مکتوبات مجازی علیرضا زاکانی برای ابراز وجود روح عبید حلول کرده است

همدلی| امسال، سال انتخاب نمایندگان مردم در خانه ملت است. سال انتخابات مجلس شورای اسلامی. مجلس هم چند دوره‌ای می‌شود که به خصوص در تهران با حضور اعضای لیست‌های انتخاباتی پر می‌شود. همین عامل مهمی است در اینکه سیاستمداری بخواهد خود را مطرح کند تا وقتی لیستی بسته می‌شود، نام او از یاد کسی نرود.
هوشمندان اصول‌گرا در دوره قبلی انتخابات نام‌نویسی نکردند و نامزد نشدند، چون می‌دانستند لیست رقیب رای می‌آورد، هوشمندان اصول‌گرا در این دوره قصد نام‌نویسی کرده‌اند؛ چون می‌دانند لیست رقیب این بار رای نمی‌آورد. مشارکت کم شود یا زیاد، قابل پیش‌بینی است که اصول‌گرایان در مجلس خواهند بود.
نمی‌دانم علیرضا زاکانی در دوره قبل هوشمندانه عمل کرد یا نه؛ اما رفتار الانش نشان‌دهنده هوشمندی اوست که فهمیده، با کمی فعالیت بیشتر باز هم می‌تواند در کسوت نماینده مجلس، نطق‌های پیش از دستور کارگشا و راهگشا بخواند و مشکلات جامعه را به خوبی بازگو کند و هر وقت هر کسی خواست از اصول عدول کند، او را بنوازد و خلاصه، پرونده درخشان نمایندگی‌اش را تداوم بخشد.
زاکانی، امید و اتکای مردم بسیاری از خاک وطن بوده که به او رای داده بودند تا شاید غمی از غم‌های جامعه بکاهد و چون او خوب می‌فهمد، موضع‌گیری‌های به موقع داشته باشد و طرح به صحن ببرد و در مقام مدافع از لایحه دوستان دفاع کند و لایحه غیرخودی‌ها مانند همین دولتی که بر سر کار است را بکوبد. او به واسطه رای‌های بیشماری که همیشه اخذ کرده و شمردن تک تک آنها کاری بسیار دشوار و نفس‌گیر است، خود را مسئول همه می‌داند و هیچ نمی‌خواهد که نظر دیگری را بشنود و البته چون کارشناسی همه ‌فن حریف و کاردانی جامع‌الاطراف است، این حق را به خود می‌دهد نظرش، بالاتر از هر نظر دیگری «احسنت» هم‌کسوتان خود را بگیرد.


زاکانی که سابقه دانشجویی دارد و از همین‌رو «کوچکترین عضو جنبش دانشجویی ادوار» (آنطور که در سایت خود در مطلبی با عنوان «نکاتی در خصوص مرقومه ارسالی دانشجویان و طلاب دوست‌دار آقای احمدی‌نژاد به رهبر معظم انقلاب اسلامی» آورده) محسوب می‌شود، چالش و ارایه کنفرانس را دوست دارد و برای اینکه سخنرانی‌هایش را شنیدنی کند، حتی ارجاعات نادرست به موضوعات مختلف می‌دهد. البته گاهی هم این ترفند جواب عکس می‌دهد و خبرهایی در پی آن منتشر می‌شود. مانند همان خبری که دو سال قبل گفته شد؛ «به دنبال شکایت وزارت نفت، شعبه ۹ دادگاه کیفری تهران، علیرضا زاکانی، نماینده پیشین مجلس را به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد. این محکومیت در ارتباط با اتهاماتی است که آقای زاکانی در تیرماه سال گذشته (1395) علیه برخی از افراد و وزارت نفت مطرح و آنها را به فساد سازمان‌یافته، رانت‌خواری و پورسانت‌گیری از فروش نفت متهم کرده بود».
عیبی ندارد، انتشار همین خبرها خود موضوع سخنرانی‌های شنیدنی دیگر است که در آن زاکانی اعلام کند؛ «در مقطع زمانی انتخابات، بازیچه سیاسی قرار گرفته است»؟! حالا ما که این چند خط را می‌نویسیم، زاکانی را «بازیچه سیاسی قرار می‌دهیم» که خدای نکرده رای نیاورد؟ قسم می‌خورم برای من رفتن کسانی به خانه ملت مهم است که همه‌ چیزدان باشند و به درد ملت بخورند و دردهای واقعی را بشناسند و درمان خوبی برای این دردها تجویز کنند.
عضو جبهه هم باشند که چه بهتر. این را هم بگویم که علیرضا زاکانی یکی از 5 کاندیدای جبهه مردمی نیروهای انقلاب برای انتخابات ریاست جمهوری 96 بود. حالا صلاحیتش در آن زمان تایید نشد، عیبی ندارد. حتماً ردای ریاست جمهوری را برای قامت زاکانی گشاد دیدند که صلاحیتش را رد کردند؛ اما زاکانی نماینده، دوست‌داشتنی است و کار راه‌انداز و شک نکنید که مجلس با زاکانی، از مجلس بی‌زاکانی دلنشین‌تر و جنجالی‌تر و بدون شک کارآمدتر است.
به هر حال «در مقطع زمانی انتخابات» زاکانی فعال شده است. نامه می‌نویسد، سخنرانی می‌کند، متهم می‌کند، ایراد می‌گیرد، کم‌کاران را می‌کوبد، اعلام موضع می‌کند و تا حدی خود را بزرگ می‌شمارد که دعوت به مناظره می‌کند و خلاصه اینکه کارهای زیاد دیگری می‌کند تا وقتی دوستان و بزرگترها قصد بستن لیست را داشته باشند، نام او را فراموش نکنند.
بله، زاکانی هوشمند عمل می‌‌کند تا با حضور در لیست، دوباره و سه‌باره در قامت نماینده مردم در خانه ملت، باز هم کارگشایی و راهگشایی کند.
اما نمی‌دانم چرا وقتی سخنانش را می‌خوانم و می‌شنوم، یاد یک زاکانی دیگر می‌افتم؛ یاد عبید زاکانی که چند صد سال قبل «موش و گربه» را نوشت و شاید روح عبید مرحوم در علیرضای دانا حلول کرده است که این بار زاکانی در توئیتش برای اینکه نظر مهمش درباره برخورد پلیس با دختری جوان را رسانه‌ای کند، مانند آن زاکانی، از دو اسم با مسمایی بهره می‌برد و از «دیو و دلبر» سخن به میان‌ می‌آورد. شاید هم اشتباه کرده باشیم؛ «موش و گربه» در ادبیات و مثل‌های فرهنگ ایرانی و اسلامی ما جای پای قدیمی و کهن دارد و «دیو و دلبر» برای آن‌ور آبی‌هاست که از ارزش‌های ما چه ایرانی و چه اسلامی هیچ بویی نبرده. نکند زاکانی از نوع علیرضا، دسته‌بندی‌ها را نشناسد و خدای ناکرده کاری کند که امید ملت را ناامید کند. به هر حال او امید میلیون‌ها نفری است که به مجلس هشتم و نهم راهی‌اش کرده بودند و الان هم منتظرند تا در لیست قرار بگیرد تا باز هم با میلیون‌ها رای او را روانه مجلس کنند تا بر پشتی صندلی‌ سبزرنگ تکیه بزند و نسخه بپیچد و بهتر بتواند متهم کند و دعوت به مناظره کند.