد، سرنخ همه این جنایت‌های مخوف، اعم از خفه کردن و تریاک خوراندن و آمپول هوا تزریق کردن، به سرپاس مختاری می‌رسد؛ ویولن‌نواز چیره دستی که روزی، روزگاری، خواب را از چشمان روح‌ا... خالقی می‌ربود؛ هنگامی که او هنوز در اصفهان زندگی می‌کرد و کودکی بیش نبود و شب‌ها، با حرکت آرشه روی سیم‌های ظریف ویولن همسایه‌شان، یعنی رکن‌الدین مختاری، خوش می‌گذراند! مختاری موسیقی را در کلاس درویش‌خان و آدمکشی را در کلاس رضاخان فراگرفت؛ جمع شدن این دو ویژگی کاملاً متضاد، در یک انسان، شگفت‌انگیزترین وجه شخصیت رئیس نظمیه رضاخان بود. او در دوران مسئولیتش که تا شهریور 1320 طول کشید، نه تنها دُم به تله نداد و در دام بدبینی رضاشاه گرفتار نشد، بلکه خیلی از موافقان و مخالفان شاه را هم از هستی ساقط کرد و به طرز فجیعی به قتل رساند. رد پای ویولن‌نواز قاتل را که تا سال 1350 زنده ماند، می‌شود در بیشتر پرونده‌های مرموز قتل، بین سال‌های 1313 تا 1320 دید. او در پرونده‌سازی برای آدم‌ها، رودست نداشت؛ اما شاید بسیاری ندانند که رکن‌الدین مختاری، فراتر از یک نوازنده بود؛ یک آهنگساز که معروف است بسیاری از قطعات خود را در کنار اتاق شکنجه زندانیان بخت‌برگشته می‌ساخت؛ موضوعی که شاید نتوان برای آن مثل و مانندی در دنیا ی هنر پیدا کرد. مختاری را ابداع کننده پیش درآمد در موسیقی ایرانی می‌دانند.
کیفرخواست قاتل موسیقی دان!
مختاری پس از شهریور 1320 و با حمایت دربار، تنها به هشت سال زندان ناقابل محکوم شد؛ زندانی که با عفو محمدرضا پهلوی، به سال پنجم هم نرسید. در بخشی از کیفرخواست دادستان علیه وی آمده بود: «آقای مختار شما در مدت شش سال، عملاً قسمت مهمی‌ از اقتدارات دولت را در دست داشتید و در اغلب امور مربوط به مقدرات ملت و کشور اعمال نظر می‌کردید. شما در ظرف این مدت بودجه شهربانی را چند برابر کردید و قسمتی از این بودجه سنگین را صرف تشکیلات جاسوسی نمودید و با این کار وحشتی در کشور ایجاد کردید که در هیچ جا سابقه نداشت. دو نفر دوست نزدیک جرئت نداشتند با یکدیگر آهسته حرف بزنند. کار جاسوسی به‌اندازه‌ای بالا گرفته بود که حتی زن جاسوس شوهر، شوهر جاسوس زن و پسر جاسوس پدر شده بود و با این دستگاه مهیب و با دستیاری افراد پستی که آلت دست شما بودند و در مکتب شما پرورش یافته بودند، عدۀ زیادی از مردان بی‌گناه تحویل اداره سیاسی می‌شدند، اداره سیاسی؛ یعنی همان کانون فجایعی که به موسسه تفتیش عقاید قرون وسطی شبیه بود، همان دالان تاریکی که روشنایی عدالت و وجدان در آن راه نداشت و هر کس سرو کار با آن جا پیدا می‌نمود، دیگر از جان خود ایمن نبود. تمام این جنایات را مرتکب می‌شدید تا مردم حقایق را نگویند و از عملیات شما انتقاد نکنند؛ از مامورین شداد و سخت‌گیر شما شکایت ننمایند، آب از آب تکان نخورد تا مختار جان و مال مردم باشید و نزد اعلی‌حضرت سابق، خادم هوشیار و مطیع و لایق معرفی شده، بر مسند ریاست شهربانی تا آخر عمر برقرار بوده و همیشه حضرت اجل بمانید ... آقای مختار شما رئیس شهربانی بودید، مأموریت کشف جرایم را داشتید، چگونه خود شما مامورینی را برای ارتکاب جرایم انتخاب کردید؟ چگونه شما به مامورینی که اصولا برای حفظ نظم و انتظام انتخاب شده‌اند، لباس میرغضب می‌پوشاندید و به آن‌ها درس آدمکشی می‌دادید، پلیس و آدمکشی در کجای دنیا سابقه دارد؟»
در ادامه، تعدادی از قربانیان رکن‌الدین مختاری را معرفی می‌کنیم، قربانیانی که تعداد آن ها در سیاهه جنایات مختاری، اصلاً چیزی محسوب نمی‌شود؛ اما قبل از آن، این تذکر لازم و ضروری به نظر می‌رسد که هرچند در طبع رئیس نظمیه رضاشاه، می‌توان رگه‌های آشکاری از رفتارهای مالیخولیایی و جنون بی‌جان کردن انسان‌ها را یافت، اما بی‌تردید، او هیچ کدام از این جنایت‌ها را بدون اشاره و دستور پهلوی اول انجام نمی‌داد.


