18 تیر بختکی بود که به جان دانشگاه افتاد

شوک رخداد 18 تیر 78 تا به امروز هم آسیب‌های فراوان خود را به فضای دانشجویی و سیاست‌ورزی دانشجویان وارد می‌کند. آنچه که به طور مشخص می‌توان گفت آن است که ما از سال 76 تا 78 شاهد گونه‌ای بلوغ سیاسی بسیار خوب در فضای فعالیت‌های دانشگاه‌ها هستیم که به همه جریانات سیاسی مربوط می‌شد و مجموعه‌ای گسترده از فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی، صنفی، نشریات دانشجویی، کانون‌های علمی دانشجویی و نظایر آن را در بر می‌گرفت، به طوری که در آن زمان بیش از دو الی سه هزار تشکل و نشریه دانشجویی مشغول به کار بودند. در این دو سال، فضای مدنی نسبتا خوبی هم ایجاد شده بود، فضای دانشجویی کمتر اسیر خشونت بود، دانشجویان کمتر به نقد رادیکال همدیگر می‌پرداختند، همچنین فضا و فرصت خوبی فراهم شده بود که در قالب نوعی بلوغ سیاسی جدی در فضای دانشگاهی خود را نشان می‌داد، ولی واقعه 18 تیر یک شوک بود، یک بختک بود که به دانشگاه خورد و سیر تدریجی فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی را دچار اختلالی جدی کرد که آن اختلال تا به امروز هم ادامه دارد. بعد از 18 تیر بود که شاهد انشعاب جدی تشکل‌های حتی اصلاح‌طلب و حتی نگاه‌های رادیکالی بودیم که بعضا در بخشی از فضای دانشجویی ایجاد شده بود، حتی بخشی از فضای دانشجویی تصمیم گرفت خروج از حاکمیت کند، بخشی از فعالین دانشجویی هم از ایران خارج شدند و وارد عرصه دیگری از فعالیت‌های سیاسی شدند. 18 تیر یک نقطه عطف بود که آن نظم، امید و سرمایه اجتماعی ایجاد شده در فضای دانشجویی و دانشگاهی را به شدت متاثر کرد و بعد از آن شاهد تکه تکه شدن، رشد برخی جریانات رادیکال، نوعی انزواطلبی، به حاشیه‌رفتن، و گسترش تفرد در فضای فعالیت‌های دانشجویی بودیم. متاسفانه علیرغم آنکه آن حادثه کاملا مورد نقد، نکوهش و مخالفت همه مسئولین بلند پایه نظام قرار گرفت، ولی بعد به دلیل برخورد نامناسبی که با کسانی که آن حادثه را ایجاد کرده بودند شد و نهایتا آن‌گونه که باید و شاید حتی به تصویر کشیده نشد که چه کسانی آگاهانه یا نا آگاهانه و نابخردانه این حادثه را ایجاد کردند، مسائل فراوانی ایجاد شد.
این رخداد در بخش قضایی هم نهایتا به یک تصمیم ضعیف در حد حکم یک ریش‌تراش و دو سرباز منجر شد و امروز هم این حادثه همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. نهایتا مشخص نشد آنهایی که این کارها را انجام دادند نسبت به دانشجویان توهم داشتند یا متکی بر برنامه‌ای از پیش‌ساخته دست به این اقدام زدند و این فضای بسیار خوب فعالیت‌های مدنی را مورد هدف قرار دادند. اهمیت این موضوع آنجا روشن‌تر می‌شود که آنها می‌دانستند وقتی این فضا مورد هدف قرار گیرد، بخشی از جامعه را هم از خود متاثر می‌کند، لذا تکلیفش روشن نشد و همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.
من به عنوان کسی که از نزدیک با فعالیت‌های دانشجویی آشنایی دارم باید به این حقیقت هم اشاره کنم که آسیبی که به این فضا رسید خیلی سنگین بود ولی باز این خود دانشگاه و دانشجو بود که علیرغم آسیب‌هایی که دیده بود و علیرغم بی‌حرمتی‌هایی که به او و نامهربانی‌هایی که در حق او شده بود سعی کرد این مسئله را مهار کند و نگذارد که به یک فضای رادیکال ملی تبدیل شود، لذا جنبش دانشجویی اجازه نداد از آن حرکت استفاده ابزاری شود و در نهایت نقش اصلی را در مهار این حادثه تلخ، خود دانشجویان و دانشگاه بودند که ایفا کردند.
آنچه که در این رخداد ندیدند و کمتر بدان پرداخته شد امیدی بود که آسیب دید. ولی در مورد حادثه باید بگویم که خیلی با مسببین آن با تسامح برخورد شد و نهایتا هم کار جدی در مورد اینکه آیا این واقعه طراحی شده بود یا نه، تصادفی ایجاد شده بود صورت نگرفت و تکلیفش روشن نشد و به عنوان یکی از مبهمات حادثه 18 تیر همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است.