بازدارندگی همه‌جانبه

 
 
کاملا طبیعی و درست است که جمهوری اسلامی نسبت به تحرکات نیروی دریایی ایالات متحده در خلیج فارس حساسیت بیشتری پیدا کرده، تجاوز حداقلی اشیای پرنده از هر نوع که باشد را، تحمل نکند. سرنگونی پهپاد فوق مدرن آمریکایی از سوی نیروهای مسلح و اثبات توانایی‌های عملیات پدافندی ایران از اهمیت خاصی برخوردار است و احتمالا در محاسبات سنتکام چندان مورد توجه نبوده ولی اکنون برای خودش جایی باز می‌کند و قدرت بازدارندگی ایران را در نظرشان بالا می‌برد. در واقع حادثه روز پنجشنبه گذشته علاوه بر آثار متعدد نظامی و سیاسی می‌تواند پاسخی به ادعای برخی مقامات آمریکایی باشد که رزمایش موشکی ایران را فتوشاپ دانسته بودند. احتمالا به‌زودی شاهد خواهیم بود که خصوصا رسانه‌های برانداز در توانایی بروز داده شده نظامی ایران تشکیک کنند و در این راه عجایبی از ادعاهای غیر قابل اثبات را به نمایش بگذارند. اما اصل ماجرا همان تنش‌هاست که آغازگرش کاخ سفید بود و هم او ادامه دهنده آن است و حالا همه در انتظار بسر می‌برند تا ببینند که آیا هیات حاکمه آمریکا پس از مشاهده جدی شدن تبدیل تنش به درگیری در مواضع خود تغییر ایجاد می‌کند یا همچنان سطح تنش را بالا نگه خواهد داشت تا به اهداف خود برسد؟ رئیس‌جمهور آمریکا برای تقابل بیشتر با ایران دارای دستان بازی نیست، در این زمینه علاوه بر مخالفت‌های جدی داخلی شعارها و برنامه‌های ریاست جمهوریش هنوز در افکار عمومی آمریکا زنده هستند و بر اساس همین شعارها از مردم رای گرفته است. اگر وی به هر دلیل وارد درگیری نظامی جدی آن هم با کشور بزرگی مثل ایران شود دقیقا خلاف وعده‌های انتخاباتی عمل کرده است و رای دهندگان بسیاری را از دست خواهد داد چیزی که برای یک رئیس‌جمهور آن هم درآمریکا در دوره اول معیاری تعیین کننده است. ولی همه دلایل پرهیز از جنگ با ایران از سوی کاخ سفید به اینها ختم نمی‌شود؛ تعرض به ایران واکنش غیر قابل محاسبه‌ای از سوی تهران دربر دارد که جریان صدور نفت از خلیج فارس و حتی خاورمیانه را تامختل شدن پیش خواهد برد و قطعا بر اقتصاد جهان اثر منفی خواهد گذاشت. اثرات منفی که اروپا و چین و برخی دیگر از کشورهای شرق آسیا از آن خسارت خواهند دید. بنابراین بعید است که آمریکا ریسک جنگ با ایران را بپذیرد، با این حال هر کشوری در موقعیت‌های سرنوشت‌ساز باید خود را برای بدترین حالت‌ها آماده کند. بدترین حالت برای ما و آمریکا وقوع جنگ است، جنگی که حتی اگر برنده‌ای داشته باشد با خسارت‌های غیر قابل تصور همراه خواهد بود. ایران که صادقانه جنگ را نمی‌خواهد کار بسیار سخت و پیچیده‌ای پیش رو دارد. از طرفی اگر کوچکترین ضعفی از خود بروز دهد انسان نامتعادلی مثل ترامپ را در توهمات خود تشجیع خواهد کرد و چه بسا خود این امر منجر به اقدامات تند آمریکا شود و از طرفی اگر رفتارهای سختی از خود بروز دهد، چه بسا مدیریت اوضاع از دست برود و عوامل دیگری وارد شوند و اوضاع را به سمت ناخواسته‌ای ببرند. از سویی فشارهای تحریم وجود دارند و اروپا و چین و روسیه تقریبا دست روی دست گذاشته فقط لفاظی می‌کنند واز سوی دیگر ممکن است زمان از دست برود و ترامپ رای بیاورد و اوضاع کنونی برای چهار سال دیگر تمدید شود. در این پیچیدگی‌های نفسگیر، هرچند آمریکا هم در منگنه سختی قرار گرفته و آقای ترامپ تازه دارد متوجه می‌شود که سیاست دنیای بسیار پیچیده‌ای دارد و به سادگی به احکام و اوهام او تن نمی‌سپارد، ولی ما هم نباید در چنین شرایطی قرار می‌گرفتیم. دلسوزان بسیاری در زمان آقای احمدی‌نژاد مرتبا هشدار می‌دادند که وی کشور را به میدان‌های خطرناک می‌کشاند و ما همچنان وارث سهل‌انگاری‌ها و سوءمدیریت‌های او هستیم... اگر از همان زمان جلوی ماجراجویی‌های بی‌مورد گرفته می‌شد و مناسبات جهانی شناخته می‌شد و دشمن تراشی صورت نمی‌گرفت و حداقل بخشی از درآمد افسانه‌ای 800 میلیارد دلاری ذخیره می‌شد، اصلا این همه به برجام نیاز نمی‌افتاد و حضور و غیاب آمریکا در آن تا این درجه تعیین‌کننده نمی‌شد. به نظر می‌رسد با همه دشمنی‌های آمریکا ما می‌توانستیم در شرایط بهتری قرار گیریم و پیروزی‌هایمان در توسعه همه‌جانبه کشور تعریف می‌شد. هر چند در حال حاضر باید با تمام توان و خرد و هوشیاری جلوی هر باجگیری و تعرض و دشمنی بایستیم ولی همواره گوشه چشم اصلیمان عبور از شرایط کنونی و ایجاد آرامش و ثبات همه‌جانبه برای کشور باشد.
* روزنامه نگار