نصرت الدوله فیروز
نصرت‌الدوله پسر عبدالحسین خان فرمانفرما، از رجال معروف دوره قاجار و پهلوی بود. وی یکی از افرادی محسوب می‌شد که در برکشیدن و حمایت از رضاخان، نقشی محوری ایفا کرد و بعدها در دم و دستگاه او، به مقام وزارت رسید. اما این روابط حسنه با شاه، خیلی زود تیره شد. مشهور است که مختاری، زمینه به زندان افتادن و تبعید شدن نصرت‌الدوله را با اشاره رضاشاه فراهم کرد. مدتی بعد، در دی‌ماه سال 1316، مختاری سه تن از مأمورانش را به نام‌های عقیلی پور، فرشچی و بختیاری، به سراغ نصرت‌الدوله در سمنان فرستاد. فرشچی که در خفه کردن افراد متخصص بود، با کمک دو مأمور دیگر، به زندگی نصرت‌الدوله خاتمه داد.
سردار اسعد بختیاری
سردار اسعد منتسب به یکی از خانواده‌های فعال دوره مشروطه بود. جعفرقلی‌خان که یکی از فعالان و دست اندر کاران برکشیدن رضاخان به سلطنت محسوب می‌شد، پس از آغاز دوره پهلوی، به استانداری و وزارت منصوب شد و حتی مدتی وزیر جنگ بود. اما وقتی همراه رضاشاه به بابل می‌رفت، در سال 1312، به جرم خیانت بازداشت شد. این دوره مصادف با زمانی بود که آیرم، رئیس وقت نظمیه، به خارج گریخته بود و رضاشاه، مختاری را جایگزین وی کرد. با دستور پهلوی اول، مختاری مأمورانش را به سراغ جعفرقلی‌خان فرستاد؛ آن ها شیوه‌ای مهلک را برای قتل وی انتخاب کردند؛ گرسنگی و سرانجام خوراندن سم مهلک به وی، توسط پزشک احمدی.
آیت‌ا... سید حسن مدرس
تردیدی نیست که شهید مدرس، یکی از مخالفان مصمم رضاخان بود. او در جریان تصویب ماده واحده انقراض قاجاریه، به پهلوی تاخت و بعدها، از هیچ کوششی برای رسوا کردن وی خودداری نکرد. با دستور رضاشاه، آیرم و عوامل وی به خانه شهید مدرس ریختند و او را با بی احترامی تمام، به تبعیدگاه خواف فرستادند. مدتی بعد، محل تبعید او از خواف به کاشمر تغییر و با اشاره پهلوی، رکن‌الدین مختار در پاییز 1316، دستوری کتبی مبنی بر شهید کردن آن روحانی و مجتهد مبارز، صادر کرد. یاور جهانسوزی و دوتن دیگر، مجری دستور مختاری بودند. آن ها آیت‌ا... مدرس را هنگام افطار به شهادت رساندند.