اخبار ویژه


جنجال علیه صدا و سیما به خاطر خبر منتشرشده در ایسنا و ایلنافضاسازی مدعیان اصلاح‌طلبی و اعتدال علیه صدا و سیما به‌خاطر پخش گزارشی مربوط به صادرات نفت ایران از صدا و سیما، در حالی است که مفاد همین گزارش یک روز قبل‌تر توسط خبرگزاری‌های مدعی اصلاح‌طلبی منتشر شده بود.
خبرگزاری ایلنا و ایسنا از جمله رسانه‌هایی بودند که قبل از سیما، اقدام به باز نشر گزارش رویتر درباره دور زدن تحریم‌ها توسط ایران و فروش نفت به چین کرده بودند. اما به دنبال بازنشر همان گزارش از سوی شبکه سوم سیما، موجی از هیاهوی سازمان یافته توسط رسانه‌های زنجیره‌ای و نشریات و کانال‌های هم‌سو علیه صدا و سیما به راه افتاد و برخی اعضای فراکسیون امید نظیر محمود صادقی، حسین‌زاده و... هم در کنار نوچه‌های رسانه‌ای مانند یاشار سلطانی به صف شدند تا ضمن زدن صدا و سیما و رئیس شبکه 3، چنین القا کنند که تلویزیون راسا، اقدام به افشای اسرار محرمانه نفتی کرده است!!
کار به جایی رسید که دیروز وزیر نفت هم‌نوا به جو سازی‌ها گفت: اگر این چیزها را درست بگویند، عملا پنبه کردن آن چیزی است که ما رشته‌ایم. اما واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور تصریح کرد «این خبر که از طرف صدا و سیما و برخی روزنامه‌ها و سایت‌‌ها منتشر شده، به نقل از یک رسانه خارجی بوده و رئیس صدا و سیما اعلام کرده هدفشان این بوده که به آمریکا و دیگران بگویند اجازه نمی‌دهیم فروش نفت به صفر برسد.
در همین زمینه جهان نیوز در تحلیلی نوشت:


آنچه برنامه «سلام صبح‌ بخیر» به آن اشاره کرده و تصاویر ماهواره‌ای را به نمایش گذاشته است، خبری است که هفته پیش خبرگزاری رویترز به آن پرداخته بود و برای کسانی که اتفاقات حوزه نفت را رصد می‌کنند،‌ فاقد ارزش خبری بوده است.
شش روز پیش،‌ خبرگزاری رویترز در خبری نوشت: تحلیل‌ها و بررسی ردیابی تانکرها نشان می‌دهد که این کشتی متوسط سوئیس مکز با نام سالینا در 24 می از جزیره خارک خارج شده و تقریبا یک میلیون بشکه نفت را بارگیری کرده و در 28 می‌ به چین اعزام شده است. با گذشت چند هفته در 20 ژوئن این کشتی به پالایشگاه جینگسی در نزدیکی بندر جین‌ژوا نزدیک پکن رسید. پالایشگاه جینگسی متعلق به شرکت پتروچاینا از شرکت‌های وابسته به شرکت ملی نفت چین است که مدت زیادی است خریدار نفت ایران بوده و از شرکت‌‌های مادر بانک کونلون نیز محسوب می‌شود.آصفی: اینستکس، خدمت به آمریکاست ترامپ درباره اروپا درست فکر می‌کرد
کانال‌ مالی پیشنهادی به ایران (اینستکس)، خدمت اروپا به آمریکاست.
حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه در دولت اصلاحات، ضمن طرح این مطلب در روزنامه جام‌جم نوشت:‌ بیش از یک سال از خروج آمریکا از برجام می‌گذرد. ترامپ با سوء محاسبه و براساس توهمات خود چنین پنداشت که خروج آمریکا از برجام و فشار حداکثری به ایران با همراهی اروپاییان (که البته در مورد همراهی اروپا اشتباه نکرد) باعث تسلیم ایران شده و تهران به مذاکره با مدالیته ترامپ تن درمی‌دهد.
