«گریس» بهانه هدف «کشتی ارواح»

چرا باید نفتکش‌های مان را  با هزار دردسر راهی سوریه کنیم؟ این سوالی است که برخی پس از توقیف نفتکش «گریس1» توسط انگلیسی‌ها مطرح می کنند. این اتفاق را می توان از دو منظر بررسی کرد: حقوق بین الملل و مسائل مرتبط با تحریم های نفتی.
1- از منظر حقوق بین الملل از آن جایی که بهانه انگلیسی ها برای توقیف این کشتی، تحریم های اتحادیه اروپا علیه سوریه است و ایران نیز عضو این اتحادیه نیست و اجباری برای اجرای این تحریم‌ها ندارد، بنابراین هیچ کس نمی تواند به این بهانه محموله اش را توقیف کند. به همین دلیل تا این جا انگلیس و دولت محلی جبل الطارق که تحت استعمار لندن است اقدامی خلاف قواعد بین المللی و «راهزنی دریایی» مرتکب شده اند.
2- اما از منظر مسائل مرتبط با تحریم، توقیف نفتکش حامل نفت ایران که به گفته وزیر خارجه اسپانیا «به خواست آمریکا» توسط انگلیسی ها انجام شده، اقدامی بسیار موذیانه و خطرناک است که باید در مقابل آن سناریوی هوشمندانه و قاطع اتخاذ کرد. چرا موذیانه و خطرناک؟
واقعیت این است که ایران بعد از تحریم های نفتی که از سال گذشته اعمال شد، مشتری های خاموش و بازار ناپیدایی دارد و در این بازار خاص که به بازار خاکستری معروف است ، کشورمان نفت را چراغ خاموش روی دریا می‌فروشد. برخی شنیده ها هم حاکی است که در این مسیر بیش از یک میلیون بشکه نفت به فروش می رسد که در صورت صحت، رقم معتنابهی است و نشان دهنده ناکارآمدی تحریم نفتی آمریکاست. بنابراین همین حالا که ما این نوشته را می خوانیم تعداد زیادی از نفتکش های بزرگ و کوچک ایرانی یا حامل نفت ایران، روی آب های اقیانوس‌ها و دریاهای دور و نزدیک، با «جی.پی.اس» های خاموش و تکنیک های دیگر در حال دور زدن تحریم های ظالمانه و حرکت به سوی مقاصد مختلف و محرمانه هستند تا نفت ایران را بفروشند.تکنیک هایی که به تازگی فایننشال تایمز از این روش های مبتکرانه و حرکت نفتکش های نامرئی ایرانی به عنوان «کشتی ارواح» یاد کرده است.  حالا تصور کنیم، آمریکا و انگلیس و سایر متحدان شان بخواهند این مسیر موثر دور زدن تحریم را ببندند؛ چه چیز بهتر از توقیف یک نفتکش حامل نفت ایران در یک نقطه دور افتاده و متهم کردن آن به ارسال نفت به سوریه، یا حتی کوبا و کره شمالی و ... می تواند هدف آن ها را محقق کند؟ در حقیقت غرب در این سناریو، خیلی موذیانه به دنبال تخریب این مسیر مهم و  بالا بردن هزینه آن برای ایران است. ضمن این که با اتصال آن به مسئله سوریه تلاش می کند در افکار عمومی ایرانی نیز بر سر آن دوقطبی سازی کند. درحالی که همین دیروز رسانه ها و کارشناسان از جمله یک کارشناس شرکت «تانکر تراکرز» که کارش  رصد نفتکش‌ها در جهان است، به بی بی سی گفت ابعاد این نفتکش به اندازه‌ای است که اساسا «نمی‌تواند در بندر بانیاس سوریه پهلو بگیرد» بنابراین «گریس ١ احتمالا برای پالایشگاه بانیاس در سوریه بارگیری نشده بود، بلکه این نفتکش می‌خواست بار خود را از طریق انتقال کشتی به کشتی، در دریای مدیترانه به یک شناور دیگر (احتمالا اروپایی) منتقل کند... ضمن این که به تازگی یک نفتکش ایرانی بار خود را به همین شیوه در آب‌های نزدیک سوریه به یک کشتی اروپایی منتقل کرده است.» این مسئله و اظهارنظر کارشناسی، به خوبی نشان می دهد آمریکایی ها که دریافته اند تحریم نفتی شان جواب نگرفته، اکنون به دنبال مسدود کردن مسیر هوشمندانه دور زدن تحریم ها و توقف تانکرهای نفتی ایران روی آب ها هستند. پس نباید تعجب کنیم اگر فردا ادعا کردند  یک نفتکش دیگر را که حامل نفت ایران برای کره شمالی یا کوبا (یا هرجای دیگری که برای برخی از مخاطبان ایرانی حساسیت دارد) بوده، توقیف کرده اند! به همین دلیل در مقابل این سناریوی موذیانه انگلیسی-آمریکایی باید خیلی هوشمندانه و دقیق رفتار کرد اما در عین حال لازم است با طراحی یک پاسخ قاطع، هزینه تکرار آن را برای طرف غربی بالا ببریم.