علیرضا صدقی یک راهکار و چند ابهام

کمیسیون مشترک برجام عصر روز جمعه با صدور بیانیه‌ای به کار خود خاتمه داد. طرف‌های حاضر در این نشست، در بیانیه صادرشده اعلام کردند نسبت به تعهدات برجامی پایبند خواهند بود. از سوی دیگر هلگا اشمیت، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در پیامی توئیتری از نخستین تراکنش در کانال مالی اینستکس خبر داد و اعلام کرد که سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز در حال پیوستن به این کانال مالی هستند. در سمت دیگر، عباس عراقچی نماینده ایران در این نشست اعلام کرد هنوز این اقدامات تا برآورده شدن خواسته‌های ایران فاصله‌ای قابل توجه دارد. هر چند کانال مالی اینستکس عملیاتی شده و کشورهای دیگر نیز قبول کردند که به عنوان سهام‏دار به آن بپیوندند، اما پروسه آن علاوه بر اینکه دیر شروع شده و با توجه به عدم خرید نفت یا تخصیص اعتبارات خاص، نمی‌تواند انتظارات ما را به طور کامل برآورده کند. من نتایج این نشست را به تهران می‌برم و آنها تصمیم می‌گیرند که گام دوم هسته‌ای ایران را متوقف کنند یا نه. هر چند از منظر من این جلسه برای توقف تصمیم ایران کافی نبود.
این نشست اما از جهات متعددی بسیار مهم و حائز اهمیت است. نخست آن‌که سرانجام و پس از ثبت رسمی اینستکس در بهمن‏ماه در فرانسه، نخستین تراکنش مالی آن به انجام رسید؛ موضوع بعدی را هم می‌توان از لابه‏لای اظهارات عراقچی برداشت کرد که گفته است این نشست اقدامی رو به جلو بوده است. مجموع این عوامل نشان می‌دهد که اروپایی‌ها به هر طریق ممکن تلاش عملی و اجرایی خود را به منظور حفظ برجام و جلوگیری از تداوم یا کاهش فشارهای تحریمی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده‌اند، اقداماتی که از نظر ایران ناکافی و کُند است.
در این بستر باید موضوع اینستکس و راهکارهای اجرایی و عملیاتی آن را به دقت مورد واکاوی قرار داد. کانال مالی ویژه اروپا ابهامات متعدد حقوقی و اجرایی دارد. نخستین مشکل آن است که این کانال مالی هرگز روش‌های دورزدن تحریم‌های یکجانبه آمریکا را مشخص نکرده است، به دیگر بیان هنوز معلوم نیست که اینستکس به چه شیوه‌ای می‌خواهد در برابر تحریم‌های آمریکا ایستادگی کرده و آن را دور بزند.
از سوی دیگر، اینستکس نسبت به SPV بسیار محدودتر طراحی شده است. اگر SPV راهکاری برای همه کشورها جهت مبادله تجاری و اقتصادی با ایران بود، اینستکس در گام نخست تنها محدود به سه کشور اروپایی شده است. هر چند در بیانیه اخیر آمده است که دیگر کشورها نیز می‌توانند به آن بپیوندند، اما تا اجرایی شدن و حضور عملیاتی این کشورها در اینستکس مسیری بسیار طولانی باقی مانده است.


نکته دیگری که نباید آن را فراموش کرد تمرکز اینستکس بر مسئله تامین غذا و دارو در ایران است. حال آن‌که مشکل عمده کشور ما امروز تامین دارو و غذا نیست. پس از اعمال تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران، مهم‌ترین و حیاتی‌ترین مسئله برای کشور تامین فروش نفت و مهم‌تر از آن شیوه و روش بازگرداندن منابع حاصل از فروش نفت به کشور است. به عبارت دیگر، اینستکس موضوعی را محور فعالیت‌های خود قرار داده است که از نظر کشورمان موضوع اصلی نیست. حال این‌که طرفین چطور و به چه شیوه‌ای می‌خواهند به یک قرائت مشترک در این زمینه دست پیدا کنند، در زمره همان مسائل نامشخص و مبهم اینستکس تلقی می‌شود.
از دیگر مواردی که باید به عنوان یکی از ابهامات اینستکس مورد توجه قرار گیرد، طرح مسئله «تجارت مشروع» با ایران است. این‌که مرجع تشخیص تجارت مشروع با کشورمان کجاست؟ و اروپایی‌ها می‌خواهند با چه سازوکاری این مشروعیت را تعریف کنند؟ به نظر می‌رسد راهبرد اروپایی‌ها برای حصول نتیجه در این زمینه تصویب لایحه FATF باشد. این در حالی است که تصویب این لایحه در ایران با اما و اگرهای فراوانی روبه‌رو است. مضاف بر آن، ایجاد پیوند میان تعهدات برجامی طرف‌های درگیر با مسئله تصویب لوایح مبارزه با پولشویی به نوعی نقض روح برجام از سوی طرف‌های اروپایی محسوب می‌شود.
در چنین شرایطی باید منتظر ماند و راهکارها و راهبردهای طرفین برای اجرای کامل اینستکس و شیوه‌های اجرایی آن را مشاهده کرد. نکته بسیار مهم و حائز اهمیت در این میان ایجاد تعادل میان خواسته‌ها و مطالبات و توان اجرایی اینستکس است. موضوعی که می‌تواند در نهایت تمام ظرفیت‌های موجود در این کانال مالی را مشخص کرده و نشان دهد که این طرح اروپایی‌ها تا چه میزان می‌تواند اثربخشی لازم برای حفظ ثبات و امنیت در منطقه و جهان را داشته باشد.