وی می‌افزاید: ایران با صبر محاسبه شده به اروپا فرصت داد تا خلأ خروج آمریکا را جبران کند، اما اروپا هرگز چنین نکرد و در عمل با آمریکا همراه شده و صرفا با اعلام مواضع از ایران جانبداری کرد. آنها خرید نفت ایران را به صفر رسانده و مبادلات بانکی را از دستور کار خارج کردند.
پس از اعلام کاهش تعهدات برجامی ایران ذیل ماده‌های 26 و 36 برجام و براساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی، اروپا با سراسیمگی به دنبال اجرایی کردن اینستکس برآمده است و پس از اعزام مشاور ماکرون به تهران و سفر مدیر وزارت خارجه انگلیس و وزیر خارجه آلمان به ایران، اروپایی‌ها در جلسه اخیر در وین اعلام کردند، اینستکس را راه‌اندازی خواهند کرد. اما براساس آنچه از اطلاعات و اخبار منتشر شده برمی‌آید، حجم این ساز و کار بسیار ناچیز و دامنه آن در حال حاضر به مواد غذایی، دارو و اقلام کشاورزی منحصر می‌شود.
آصفی برخلاف ادعای ظریف که اینستکس را نشانه‌ای از جدایی راهبردی اروپا از امریکا دانسته بود، نوشت: این را هم باید بدانیم اجرایی کردن اینستکس به معنی جدا شدن راه اروپا از آمریکا نیست، بلکه اینستکس در خدمت سیاست آمریکاست که ایران از کاهش تعهدات خود صرف‌نظر کند و با دلخوش شدن به اینستکس همچنان از مزایای برجام که از مهم‌ترین آن فروش نفت و روان شدن روابط اقتصادی و مالی است بی‌بهره بماند. چنانچه خرید نفت اروپا از ایران ادامه داشته باشد و اینستکس در خدمت آن قرار گیرد در آن صورت می‌توان گفت اروپا راهی جدا از آمریکا برگزیده درغیر این صورت اقدام اروپا در خدمت راهبرد آمریکاست.
دلخوش نبودن به اینستکس و محقق ساختن آنچه شورای عالی امنیت ملی تصویب کرده باید مهم‌ترین اولویت کشور باشد. وقتی طرف مقابل دیپلماسی ایجابی را ناشی از ضعف ما می‌داند لازم است دیپلماسی قهری و سلبی برای کاهش تعهدات در برجام را در دستور کار قرار دهیم. ادامه این مسیر بدون تردید موجب می‌شود منافع ایران تامین شده و اروپا بداند با اتلاف وقت و اقدامات پیش‌پا افتاده نمی‌تواند ایران را از مسیر خود خارج کند.اینستکس اروپا حتی در یک صرافی هم نیست!
کانال مبادلات مالی پیشنهادشده از سوی اروپا در حد یک صرافی هم نیست!
روزنامه جوان با انتشار این ارزیابی تصریح کرد: سؤال اول این است که آیا در اینستکس قرار است، تراکنش بانکی اتفاق بیفتد، پاسخ منفی است. اینستکس در حقیقت مبادلات کالایی براساس افزایش و یا کاهش ترازنامه دو شرکت متناظر یکی در ایران و دیگری در پاریس است. این در حالی است که در طرح ابتدایی کانال مالی اتحادیه اروپا قرار بود بانک‌های مرکزی ایران و اروپا از طریق خطوط یورویی به مبادله بپردازند.
سؤال دوم اینکه خط اعتباری بین دو شرکت چه کالاهایی را باید تحت پوشش قرار دهد. برطبق آنچه اروپایی‌ها بر آن تأکید کرده‌اند، این شرکت براساس لیست تحریمی دفتر خزانه‌داری آمریکا کار می‌کند و تازه از همان مقدار هم در ابتدا تنها غذا و دارو را تحت پوشش خود قرار می‌دهد.
