روزنامه ابتکار
1398/04/04
ژوبین صفاری تکرار تاریخ در یک آلزایمر سیاسی
محمود احمدینژاد با حمایت همهجانبه طیف اصولگرا که همواره در مناسبات قدرت حضور و سهم داشتهاند، سکان هدایت قوه مجریه را به دست گرفت. اما در سالهای آخر دولت دهم و البته با بههمریختگی شرایط اقتصادی، کمکم جریان اصولگرایی سعی کرد حساب خود را از اشتباهات وی و عملکردش جدا کند. تا آنجا که حتی بعد از کنار رفتن از قدرت، تیم احمدینژاد محدود به حلقهای چندنفره از افرادی شد که از قضا تعدادی از آنها با حکم قضایی در حبس به سر میبرند. این انشقاق جریانی حالا اما بار دیگر در مورد حسن روحانی و دولت وی با جریان اصلاحطلبی نیز رخ داده است. حتی اگر این خبر درست نباشد که حسن روحانی با معاون اول خود درگیر مشاجرهای سخت شده و گفته شما اصلاحطلبان قصد سرنگونی دولت را دارید؛ اما توئیت حسامالدین آشنا به صراحت نوک پیکان انتقاد خود را به سمت رئیسجمهوری دوره اصلاحات میبرد، تا گمانه تکرار تاریخ اینبار برای جریان اصلاحطلبی و حسن روحانی تکرار شود. سوال اینجاست که آیا این روسای جمهوری هستند که تلاش جریانهای سیاسی، برای رسیدن به قدرت را فراموش میکنند و یا واقعاً جریانهای سیاسی نقش چندانی در به قدرت رسیدن آنها ندارند؟ پاسخ از چند جنبه قابل بررسی است. باید گفت که مناسبات انتخابات در کشور متاسفانه گاه از قواعد علم سیاست که همان نقشداشتن گفتمان حزبی در بهدستآوردن قدرت است؛ پیروی نمیکند. به بیان دیگر هیجانات شعارها و وعدههایی که گاه به سمت گفتمانهای غیرعینی مانند مفاهیمی چون عدالت اقتصادی حرکت میکند و گاه در قالب گفتمانهایی چون صلحطلبی و تحقق آزادیهای اجتماعی و اقتصادی، نمود مییابد؛ در رای مردم اثرگذار است. هرچند نمی توان تمام ابعاد چرایی رایدهندگان به یک نامزد خاص را در همین گزاره خلاصه کرد اما نقش حمایت چهرههای محبوب سیاسی، اجتماعی را نمیتوان در رای مردم بیاثر دانست. تفاوتی که در شکل رایدهی به حسن روحانی و محمود احمدینژاد وجود داشت در همین بود. در واقع احمدینژاد به واسطه شعارهای عوامفریبانه توانست پا به عرصه قدرت بگذارد و حسن روحانی این شانس را داشت تا از دل ناامیدی مردم از وعدههای محققنشده، با حمایت طیف وسیعی از چهرههای خوشنام همچون رئیس دولت اصلاحات قدرت را به دست بگیرد. حالا اما حسن روحانی انگار با محمود احمدینژاد در یک نقطه به اشتراک رسیده است؛ نادیده گرفتن حمایتهای جریانهای غالب سیاسی در کشور. این نادیده گرفتن آنجا برای روحانی و حلقه نزدیک او به ناسپاسی بیشتر قضاوت میشود که میزان آرای وی ارتباط بیشتری به جریان اصلاحطلبی دارد تا آرای محمود احمدینژاد به جریان اصولگرایی. هرچند این روزها سپهر اجتماعی کشور به واسطه عملکرد هر دو جناح دلزدهتر از آن است که خود را در جایگاه قضاوت درباره این معرکه قرار دهد، اما باید گفت اقتصاد کشور این روزها به سلسله اقداماتی نیاز دارد که حلقه مفقودهاش عبور از این دعواهای سیاسی است. از طرفی جریانهای سیاسی نیز ناگزیر از آناند که تبعات حمایتهای خود از یک فرد خاص را به عهده بگیرند. نمیتوان هر زمان که دولت عملکرد مطلوب داشت حمایتهای خودشان را به رخ بکشند و هر وقت در شرایط دشوار قرار گرفت خود را مبرا کنند. همانطور که دولت روحانی نیز نمیتواند نقش افراد و جریانها در به پیروزی رسیدنش را نادیده بگیرد.
سایر اخبار این روزنامه
آیا کاغذ دیگر یک کالای اساسی نیست؟
قیمتی که رام نمیشود!
ژوبین صفاری
تکرار تاریخ در یک آلزایمر سیاسی
اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی ادامه دارد
سناریوی ادامهدار «ارز دولتی»
بایدها و نبایدهای حضور خردسالان در فضای عمومی بررسی شد
ورود کودکان ممنوع؟
«ابتکار» از اعتراض نمایندگان به عملکرد هیئت رئیسه درباره معرفی گزینه رئیس کمیسیون اصل 90 گزارش میدهد
با تصویب لایحه حمایت از محیطبانان و جنگلبانان در مجلس، این لایحه برای تبدیل شدن به قانون نیازمند رای شورای نگهبان است
سخنگوی وزارت خارجه:
گام دوم کاهش هستهای را محکمتر برمیداریم
اکرم اماماغلو بار دیگر با فاصلهای معنادار، نامزد حزب حاکم عدالت و توسعه را در انتخابات شهرداری استانبول شکست داد
رئیس قوه قضائیه:
مبارزه با مواد مخدر یک مسئله مهم جهانی است
معاون اول رئیس جمهوری:
نیازمند جراحی اقتصادی هستیم
محمدجواد ظریف:
آمریکا و برخی کشورهای اروپایی مسئول ایجاد اختلال در مبارزه با موادمخدر هستند