روزنامه همدلی
1398/04/19
معصومه یزدانی در گفت و گو با همدلی: کثرت خط قرمزها، معضل ادبیات داستانی کودکان
همدلی| ادبیات داستانی کودک و نوجوان از عمده ژانرهای ادبی حائز اهمیت است که به واسطه نقش آن در درک جهان هستی و جهتدهی به نگاه کودک و نوجوان در اوان زندگی از اهمیت بسیاری برخوردار است. با این وجود، اگرچه جنس معضلات مطرح در این حوزه با موانع بسیار موجود در دیگر ژانرهای ادبی متفاوت است، اما معضلات این حوزه از منظر نقش آن در رشد فکری کودک و نوجوان از اهمیت بسیاری برخوردار است. معصومه یزدانی کارشناس ادبیات کودک و نوجوان در گفت و گو با همدلی، از جایگاه امروز این ژانر ادبی در جامعه سخن میگوید که در ادامه میخوانید.شخصیتپردازی کتاب در آثار کودک و نوجوان امروز را چگونه میبینید؟ آیا کودک و نوجوان با شخصیت اصلی داستان همذاتپنداری میکند؟
شخصیتپردازی در داستانهای تالیف فارسیِ جدیدتر به نسبت گذشته رشد داشته است، اما نه آنطور که بتوانیم شخصیتهای به یاد ماندنی زیادی از ادبیات کودک و نوجوان فارسی مثال بزنیم. معمولا اولین شخصیت داستانی که به یاد همه میآید «مجید» قصههای آقای مرادی کرمانی است و در بین کودکان و نوجوانان کتابخوان امروزی «هستی» آقای فرهاد حسنزاده و شخصیت داستان «کنسرو غول» مهدی رجبی و معدود شخصیتهای دیگر. شاید دلیل این امر پایه تعلیممحور ادبیات کودک و نوجوان ماست که ذهن نویسندگان و البته ذهن فعالین حوزه چاپ و نشر و تعلیم و تربیت کودک و نوجوان نتوانسته از آن فاصله بگیرد و در نتیجه آگاه و ناآگاه بر اثرِ مولف تاثیر میگذارد و باعث می-شود مولف بیشتر در بند پیام اثرش باشد تا همراهی رها و آزاد با شخصیت نوجوان داستانش. این موضوع برخلاف ذات نصیحتگریز کودک و علیالخصوص نوجوانان امروزی است و به همین دلیل آنها با شخصیتهای آثار تالیفی کمتر ارتباط برقرار میکنند و بیشتر جذب ماجراها -البته به شرط پرداخت خوب - و در بیشتر موارد طنز کلامی یا جنبه ادبی آثار میشوند.
یکی دیگر از دلایلِ ضعف در شخصیتپردازی و در نتیجه عدم همذاتپنداری مخاطب با شخصیت، کثرت خط قرمزهای موجود است. نوجوانی و ویژگیهای خاص آن که ناشی از تغییر و تحولات بلوغ فکری و جسمی است، هنوز برای ما به رسمیت شناخته نشده است و بسیاری از موارد مربوط به این سن، جزء مگوهای نویسنده است. در نتیجه نویسندگان، به فرض اینکه نوجوانِ درونِ پویایی هم داشته باشند، نمیتوانند خیلی به دغدغههای واقعی نوجوان نزدیک شوند.
رواج ترجمه در حوزه ادب کودک و نوجوان معضل ادبیات امروز است؟ کودک از اثر ترجمه چه بازخوردی میگیرد؟
به نظر من ترجمه معضل ادبیات فارسی امروز نیست. ترجمه اگر با انتخاب خوب و ترجمه حرفهای انجام شود دری است به روی جهانی جدید. ایجاد تجربهای نو، امکان سفری به یاد ماندنی و افزایش تجربه-های زیسته بدون خطر و هزینهی مادی و معنوی است. خواندن آثار ترجمه خوب باعث ایجاد روحیه پذیرش تفاوتها و احترام به دیگری و صلح میشود. در ترجمه هم مانند تالیف، کودک از اثری که حرف دلش را بزند، دغدغههایش را مطرح کند و او را در ماجرا و هیجانی تازه سهیم کند استقبال میکند که اگر منصف باشیم باید بگوییم آثار ترجمه بسیاری از عهده این کار بر میآیند که دلایل متعددی دارد. مهمترینش حضور مترجمان خیلی خوب مخصوصا در میان پیشکسوتانِ ترجمه است که متعهدانه و با وسواس دست به انتخاب میزنند. دیگر اینکه در آثار ترجمه خط قرمزهای جامعه و ارشاد به مراتب کمرنگتر میشود. و به هر حال تاریخ ادبیات کودک و نوجوان غرب که معمولا آثار ترجمه از آن سمت وارد ادبیات فارسی میشود، قدمت بیشتری دارد و آنها برخی آزمون و خطاهایی را که ما انجام میدهیم پشت سر گذاشتهاند و بالاخره با تجربهترند و ترجمه میتواند این تجربیات را به نویسندگان فارسی هم منتقل کند.