سؤال سوم آیا قرار است، صادرات نفت ایران از سر گرفته شود. بازهم پاسخ خیر است. بنابر گفته عباس عراقچی مذاکره‌کننده ارشد ایران و همچنین مقامات اروپایی هیچ شرکت نفتی خصوصی اروپایی حاضر به خریداری نفت از ایران نیست. برای غلبه بر این چالش اتحادیه اروپا یک خط اعتباری چند میلیون یورویی به طرف اروپایی اینستکس اختصاص داده که در حد مبادلات روزانه یک صرافی متوسط است. همین سه سؤال نشان می‌دهد که با این طرح اروپایی‌ها به ایران می‌گویند که در باتلاق غرق شوید و به ما لبخند بزنید.
ممکن است برخی این شبهه را مطرح کنند که اروپایی‌ها بیش از این قادر به انجام هیچ اقدامی برای نجات برجام نیستند. واقعیت این است که توان اروپایی‌ها بیش از این است. اروپایی‌ها شرکت‌های ملی و دولتی فراوانی در حوزه‌هایی همچون نفت و مبادلات بانکی دارند که ریسک سیاسی تحریم آنها برای آمریکایی‌ها بسیار بالاست و از طریق آنها می‌توانند امکانات فراوانی را در اختیار ایران برای خرید نفت و مبادلات بانکی قرار دهند.
در کنار این بسیاری از شرکت‌های اروپایی از طریق نمایندگی‌های خود در چین می‌توانند بدون اینکه هیچ مشکلی متوجه آنها شود، به مبادله نفت و یا کالا با ایران بپردازند. این دو راه‌حل تنها بخشی از امکاناتی است که بنابر گفته کارشناسان در اختیار اروپا است. بنابر این تکرار دست‌های بسته در مقابل آمریکا شوخی بی‌نمک و کثیفی است که مذاکره‌کنندگان ارشد قاره سبز با دیپلمات‌های وزارت خارجه می‌کنند. اینستکس حتی کف قدرت و توانایی اقتصادی اروپایی‌ها در مقابل کارشکنی آمریکا هم نیست.کانال پیشنهادی اروپا در طول تحریم‌های آمریکاست
برخلاف تبلیغات توجیه‌کننده اینستکس، این سازوکار همسوترین مکانیسم برای تحریم‌های آمریکاست.
وطن امروز در توضیح این ارزیابی نوشت: بعد از خروج آمریکا از برجام، انتظارات ایران از اتحادیه اروپایی چیزی بیش از تعهدات اروپا در ضمیمه ۲ برجام نبوده است. در ضمیمه ۲ برجام، اتحادیه اروپایی باید با برداشتن تحریم‌های مربوط به ارز، خدمات بانکی و مالی، تجارت طلا و فلزات گران‌بها، فروش نفت و فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی، بنادر و کشتیرانی، بیمه و حمل‌ونقل، خودروسازی، هواپیما و... تجارت خود با ایران را عادی کند.
زمانی که آمریکا از برجام خارج شد و تحریم‌های فراسرزمینی (ثانویه) خود را بر روی ایران اعمال کرد، اروپا باید با تمهیدات حقوقی، اقتصادی و سیاسی فضای غیرعادی تجاری ایران و اروپا را عادی‌سازی می‌کرد. اروپا در این رابطه راهکارهایی از جمله قانون مسدودسازی را اعمال کرد ولی از آنجایی‌که پشت این راهکارها، اراده سیاسی محکمی وجود نداشت و از طرف دیگر خیال اروپا بابت عدم خروج ایران از برجام راحت شده بود، این راهکارها عملاً به جایی نرسید. شرکت‌های اروپایی از ایران خارج شدند، واردات نفت کشورهای اروپایی از ایران صفر شد و بانک‌های اروپایی حتی از تسهیل تراکنش‌های بانکی مربوط به غذا و دارو امتناع کردند. بدین ترتیب اروپا در زمان بازگشت کامل تحریم‌های آمریکا در ۱۳ آبان‌ماه ۹۷، به‌طور غیررسمی از تحریم‌های آمریکا تبعیت کرد.
