روزنامه فرهیختگان
1398/04/17
بیدود برای حل مشکل دود کافی نیست
امروزه در بسیاری از کشورهای جهان استفاده از دوچرخه بهعنوان یک وسیله حملونقل سازگار با محیطزیست و کممصرف شناخته شده و حتی در برخی کشورها تعداد دوچرخهها دوبرابر بیشتر از تعداد خودروهای سواری است. در سالهای اخیر مردم برای بسیاری از امور روزمره خود مانند ورزش، کار و تفریح از دوچرخه استفاده میکنند و حتی کشورهایی مانند ژاپن، چین، بلژیک، فنلاند، نروژ و سوئد بیشترین دوچرخهسواران جهان را به خود اختصاص دادهاند. براساس آمار موجود بیش از یکمیلیارد دوچرخه در جهان وجود دارد که دوبرابر بیشتر از تعداد اتومبیلهاست و در سالهای اخیر تولید دوچرخه به بیش از 100میلیون نفر در سال (در مقایسه با 50 میلیون ماشین) رسیده است. از سال گذشته نیز دوچرخههای نارنجیرنگ بیدود در شهر تهران به حرکت درآمد که با استفاده از یک اپلیکیشن موبایلی میتوان در برخی مناطق تهران از این دوچرخهها استفاده کرد؛ سرویس ارزانقیمت و پاک و کارآمدی که برای عموم مردم قابل استفاده و دسترسی است. اما از نگاه محسن هاشمیرفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران استفاده از دوچرخه در تهران کار سخت و دشواری است که نمیتوان به آن بهعنوان یک پدیده حملونقل انبوه نگاه کرد. برهمین اساس به نظر میرسد باید توسعه و تقویت ناوگان حملونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس در اولویت برنامهریزی مدیران شهری قرار گیرد، زیرا همه مناطق تهران برای استفاده از دوچرخه مناسب نیستند و همچنین ناوگان حملونقل عمومی میتواند روزانه حجم انبوهی از مسافران را در مسیرهای مختلف جابهجا کند.دوچرخهسواری یک مد حملونقل است محسن هاشمی درمورد توسعه مد حملونقل دوچرخه در شهر تهران در جلسه علنی شورای شهر تهران به استفاده از دوچرخه در تهران اشاره کرد و گفت: «به نظر من دوچرخه در تهران بهویژه در مناطق جنوبشهر که مسطح است میتواند به عنوان یک وسیله تردد گسترش یابد ولی در مناطقی مثل شمال شهر که دارای شیب است، تنها در سرپایینی استفاده از دوچرخه آسان بوده و در مسیرهای سربالایی دشوار است، بنابراین بهطور کلی نمیتوان به دوچرخه بهعنوان یک پدیده حملونقل انبوه نگاه کرد و بیشتر باید نگاه محیطزیستی به آن داشت؛ در هیچکاری افراط و تفریط درست نیست و ما باید این موضوع را یک مد حملونقل در نظر بگیریم. در بسیاری از کشورهای جهان به موضوع توسعه دوچرخه توجه شده و نتیجه نیز حاصل شده است، بهطور مثال در کشور چین که در گذشته به صورت کمونیستی اداره میشد، دوچرخه یک عنصر موثر در حرکت بود و در کشور هلند نیز زیرساختهای شهری را به صورتی تهیه کردهاند که افراد میتوانند با دوچرخه به محل کار خود رفت و آمد کنند. استفاده از دوچرخه کار سختی است و من از سهچرخه استفاده میکنم.» بر همین اساس به نظر میرسد تا زمانی که شهرداری تهران در توسعه و افزایش ناوگان حملونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس