روزنامه ابتکار
1398/04/06
فردا سالروز یک جنایت جنگی شیمیایی است حدیث نامکرر سردشت
گروه جامعه: 32 سال! دو سال بیش از سه دهه! این عدد، برای عمر انسان کوچک نیست؛ و اگر بدانیم که هنوز خاک شهری بعد از این همه سال بوی خردل میدهد و سینه مردمان نجاتیافتهاش از گاز شیمیایی خسخس میکند، میفهمیم که فاجعه به اندازه کل تاریخ عمر دارد.فردا 7 تیر است؛ روزی که به رویدادهای گوناگونی در تاریخ شناخته میشود. از ترور ولیعهد اتریش-مجارستان در سارایوو که بهانه آغاز جنگ جهانی اول شد بگیر تا انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیتالله دکتر بهشتی و جمعی از یارانش که به همین مناسبت بهعنوان روز قوه قضائیه نامگذاری شده است. اما در این میان، 32 سال پیش در چنین روزی، سردشت، شهری کوچک در استان آذربایجانغربی فکر نمیکرد که نامش به تلخی بوی گاز خردل در تقویم تاریخ این روز ثبت شود.
سالهای پایانی جنگ تحمیلی است. ارتش بعث عراق پس از هجوم سنگین ناکام اولیه، با مقاومتی سنگین مواجه شده و حتی دستاوردهای سالهای اول جنگ را یکی یکی از دست داده است. سوسنگرد، بستان، خرمشهر و ... آزاد شدهاند و ایرانیها حتی به عنوان گرویی، عزم فاو و بصره را هم داشتهاند. جنگ فرسایشی، باعث شده است که نهتنها امید فتح چندروزه خوزستان و سپس تهران دورتر از 7 سال جنگ به نظر بیاید، که حتی دیگر به شوخی شبیه است. شاید همین ناامیدی از پیروزی در جبهه جنگ باعث میشود که صدام حسین تصمیم میگیرد سلاح ناجوانمردانهای را به جنگ وارد کند؛ بمبهای شیمیایی! نیروی هوایی عراق، روز هفتم تیر 1366، چهار نقطه پرازدحام شهر کوچک سردشت از توابع استان آذربایجانغربی را بمباران میکند. حملهای که 110 تن از ساکنان غیرنظامی شهر را به شهادت میرساند و 5 تا 8 هزار نفر دیگر را نیز در معرض گازهای شیمیایی قرار میدهد. فاجعه البته بزرگتر از اینهاست. چنان که آثار بمب اتمی هیروشیما و ناکازاکی – بهعنوان فجایع و جنایتهای جنگی که با حملههای شیمیایی صدام حسین و ارتش بعث عراق مقایسه میشوند – هنوز بر جا هستند، آثار شیمیایی نیز سالها در تن و روان مردمان و خاک این دیار باقی مانده است.
سردشت در شرایطی نخستین قربانی سلاحهای شیمیایی بود که طبق مقرّرات وضع شده در سال ۱۸۷۴ (کنفرانس بروکسل) و سالهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ (کنفرانس لاهه) کشورهای متخاصم ملزم شدهاند که از سرایت جنگ به افراد غیرنظامی خودداری کرده و افراد غیرنظامی را از صحنهٔ درگیری خارج کنند و علاوه بر آن طرفین درگیری از گسترش جبهههای جنگ به مناطق مسکونی منع شدهاند. هرچند این قواعد پیشتر نیز با موشکباران مناطق مسکونی شهرهای گوناگون ایران از سوی عراق زیر پا گذاشته بود، اما حمله شیمیایی، روی شدیدتری از حرکتهای غیرانسانی در جنگ را به نمایش گذاشت. علیرغم همه این مقررات بینالمللی اما، جامعه جهانی در مقابل این جنایت رویکردی عجیب در پیش گرفت. بالاخره شورای امنیت سازمان ملل متحد، در قطعنامهای این جنایت را محکوم کرد، اما این قطعنامه توسط آمریکا وتو شد. با این حال در اختیار داشتن همین سلاحهای شیمیایی – که البته وجود آنها در خاک عراق هیچگاه اثبات نشد – باعث شد که آمریکاییها سالها بعد به عراق حمله کرده و صدام حسین را سرنگون کنند.
