آبنبات چوبی «اینستکس» و بازی اروپا با افکار عمومی

نقش کوتاه آمدن دولت آمریکا از زیاده خواهی های خود در شکل گیری توافق هسته ای و همچنین ضربه خروج این کشور از این توافق به جسم نحیف برجام نه قابل انکار است و نه محل اختلاف ناظران. ایران پس از زیر پا گذاشتن توافق هسته ای که به وضوح توازن همان معاهده نصفه و نیمه باقی مانده از دولت اوباما را هدف قرار می داد، پنج شرط را برای ادامه بقای برجام تعیین کرد. شروطی که برای تحقق رفع تحریم ها به عنوان یکی از دو پایه اصلی برجام، حداقل انتظار ایران به شمار می رفت و مسئول اجرای آن اروپایی ها به عنوان متحد سیاسی کشور خارج شده از برجام یعنی آمریکابودند؛ محکومیت آمریکا در شورای امنیت، باز نکردن فایل های جدید با عناوینی موشکی و منطقه‌ای، تضمین فروش کامل نفت ایران، تضمین تجارت با ایران توسط بانک‌های اروپایی و در نهایت مقابله مؤثر با تحریم‌های آمریکا، پنج خواسته به حق ایران از باقی ماندگان در برجام بود. با این حال اروپایی ها طی یک سال گذشته نه تنها بارها اتهامات ضدایرانی موشکی و منطقه ای خود علیه ایران را تکرار و از محکومیت مؤثر آمریکا خودداری کردند، بلکه در بعد اقتصادی هم به رغم همه خوش زبانی های خود برای ایران، سینه چاک اجرای تحریم ها بودند. چه آن زمان که شرکت های خود را از ایران فراخواندند  و در نتیجه سقوط مبادلات مالی ایران و اروپا به یک پنجم را رقم زدند و چه وقتی که حتی راضی نشدند سازوکار مالی شان به مبادلات غیرتحریمی را بپردازند. عملاً چیزی که اروپایی ها برای جبران کم کاری های خود در برجام ایجاد کرده اند، اینستکس بود که آن هم بعد از یک سال تعلل، تنها قرار است برای مبادلات غیرتحریمی فعالیت کند. به عبارت دیگر کوه وعده های اروپایی ها موش زاییده و سازوکار مالی آن ها نه تنها گرهی از مشکلات تحریمی ایران باز نمی کند بلکه قرار است برای اروپایی ها یک ظرفیت اقتصادی ایجاد و ایران را مجبور کند به جای خرید غذا و دارو از کشورهای متحد خود، از اروپایی ها خرید کند! بماند که هیچ کس نمی تواند حتی همین حرف اروپایی ها را تضمین کند. داستان اینستکس اما غمبارتر از این حرف هاست؛ مقامات اروپایی طی یک سال گذشته تحرک «عملیاتی» خاصی از خود نشان ندادند اما درست در فاصله 9 روز مانده به پایان ضرب‌الاجل ایران، اولین تراکنش این سازوکار انجام شده است! آن ها در حالی از ایران توقع دارند که در برجام بماند که خود به خوبی می دانند که سازوکار مالی آن هم محدود به مبادلات غیرتحریمی و مشروط به تصویب FATF تنها یک «آبنبات چوبی» در برابر «دُرِّ غلتانی»است که ایران باید در برجام انجام دهد. تشکیل کمیسیون مشترک برجام در روز جمعه و همچنین مصاحبه های مقامات اروپایی درباره آغاز فرایند اینستکس در حالی است که حتی خود اروپایی ها هم می دانند که ایران در اجرای اقدامات مقابله ای اخیر خود جدی است و دیگر بنا ندارد به خاطر وعده های نسیه اقدامات نقد انجام دهد اما چرا اروپایی ها در فضای رسانه ای حضور پررنگی داشته و طی روزهای اخیر بارها درباره اقدامات خود سخن گفته اند؟ پاسخ این سوال را باید در پروژه مقصرسازی ایران جست و جو کرد. کشورهای اروپایی با در نظر گرفتن تجربه 18 اردیبهشت امسال و اعلام کاهش تعهدات هسته ای ایران توسط شورای عالی امنیت ملی، به این مسئله یقین پیدا کرده اند که بخش زیادی از افکار عمومی دنیا به ایران این حق را می دهد که از برجام خارج شود. بنابراین تلاش دارند با تحریف واقعیت، اینستکس را به عنوان مابه ازای تعهدات خود در افکار عمومی جا بزنند و با طرح این گزاره غلط که اروپا این تعهد خود را به سرانجام رسانده، ایران را زیاده خواه معرفی کنند. این پروژه با اقدامات محرمانه ای مانند نامه تهدیدآمیز به ایران همراه بوده است. نامه ای که لاوروف وزیر خارجه روسیه آن را «باج خواهی» از ایران و «توطئه سازمان یافته» علیه تهران توصیف کرد. بنابر آن چه گفته شد به نظر می رسد اروپا با انجام نمایش یکی از چند تعهد خود (آن هم به صورت ناقص) در پی در دست گرفتن افکار عمومی مردم ایران و دنیاست. در این بین آن چه مهم است فریب نخوردن نخبگان کشورمان در درجه اول و مردم در درجه دوم و دانستن این نکته است که اروپای بدعهد در پی نمایش انجام تعهدات است و نه واقعا انجام تعهد. البته مسئولان نیز نباید فریب این بازی رسانه ای و سیاسی را بخورند؛ کما این که واکنش های اولیه در داخل نشان می دهد نظام محاسباتی مسئولان دچار اشتباه نشده و پاسخ ایران به نمایش اروپایی ها قاطع خواهد بود.