معامله قرن فرجامی بهتر از نشست منامه نخواهد داشت


دکتر «مروا عثمان» تحلیلگر ارشد لبنانی و استاد دانشگاه، در مصاحبه با کیهان، علت‌های شکست نشست منامه را ذکر کرد و  این را هم گفت که معامله قرن نیز به شکست خواهد انجامید. در ادامه، این مصاحبه را از نظر می‌گذرانیم.
***
چرا معامله قرن تا این حد در سیاست خارجی «دونالد ترامپ» اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است؟
اولا، هدف ابتدایی و پایه‌ای از ارائه «طرح صلح» را باید اقدامی میانجی گرایانه دانست که به واسطه آن، طرف‌های میانجی به دنبال آن هستند که احزاب مختلف درگیر در موضوع فلسطین به یک توافق همه‌جانبه‌ای برسند. در ضمن به دلیل اهمیت و حساسیت موضوع برای طرف آمریکایی، اقدامات باید بسیار سنجیده و حساب شده باشد. در ابتدای دوره ریاست جمهوری ترامپ به نظر می‌رسید که آمریکا می‌تواند مسئولیت یک میانجی را همچنان برعهده بگیرد و آن را به سرانجام برساند. به همین دلیل بود که ترامپ ملاقات‌هایی را با محمود عباس در «بیت الحم» و آمریکا انجام داد. اما به طور ناگهانی، مقامات آمریکایی اقداماتی را انجام دادند که قاعده بازی را بر هم زد. این دسته از اقدامات عبارت بودند از تصمیم ترامپ مبنی بر انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به بیت المقدس، تعطیلی دفتر «سازمان آزادی بخشی فلسطین» در واشنگتن، پایان دادن به کمک‌های اعطایی مالی به اهالی فلسطین.


چرا فلسطینی‌ها به هیچ وجه آمریکا را واجد شرایط میانجی‌گری نمی‌دانند و به این کشور بیش از هر موقعی بدبین‌اند ؟
آمریکایی‌ها همچنین کنسولگری خود در بیت المقدس که طی سال‌ها محل تعاملات دیپلماتیک با فلسطینی‌ها بود را ناگهان بست. به علاوه، حکومت فعلی آمریکا به راه‌حل «دو-حکومت» بی‌اعتنایی کرده و الحاق بلندی‌های جولان به رژیم صهیونیستی را پذیرفت. این اقدام از سوی فلسطینی‌ها گامی در راستای نادیده گرفتن حقوق اولیه آنها در چارچوب روند صلح تفسیر شد. پس از همه این اتفاقات، ترامپ با مطرح کردن «معامله قرن»، تنش‌های موجود بین فلسطین و رژیم صهیونیستی را افزایش داد. اکنون با مطرح شدن این طرح از سوی آمریکایی‌ها، ثابت شد که سران واشنگتن در رابطه با آینده فلسطین مشغول مذاکره با سران عرب و در راس آنها آل‌سعود هستند و نه خود مردم فلسطین.
چه موانعی را در برابر به سرانجام رسیدن طرح موسوم به «معامله قرن» مهم می‌دانید‌؟ آینده این توافق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
حقیقتا این برنامه 40 صفحه‌ای هرچند که برنامه‌هایی را برای رشد اقتصادی فلسطین و مبلغ معادل با 50 میلیارد دلار که در این رابطه خرج خواهد شد را بیان کرده، اما هرگز نگفته که فلسطینی‌ها به چه دلیل در طول دهه‌های اخیر به هیچ وجه شرایط خوبی نداشته و بسیار ضعیف بوده‌اند. بنابراین آنچه تاکنون برای فلسطینی‌ها رخ داده، اتفاقاتی که وعده آن را در آینده می‌دهند، نفی می‌کند. این برنامه نه تنها موانع اصلی بر سر رشد اقتصادی فلسطین را از بین نمی‌برد، بلکه هیچ محدودیتی برای اسرائیلی‌ها در آزار و اذیت عرب‌های فلسطینی ایجاد نمی‌کند.این برنامه به حقوق‌های شخصی تاکید ویژه‌ای دارد. ولی در عین حال، هیچ‌اشاره به چند هزار هکتار زمینی که صهیونیست‌ها در کرانه باختری ‌اشغال کردند، نمی‌کند. این برنامه هیچ‌اشاره‌ای حتی به شهرک سازی‌های غیر قانونی صهیونیست‌ها که مغایر با قوانین بشری است، نمی‌کند. بنابراین سراسر این طرح نقاطی است که با گذشته متناقض است و فلسطینی‌ها نمی‌توانند به آن اطمینان داشته باشند.
آیا این توافق می‌تواند نقطه شروعی برای دیگر تحرکات
«گسترده سازی» رژیم صهیونیستی تلقی شود؟
حتی اگر «معامله قرن» را هم فراموش کنیم، رژیم صهیونیستی همواره به دنبال گسترش مساحت سرزمین‌های تحت‌اشغال خود بوده است. در دو انتخابات گذشته نتانیاهو همواره با صدور بیانیه‌های دقیقه نودی توانسته موفقیت‌های چشمگیری برای خود کسب کند. مثلا در انتخابات گذشته، وی وعده داده بود که بخش‌های بیشتری از کرانه باختری را تحت پوشش ساختمان سازی قرار دهد. تمام این سیاست‌ها نشان دهنده این موضوع هستند که رژیم صهیونیستی همواره به دنبال گسترش سرزمینی خود است. وی حتی از همین دست وعده‌ها برای انتخابات آتی داده است. نکته مهم این است که آمریکا همواره از این جهت گیری‌های صهیونیست‌ها استقبال کرده و از آنها حمایت می‌کنند. مثلا «دیوی فریدمن» سفیر آمریکا در فلسطین‌اشغالی، که معمار
«معامله قرن» هم به حساب می‌آید، اخیرا گفته : «اسرائیلی‌ها در سمت خدا قرار دارند و حق آنهاست که صاحب اکثر کرانه باختری باشند»!