به هر ترتیب، شاید بتوان بمباران شیمیایی سردشت – که بارها در جبههها نیز تکرار شد – را در کنار موشکبارانهای دزفول، مورد اصابت قراردادن چند مدرسه در شهرهای گوناگون ایران، بمباران زمین فوتبال چوار و... از فجیعترین جنایتهای جنگی علیه غیرنظامیان در طول جنگهای تاریخ دانست که در طول جنگ 8 ساله ایران و عراق اتفاق افتادهاند. عراق حتی در حملههای شیمیایی از مردم خودش نیز نگذشت. چند ماه بعد، بمبهای شیمیایی، شهر حلبچه را در کردستان عراق در پی عملیات انفال علیه مناطق کردنشین این کشور، به گازهای سمی آلوده کردند که در پی آن بنا بر آمارهای گوناگون از 3 تا 5 هزار تن از مردم این شهر که همگی غیرنظامی بودند، کشته شدند. همچنین 7 تا 10 هزار نفر نیز تحت تاثیر این گازهای شیمیایی، آسیب دیدند و عوارض این حمله نیز تا به امروز هنوز در این منطقه دیده میشود.
در جبهههای جنگ نیز، در اوایل جنگ تحمیلی، در منطقه شلمچه، رژیم عراق برای اولینبار به طور محدود اقدام به استفاده از سلاح شیمیایی کرد و برای دومینبار در منطقه میمک تکرار شد. عراقیها از آذرماه سال ۱۳۶۱، به طور پراکنده از عوامل شیمیایی کشنده استفاده کردند. ابتدا مقدار محدودی از سولفورموستارد (عامل تاولزا) را به منظور درهمشکستن سازمان رزمی رزمندگان ایران در تکهای شبانه مورد استفاده قرار دادند. در سال ۱۳۶۲، عراق به کاربرد جنگافزارهای شیمیایی در پیرانشهر و حوالی «پنجوین» مبادرت ورزید. استفاده از جنگافزارهای شیمیایی در بُعد وسیع توسط عراق از اوایل زمستان ۱۳۶۴ که رزمندگان ایران توانستند شهر فاو را تصرف کند، مجدداً آغاز شد. در اوایل سال ۱۳۶۶، عراق بار دیگر از جنگافزارهای شیمیایی به طور انبوه در جبهه مرکزی سومار استفاده کرد. پس از عملیات والفجر۸ در سال ۱۳۶۴، نیروهای عراقی به طرز بیسابقهای از مواد سمی شیمیایی استفاده کردند. حدود ۷۰۰۰ گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی علیه مواضع نیروهای ایران شلیک شد. در طول ۲۰ روز هواپیماهای عراقی بیش از ۱۰۰۰ بمب شیمیایی در صحنه عملیات فرو ریختند و متجاوز از ۳۰ تهاجم شیمیایی علیه هدفهای غیرنظامی در ایران انجام شد.