ادبیات کهن فارسی در مقابل آثار متنوع و رنگارنگ خارجی چه سهمی در ادب کودک و نوجوان دارد؟
ادبیات کهن گنجینهای گرانبها و در عین حال در دسترس است، اگر به آن توجه درست شود. اگر نویسندگان در استفاده از آن خلاقیت بیشتری به خرج دهند و از انجام آن به دلیل متهم شدن به سرقت ادبی و الگوبرداری و نداشتن حرف تازه، نترسند. ادبیات کهن ما با یک نگاه تازه و خلاق میتواند پاسخ بسیاری از قالبهای مورد اقبال نوجوانان امروز از جمله فانتزی و طنز را بدهد. استفاده خلاقانه از پیشمتنهای ادبیات کهن فارسی میتواند هویت مخاطب کودک و نوجوان ایرانی را تقویت کند. اعتماد به نفسش را در مواجهه با جهان بالا ببرد و خلاقیتش را شکوفا کند و برای دغدغههای فطریاش راه حل ارائه دهد. وقتی که کودک ما با نسخههای متعدد بازآفرینی داستانهای کلاسیک عمدتاً غربی (در داستان، بازی، فیلم و انیمیشن و حتی پوشش) مواجه میشود، اما اثری از داشتههای فرهنگی به روز شده خودش نمیبیند طبیعی است که فکر کند همه چیز از قدیمالایام تا امروز از آن طرف آبها آمده و در نتیجه به خاکی که بر آن ایستاده دل نبندد. استفاده از ادبیات کهن در کنار مواجهه کودک ما از محصولات فرهنگی غربی که به دلیل تحول در رسانه و وسایل ارتباط جمعی به نوعی ناگزیر و اجباری شده است، میتواند به کودک ما شناخت همهجانبهتری بدهد و او را در رسیدن به جهان درونی و بیرونی به دور از افراط و تفریط و قرین آرامش و صلح یاری کند.
برای غریبه نبودن کودک با سنت و فرهنگ ادبی خود، چه راهکارهایی وجود دارد؟
متاسفانه رویکردهایی ما را از داشتههای سنت و فرهنگمان دور کردند و حالا که با موج سنت و فرهنگ وارداتی مواجه شدهایم، تازه متوجه شدهاند که ای دل غافل! چهها که از دست نرفته است و چه فاصلهای که میان فرهنگ اصیل ایرانی و نسل جدید نیفتاده است. برای ایجاد ارتباط دوباره، باید از بازنویسی صرف که البته در گذشته ارزشمند بوده دور شویم و به بازآفرینیهای خلاق در قالبهای متنوعی مانند داستان، فیلم، بازی و اسباب بازی و حتی لباس و مراسمها برسیم. در این محصولات، باید جنبههای شیرین و جذاب ادبیات کهن و فرهنگ را دوباره پر رنگ کنیم و با دوری از پندواندرزهای بزرگسالانه سطحی و آشکار، مخاطب را همراه خود کنیم.
در جریان نقد ادبی، ادبیات کودک و نوجوان چقدر اهمیت دارد و جایگاه آن کجاست؟
اگر قبول داشته باشیم که کودکی زیربنای اصلی بزرگسالی و فعالیتهای آن در هر زمینهایست، پس باید قبول داشته باشیم که ادبیات کودک و نوجوان نیز زیربنای اساسی ادبیات به طور عام است و چنین زیربنایی برای موفق شدن و پویا بودن و رشد نیازمند نقد است و نقد درست و علمی آن، بسیار مهم. در حالی که متاسفانه نگاه غالب به ادبیات کودک و نویسندگان این حوزه نگاه جدی نیست. هنوز هم حقالتالیفهای پرداخت شده به نویسندگان این حوزه با حوزههای دیگر تفاوت فاحش دارد و جایگاه فعالان این حوزه در سیاستگذاریها، بودجهبندیها و برنامهسازیها جایگاهی تشریفاتی و تزیینی است. مثال بارزش جشنوارههای برگزار شده سال گذشته و تامین کسر بودجهها از محل حذف و کوچکسازی جوایزی که به شعرا و نویسندگان این حوزه اعطا میشد. در نتیجه در مواقع بسیاری پرداختن به این حوزه چه در بخش آفرینش و چه در بخش نقد خیلی جدی گرفته نمیشود. این نوع نگاه در کنار نبود دانش لازم سبب شده تا نقد ادبیات کودک معمولا توسط خود اهالی ادبیات کودک انجام شود که با وجود تمام حسن ظنهای موجود به دلیل بودن در میانه گود نمیتوانند اشراف کافی به نقد داشته باشند. در سالهای اخیر هم که به دلیل ایجاد گرایش کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان در چند دانشگاه، دانشگاهیان تا حدودی ورود کردهاند، اما در بسیاری موارد خیلی زود شیفته بخش خلاقه شده و به گمانِ ساده بودن ادبیات کودک وارد گود میشوند و در نتیجه هم از این میمانند و هم از آن.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
گزارش همدلی از برخورد خشن ماموران شهرداری با دستفروشان دستفروشان؛ زخمی فقر و قانون
گزارش «همدلی»، از دلایل به نتیجه نرسیدن سیاستهای بانک مرکزی در زمینه کنترل حجم پولهای سرگردان که در کنار کاهش نرخ تورم، اتفاق نیفتاده است
به بهانه ابلاغ جدید رسانهای رئیس جمهور موجسوار حرفهای رسانه در موج صدا و سیما غرق میشود
اصولگرایان از زیادی داوطلبان نامزدی مینالند و اصلاحطلبان از تعداد کم آنها تنزل رهبری در اصلاحطلبان
مرتضی مبلغ در گفتوگو با «همدلی» مطرح کرد: مشکل جدی اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات
بهترین کار «در این مقطع حساس کنونی» چیست؟
مجلس، تحزب؛ لازم و ملزوم
خودآگاهیِ ایران و عربستان
معصومه یزدانی در گفت و گو با همدلی: کثرت خط قرمزها، معضل ادبیات داستانی کودکان
محسن هجری در گفتوگو با همدلی: ادبیات داستانی نباید از الگوی سنتی استفاده کند