با مشکلات بسیاری مواجه است و هنوز نتوانسته تعداد قابلتوجهی واگن مترو، اتوبوس و تاکسی به ناوگان حملونقل عمومی بیفزاید، بنابراین استفاده از دوچرخه بهعنوان یک وسیله حملونقل موردتوجه نیست زیرا در مناطق شمال شهر تهران به دلیل شیب زیاد و در برخی مناطق دیگر تهران هم به خاطر وجود مسائل مختلف امکان استفاده از دوچرخه وجود ندارد. هماکنون متروی تهران بهعنوان بزرگترین شبکه حملونقل درونشهری ایران روزانه بیش از سهمیلیون نفر را جابهجا میکند و مدیران شهری نسبت به کمبود حدود دوهزار واگن مترو در تهران اذعان دارند، از سوی دیگر نیز حدود 50 درصد اتوبوسهای شرکت واحد در تهران فرسوده و قدیمی هستند، برهمین اساس توجه به توسعه و افزایش این وسایل نقلیه عمومی باید در اولویت اصلی مدیران و برنامهریزان شهری قرار گیرد، زیرا حملونقل عمومی جابهجایی مسافران را در حجم انبوه انجام میدهد، در حالی که دوچرخه فقط برای کسانی که در حوزه محیطزیست دغدغهمند هستند یا برای ساعاتی میخواهند از دوچرخه بهعنوان وسایل تفریحی استفاده کنند، بسیار بااهمیت است. متاسفانه بسیاری از خیابانهای تهران از آسفالت مناسب بیبهره هستند که خودروهای سواری و تاکسیها را هر ماه راهی تعمیرگاه میکند، آن وقت چطور انتظار داریم که در این خیابانهای نامسطح دوچرخهسواری امکانپذیر باشد.
تفاوت بیدود با دوچرخههای اجارهای شهرداری چیست؟ پیش از راهاندازی بیدود در تهران، شهرداری تهران در مناطقی ایستگاههای دوچرخه تعبیه کرده بود که به صورت روزانه تعدادی دوچرخه ساده و معمولی در آن قرار داشت و شهروندان میتوانستند به صورت ساعتی آن را در قبال تحویل دادن کارت ملی و هزینه مشخص اجاره کنند. البته با توجه به اینکه استفاده از این دوچرخهها فقط در ساعات مشخصی از روز امکانپذیر بود و مهمتر از همه اینکه راکب ناچار بود پس از اتمام کار مجددا دوچرخه را به همان ایستگاهی که دریافت کرده تحویل دهد، بسیاری از شهروندان نمیتوانستند این کار را انجام دهند. آنها نهتنها نمیتوانستند به محل قبلی برگردند، بلکه ناچار بودند برای ساعاتی که از دوچرخه استفاده نمیکنند هم هزینه بالایی بپردازند، به همین خاطر امکان استفاده از این دوچرخهها در همه مناطق و برای عموم مردم فراهم نبود. ویژگی مثبت بیدود نسبت به دوچرخههای شهرداری این است که میتوان دوچرخههای هوشمند بیدود را به واسطه دارا بودن قفل هوشمند در هر نقطهای از شهر و در هر مکانی پارک کرد و به وسیله نقشه مشخصشده روی اپلیکیشن آن را به راکب بعدی تحویل داد. یکی از ویژگیهای مثبت استفاده از این دوچرخههای هوشمند این است که از زمان دریافت و اجاره دوچرخه تا زمان پایان سفر، اندازهگیری و محاسبه میزان کالری مصرفشده توسط راکب، مسافت طی شده و میزان جلوگیری از انتشار دیاکسیدکربن را بهطور دقیق به دوچرخهسوار اعلام میکند. هماکنون حدود 12هزار دوچرخه اشتراکی هوشمند در مناطق 2، 6 و 7 تهران در ایستگاههای مشخصی قابلدسترسی هستند.