برخی محققان و روزنامهنگاران بارها از بیتوجهی به سنجش آلودگی باقیمانده در مناطقی که مورد حمله شیمیایی قرار گرفتهاند هشدار دادهاند. با این حال، این عوارض پنهان تنها درد ساکنان این مناطق نیست. به طور خاص مردم سردشت همچنان از کمتوجهی به این منطقه شکایت دارند. یکی از اهالی این شهر در این باره به «ابتکار» میگوید: «سالهاست که مسئولان کم و بیش در هفتم تیرماه به یاد سردشت میافتند، اما این یادآوری تنها مربوط به همین یک روز در سال است. وعدهها داده میشود، اما عملی نمیشوند. حتی همین مراسم سالانه هم گاه با بیتوجهی مسئولان کشوری همراه است. مثلا پارسال مراسم گرامیداشت جانباختگان حمله شیمیایی سردشت تنها با حضور مسئولان محلی برگزار شد و هیچ خبری از مقامات شاخص کشور نبود». وی که ترجیح میدهد نامش در این گزارش برده نشود، اضافه میکند: «این در حالی است که بارها فاجعه سردشت را با بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی مقایسه کردهاند، اما میبینیم که برای سالروز آن حادثه، مراسم بینالمللی برگزار میشود و حتی روسای جمهوری کشورهای دیگر از جمله آمریکا که باعث و بانی این حمله بوده است، به ژاپن میروند و به درگذشتگان حادثه ادای احترام میکنند». این شهروند سردشتی یادآور میشود: «مدتی صحبت از این بود که سردشت منطقه آزاد تجاری یا به قولی شهر آزاد تجاری گردشگری صلح شود، اما به جز چند تابلو و یک قطعه از قبرستان که مختص شهدای فاجعه شیمیایی است، هیچ اثری از اجرای این روند دیده نمیشود». وی همچنین میگوید: «عوارض دیررس شیمیایی میتوانند سالها پنهان باشند و حتی روی ژنتیک انسانها اثر بگذارند، اما همچنان برخی از آسیبدیدگان حادثه شیمیایی در احراز جانبازی مشکل دارند. شاید 70 تا 80 درصد مصدومان آن حادثه نتوانستند جانبازی خود را احراز کنند». وی در پایان یادآور شد: «وعدههای محققنشده مسئولان بسیار است. با این حال شاید باید به این مسئله عادت کنیم. با این حال من حیفم میآید. کشورهایی مثل ژاپن و اوکراین، از فجایعی مثل هیروشیما و ناکازاکی یا چرنوبیل، فرصتی ساختهاند که هم از تهدید جنگ یا فاجعه مدیریتی، ندای صلح به گوش جهان میرساند و هم به نفع شهروندان و بازماندگان این فجایع است. سردشت میتوانست مثل خیلی این مناطق، نماد گردشگری صلح برای ایران باشد، اما نه تنها از این هدف بسیار دور است که از نیازهای اولیه چنین شهری همچون مراکز درمانی مناسب، ایجاد مراکز اشتغال و ... نیز بسیار فاصله دارد. فکر میکنم پس از گذر 32 سال از استنشاق گازهای سمی، حالا دود بیتوجهی مسئولان است که به چشم سردشتیها میرود».
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب در دیدار رئیس، مسئولان و جمعی از قضات قوه قضائیه :
پیشنهاد مذاکره، فریب آمریکا برای خلع سلاح است
محمدرضا ستاری
هدف ترامپ از تحریمهای جدید چیست؟
فردا سالروز یک جنایت جنگی شیمیایی است
حدیث نامکرر سردشت
آمارها درباره طرحهای فصلی «خانه کتاب» چه میگویند؟
طرحهای فصلی، پرستار کالبد نیمهجان نشر
گزارش «ابتکار» از طرح معامله قرن در کارگاه اقتصادی بحرین
طرح صلحی که مرده به دنیا آمد
آیا ایران از ورشکستگی آب نجات یافته است؟
خشکسالی دنبالهدار!
«ابتکار» از وعده اروپاییها درباره آماده شدن اینستکس در مهلت پایانی تعیین شده ایران گزارش میدهد
رئیسجمهوری در جلسه هیئت دولت:
با شنود نمیشود مردم را محاکمه کرد
فرمانده کل سپاه پاسداران:
تحریم فرماندهان سپاه ناشی از واماندگی آمریکا در برابر اقتدار ایران است
مسئول سیاست خارجی اروپا:
اینستکس طی چند روز آینده عملیاتی میشود
دبیر شورای نگهبان:
تحریمهای آمریکا علیه مسئولان عالی نظام، تبلیغاتی است
فرمانده کل سپاه پاسداران:
تحریم فرماندهان سپاه ناشی از واماندگی آمریکا در برابر اقتدار ایران است
پیشگیری از اعتیاد از شعار تا عمل