آمریکا و تحریم‌های عصبی!

 
 
آیا پاسخ ندادن به اقدام ایران در سرنگونی پهپاد متجاوز آمریکایی ناشی از خویشتنداری آقای ترامپ است؟ شواهد و قرائن و خصوصا سوابق آمریکا نشان می‌دهد که نه تنها در صورت وجود شرایط حداکثری بلکه هنگام دسترس بودن حداقل امکان‌ها این کشورهر اقدام مخالف منافع خود را به شدیدترین وجه پاسخ می‌دهد و تردیدی به خود راه نمی‌دهد. آمریکا فقط پس از جنگ ویرانگر ویتنام بود که دریافت با هر میزان از قدرت، نبرد با هر کشوری هرچند کوچک باشد هزینه‌های بسیار دارد و حتی امکان شکست هم دور از ذهن نیست. لذا پس از آن بود که هر رئیس‌جمهوری در آمریکا با مقدمات و احتیاط فراوان و با یارکشی‌ها و همراه کردن کشور‌های دیگر و خصوصا توزیع هزینه‌های مالی میان همراهان و اطمینان از حداقلی از پیروزی دست به اقدام نظامی گسترده زده است. چنین شرایطی در مواجهه با ایران در حال حاضر وجود ندارد و ادعای دل‌رحمی آقای ترامپ برای کشته شدن 150 نفرایرانی درجلوگیری از پاسخ به سرنگونی پهپاد آمریکا مضحک به نظر می‌رسد. این فروختن ارزان روغن ریخته است و رندی مشاورانی را می‌رساند که در حساب و کتاب کردن هزینه پاسخ نظامی به ایران را بسیار بالا برآورد کرده‌اند. همین حالا با اقدامات یک‌جانبه و ضد بشری تحریمی کاخ سفید میلیون‌ها نفر در ایران دچار مشکلات معیشتی شده‌اند، چگونه می‌شود باور کرد که کاخ‌نشینان واشنگتن جان 150 نظامی ایران برایشان مهم باشد؟ آمریکا دریافته است در رویارویی با ایران خیلی جلو آمده و شرایط لازم را مهیا نکرده است. سفر وزیر خارجه این کشور به عربستان وامارات و بعد از آن رفتن به ژاپن که به قول خودش در جهت تشکیل یک ائتلاف بین‌المللی در کشور‌های خلیج فارس و آسیا و اروپا، صورت می‌گیرد، نشان می‌دهد که آمریکا به سهل‌انگاری خود برای فشار حداکثری یک‌جانبه علیه ایران و گرفتن نتایج دلخواه پی برده است و در این زمینه اکنون نیاز پیدا کرده که برای خود هم‌پیمانانی پیدا کند. در شرایط جدید پس از سرنگونی پهپاد آمریکا به نظر می‌رسد استراتژی آمریکا روی توجیه افکار عمومی جهان متمرکز شده است و اظهارات آقای ترامپ پس از حادثه در جوار مرز‌های آبی ایران همین معنا را به اثبات می‌رساند. در چنین شرایطی ایران هم باید روی ائتلاف شکنی تمرکز کند و اقدامات و تبلیغات خود را در این جهت استوار سازد. هر چند ممکن است هدف اصلی در ورای همه حوادث در روزهای اخیر برگرداندن ایران از اقدامات جدید هسته‌ای باشد ولی می‌شود با پس و پیش کردن برخی از تصمیم‌ها اهداف آمریکا در یارکشی‌ها را تضعیف کرد. هرچند مذاکره با آمریکا در شرایط کنونی و عدم بازگشت او به برجام با هیچ منطق سیاسی سازگاری ندارد و نام صریح‌تر آن تسلیم است ولی قطعا آمریکا از این اعلام حداکثر سوء استفاده را خواهد کرد و مسئولیت پرهیز از گفت‌وگو را به گردن ایران خواهد انداخت. کاخ سفیدی که از برجام و مذاکرات جانبی آن خارج شد باید با مواضع هوشمندانه ایران خلع سلاح شود. متاسفانه آمریکا از قدرت رسانه‌ای و دیپلماسی بالایی برخوردار است واز آن حداکثر بهره‌برداری را می‌کند، دولت‌ها هم با اینکه اصل ماجرا را می‌دانند برای صیانت از منافع خود در عمل جانب طرف زورگو را می‌گیرند. لذا اعلام آمادگی برای مذاکره از سوی ایران در صورت بازگشت آمریکا به برجام یا هر ابتکار عمل دیگری که گوش شنوا در جهان داشته باشد دستان باز کاخ سفید برای یارگیری و اتهام به ایران را با مشکل مواجه خواهد کرد. صحنه دیپلماسی صحنه شعارهای انقلابی نیست و چه بسا این شعارها بهانه خوبی به سوءاستفاده کنندگان بدهد. تحریم‌های جدیدی که رئیس‌جمهور آمریکا در روز دوشنبه اعلام کرد نشان می‌دهد که این کشور برای رسیدن به مقاصد خود حد و مرزی نمی‌شناسد، عصبانیت و آشوب ذهنی در تصمیم‌گیران کاخ سفید هویداست وآماده شدن جامعه ما برای هر شرایطی حکم عقل و خرد است. برای هزارمین بار باید گفته شود که راه نجات اصلی ما در استحکام درونی از طریق مراجعه به مردم و جلب همه سلیقه‌ها و جناح‌ها و فکر‌ها و اندیشه‌ها برای صیانت از کشور است.
* روزنامه‌نگار