بیدود چیست؟ حتما هنگام تردد در مرکز شهر تهران و منطقه 2 واقع در غرب پایتخت دوچرخههای نارنجیرنگی را دیدهاید که در کنار خیابان پارک شدهاند. اینها همان دوچرخههای هوشمند اشتراکی بیدود هستند که مرداد ماه سال گذشته با حمایت شهرداری تهران راهی خیابانها شدند و بسیاری از دوستداران شهر پاک و فعالان محیطزیست را خوشحال کردند. این دوچرخههای نارنجیرنگ که برخی معتقدند از مدل دوچرخههای کشور چین و هلند کپیبرداری شده در 26 نقطه تهران قابلدسترس هستند و کافی است اپلیکیشن بیدود را روی تلفن همراه خود نصب کنید تا از طریق آن دوچرخههایی که در نزدیکی شما وجود دارد را پیدا کنید، پس از آن نیز با تایید مبدا به راحتی تا مقصد رکاب بزنید و بدون اینکه دوچرخه را به کسی تحویل دهید یا آن را قفل و زنجیر کنید برای راکب بعدی بگذارید و به کارتان برسید.
هر ساعت رکابزنی در تهران چقدر آب میخورد؟ براساس مقررات بیدود هزینه استفاده از این دوچرخهها به ازای هر نیمساعت 1500 تومان است، بنابراین هر یک ساعت رکابزنی در تهران سههزار تومان هزینه دارد که البته ملاک تعیین این رقم معلوم نیست، برهمین اساس اگر شما روزی یک ساعت برای رفتن به محل کارتان در تهران از دوچرخه استفاده کنید به صورت هفتگی 21هزار تومان و ماهانه 84هزار تومان باید به حساب بیدود بپردازید. براساس قوانین و مقررات این اپلیکیشن که شما در زمان ثبتنام آن را پذیرفته و تایید کردهاید، چنانچه دیگر تمایلی به استفاده از این اپلیکیشن و دوچرخههای بیدود نداشته باشید ۱۵۹هزار تومان سپرده شما از زمان درخواست ۲۰ روز بعد به حساب شما واریز خواهد شد و باید بدانید در طول این مدت نیز دیگر حق استفاده از دوچرخههای هوشمند اشتراکی را نخواهید داشت. همچنین باید در نظر داشته باشید که در زمان ثبتنام در بیدود مبلغ ۳۰ هزار و ۹۰۰ تومان بهعنوان حق بیمه از شما دریافت میشود که در زمان انصراف از استفاده از دوچرخههای بیدود به شما استرداد نمیشود. بر این اساس اگر فردی بخواهد از این دوچرخههای هوشمند اشتراکی فقط برای یک ساعت و شاید یک روز استفاده کند تا میزان توانایی و کارایی این دوچرخهها را برای امور روزانه خود بسنجد، بازهم باید مبلغ 159هزار تومان را بپردازد و در صورتی که مایل به ادامه استفاده از این دوچرخهها نبود 20 روز بعد پول خود را پس بگیرد، البته در این میان هزینه 30 هزار تومانی بیمه را هم به آن بیفزایید که دیگر پس داده نمیشود، بنابراین یک ساعت دوچرخهسواری در تهران برای امتحان کردن نحوه کارایی این دوچرخهها حدود 32 هزار تومان برای شما آب میخورد.
فروش دوچرخههای هوشمند در دیوار علاوهبر این هرچند تاکنون بیدود هیچ گزارش و آماری از سرقت دوچرخههای هوشمند خود اعلام نکرده است اما تاکنون چندین مورد آگهی فروش دوچرخههای هوشمند بیدود در سایت دیوار به چشم میخورد که این دوچرخهها را به قیمت بین یکمیلیون و چهارصد تا دومیلیون تومان به فروش میرسانند، برهمین اساس به نظر میرسد قفل هوشمند نیز عامل بازدارندهای برای سارقان نیست و به سادگی میتوانند این دوچرخهها را سرقت کرده و در سایتهای خرید و فروش اینترنتی عرضه کنند.