 طبق بیانیه مذکور، مشخص شد سازوکار پشتیبانی از تبادلات تجاری ایران و اروپا موسوم به اینستکس یک نوع اتاق پایاپای است که قرار است تنها داده‌ها و اطلاعات مربوط به تبادلات تجاری را ثبت کند و خود هیچگونه تراکنش مالی را تسهیل نمی‌کند و خدمات مالی در این سازوکار ارائه نمی‌شود.
بر خلاف بیانیه نشست۱+۴ برجام با حضور وزیران در تاریخ سوم مهرماه سال ۹۷ که صحبت از فروش نفت و فرآورده‌های نفتی ایران و تجارت دوجانبه شده بود اما در بیانیه ثبت سازوکار اینستکس، خبری از فروش نفت و فرآورده‌های نفتی ایران نیست و حوزه تبادلات تجاری تنها تجارت اقلام بشردوستانه (غذا و دارو) ذکر شد. با ثبت اینستکس چه اتفاقی برای تعهدات اروپا افتاده است؟
اول اینکه سازوکار اینستکس به هیچ‌ وجه تعهدات اروپا ذیل ضمیمه ۲ برجام از جمله خدمات مالی و تامین مالی را پوشش نمی‌دهد، دوم، به رغم اینکه در بیانیه مشترک ۳ کشور اروپایی تصریح شده است که اینستکس «ابتدا» با اقلام بشردوستانه آغاز می‌شود اما این مسئله نشان می‌دهد اتحادیه اروپایی عزمی برای دور زدن تحریم‌های آمریکا ندارد. اجرای اینستکس محدود به اقلام بشردوستانه که آمریکا آن را «مشروع» دانسته است، به معنای اجرای رسمی تحریم‌های آمریکا علیه ایران است و این اقدام کشورهای اروپایی بر خلاف قوانین بین‌المللی و اتحادیه اروپایی است.
سومین مسئله این است که در سازوکار طراحی‌شده توسط اروپایی‌ها، تنها نقطه تماس بین طرف ایرانی و طرف اروپایی شرکت اینستکس و نهاد متناظر ایرانی آن است. بنابراین بانک‌های اروپایی با شرکت‌های اروپایی همکاری خواهند کرد و بانک‌های ایرانی با شرکت‌های ایرانی و هیچ ارتباط بانکی و مالی بین بانک‌های ایران و اروپا وجود ندارد. به همین جهت انتظار ۳ کشور اروپایی برای اجرای برنامه اقدام FATF کاملا بی‌ربط، غیرفنی و سیاسی است. چرا که اجرای برنامه اقدام FATF برای جلوگیری از پولشویی و تامین مالی تروریسم صورت می‌گیرد، حال آنکه پولی میان ایران و اروپا رد و بدل نمی‌شود.
با در نظر گرفتن نکاتی سازوکار اینستکس با توجه به اظهارات مقامات اروپایی و بیانیه‌های رسمی اتحادیه اروپایی کاملا در جهت اجرای تحریم‌های آمریکاست و علیه آن نخواهد بود.کاسه و کوزه ناکارآمدی اصلاح‌طلبان بر سر عارف شکست
ارگان حزب کارگزاران، عملکرد فراکسیون امید و رئیس آن را تراژدی خواند.