استفادهکنندگان از دوچرخههای هوشمندچه میگویند؟ این روزها برخی کاربران در فضای مجازی از مزایا و معایب استفاده از بیدود سخن میگویند و آنهایی که از این اپلیکیشن راضی هستند سایر مخاطبان را نسبت به استفاده از دوچرخههای این شرکت ترغیب و افراد ناراضی نیز دلایل نارضایتی خود را به صورت عمومی اعلام میکنند تا سایر دوستانشان هزینهای را برای تست کردن یک روز این دوچرخهها نپردازند. بهعنوان مثال یکی از کاربران فضای مجازی نوشته بود: «حدود دو هفته پیش برای اولینبار از دوچرخههای اشتراکی بیدود استفاده کردم و باید چند نکته رو برای کسانی که میخوان تجربه کنن بنویسم، اگر قدتون بالای ۱۸۵ سانته، بیخیال شید، حتما قبل از شروع حرکت ارتفاع زین را براساس قدتون تنظیم کنید، با توجه به اینکه دوچرخهها بدونِ دنده و برای جلوگیری از پنچری با لاستیک توپُر هستن اگر آمادگی بدنی ندارید در مسیرهای سربالایی از آنها استفاده نکنین، هزینه استفاده بر مبنای هر سفر حداکثر ۳۰ دقیقهای ۱۵۰۰ تومان است و اگر زمان استفادهتان از ۳۰ دقیقه گذشت سفر جدید محاسبه میشود.» محمدرضا هم نوشته بود: «دوچرخه بیدود سوار شدم، پشتچراغ زیر پل جمهوری یک موتوری بهم گفت آقا اینارو ساعتی چند کرایه میکنی؟ گفتم نیمساعت 1500 تومن. گفت اینا اومدن نون مارو آجر کنن!» یکی از کاربران هم نوشته بود: «به نظرم پروژه دوچرخهسواری بیدود تو تهران نگرفت. هر وقت از کنار کیوسکهاش رد شدم یه کرختی و بیحالی خاصی حکمفرماست. نه کسی میاد، نه کسی میره. تو نگاه رهگذرها هیچ شور و کششی نمیشه دید. چی شد اینطوری شد؟» به گفته جواد: «طبق قوانین بیدود، شما میتونی هر جایی از خیابون، پارک یا کوچه پارک کنی (توی خونهات نبری) ولی اگه توی پارکینگشون بزاری، امتیاز داره. حالا دوستان برداشت کردن که اگه توی پارکینگشون نذاری، ازت جریمه میگیرن.» بهروز نوشته بود: «با بیدود در بلوار کشاورز دوچرخهسواری کردم. ایجاد مسیر ویژه دوچرخهسواری از اقدامات خوب شهرداری و حناچی است اما دوچرخهها اصلا مناسب نبود، بدون دنده و با کیفیت پایین. البته که تنها اندک معابر از انبوه معابر تهران قابلیت دوچرخهسواری دارد!» بهنود میگوید: «ایده بیدود خوبه ولی نه برای تهران! تهران خداییش مناسب دوچرخهسواری نیست.» نرگس هم نسبت به نبود پیست و فضای مناسب دوچرخهسواری در تهران ناراضی بود و در پیامی نوشت: «بیدود دوچرخههاشو از وسط شهر داره گسترش میده و تو خیابون ولیعصر تا بالا هم ایستگاه گذاشته، کاش یه متر از خط ویژه اتوبوسرو زرد کنن بشه پیست دوچرخه. ما و اتوبوسا با هم کنار میایم! ماشینا و موتورها هستن که ترسناکن!» مصطفی نوشت: «امروز بالاخره پیش اومد که با بیدود سر بالایی بیام. اصلا توصیه نمیشه. نبودن دنده، دوچرخه سنگین و لاستیکها باعث میشن حتی منی که همیشه با دوچرخه میرم هم نرم تجربهاش کنم. کاملا متفاوت با تجربه دوچرخه معمولیه. بر پاهای هر آنکس که با بیدود سربالایی را رکاب میزند، بوسه میزنم.»
پربازدیدترینهای روزنامه ها