روزنامه سازندگی نوشت:  اسفندماه سال ۹۴ که اصلاح‌طلبان به ضرورت عدم ورود تندروها به مجلس به لیست ائتلافی با اصولگرایان میانه‌رو رسیدند و با رای خود، خوشحال از تغییر ۷۰ درصدی ترکیب مجلس پایکوبی می‌کردند هرگز فکرش را نمی‌کردند که قرار است ۴ سال بعد در این نقطه بایستند؛ جایی که از علی مطهری در جایگاه نایب‌رئیسی مجلس به نایب‌رئیسی عبدالرضا مصری، وزیر احمدی‌نژاد برسند و ریاست کمیسیون امنیت ملی را درست در حساس‌ترین زمان به‌دست تندروترین طیف مجلس و چهره‌ای بسپارند که ۱۴ ماه پیش برجام را در صحن آتش زد. همچنین کمیسیون‌های فرهنگی و آموزش را هم که اتفاقا از مهم‌ترین کمیسیون‌ها برای بدنه رای اصلاحات هستند یک به یک به طیف نزدیک به جبهه پایداری تقدیم کنند. اما چه شد که سرانجامِ لیست امید به اینجا رسید؟ گام‌های اشتباه فراکسیون امید در این مسیر چه بود؟
شاید مهم‌ترین گام اشتباه امیدی‌ها اصرار بر داشتن هویت مستقل آن هم در صحنه رقابت‌های درون پارلمانی بود. در شرایطی که منطق ائتلاف اصلاح طلبان با اصولگرایان میانه‌رو (که بر اساس آن وارد مجلس شدند تا عرصه را بر تندروها تنگ تر کنند) هنوز به قوت خود باقی است و اتفاقا این منطق با پررنگ‌تر شدن تلاش تندروهای داخلی و خارجی قوی‌تر از گذشته هم بر مناسبات درون پارلمانی حاکم است، اصرار بر داشتن هویت مستقل و جدا کردن راه خود از اصولگرایان میانه رو در رقابت‌های درون پارلمان فقط فضا را برای تندروها گشاده‌تر کرد. کاندیداتوری محمدرضا عارف برای رقابت با علی لاریجانی در انتخابات ریاست مجلس در سال چهارم، آن هم در شرایطی که حتی همه امیدی‌ها هم حاضر نشدند به او رای بدهند و به گفته جلال میرزایی رئیس کمیته سیاسی فراکسیون در گفت‌وگو با سازندگی «۳۰ نفر از امیدی‌ها در این انتخابات به او رای ندادند»، درست به همین دلیل تصمیم اشتباهی بود.
آنطور که خبرنگار سازندگی کسب اطلاع کرده است عارف یک حلقه فکری مخصوص خود دارد که بخشی از آن در فراکسیون امید و بخشی دیگر در بیرون از مجلس هستند. محمدرضا تاجیک، هادی خانیکی، مهدی نادمی، جعفر توفیقی، حمیده مروج (همسر عارف)، آذر منصوری، زهرا شجاعی، فائزه دولتی و فرشید گلزاده از چهره‌های خارج از مجلس این حلقه فکری و عبدالکریم حسین‌زاده، محسن علیجانی، رضا انصاری، ابوالفضل سروش و محمدی از چهره‌های درون پارلمانی این حلقه هستند که البته نقش چهره‌های بیرون از مجلس این جمع در تصمیم‌گیری‌های عارف پررنگ‌تر است. ظاهرا تصمیم عارف برای کاندیداتوری در انتخابات هیئت رئیسه مجلس نیز از درون این حلقه بیرون آمده بود. هرچند که عارف به اعضای فراکسیون گفته بود این تصمیم را به اطلاع چهره‌های موثر جریان اصلاحات از جمله سیدمحمد خاتمی و سید حسن خمینی رسانده و آنها از این تصمیم حمایت کرده‌اند.
وقتی از اشتباهات فراکسیون امید سخن می‌گوییم نمی‌توانیم از کنار محمدرضا عارف به سادگی عبور کنیم. به‌خصوص که او در این مدت علاوه بر ریاست فراکسیون امید، ریاست شورای عالی اصلاح‌طلبان و شورای ۵۱ نفره امید (نمایندگان تهران و اعضای شورای شهر تهران)را نیز بر عهده داشته است؛ یعنی ریاست همه آن سازوکارهای فراحزبی اصلاح‌طلبان که در حال حاضر فعال هستند.