اصلاح‌طلبان برسر دوراهي حضور

آرمان: اصلاح‌طلبان همواره بجز مقاطعی خاص خود را طرفدار صندوق رأی نشان داده‌اند و از مردم نیز خواسته‌اند تا با حضور در انتخابات از آن‌ها برای در اختیار گرفتن بخشی از قدرت اجرایی و تقنینی کشور حمایت کنند. اولین بار در انتخابات مجلس هفتم که با رد صلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان تراز اول و ماجراهای تحصن نمایندگان مجلس ششم آغاز شد، این جریان سیاسی اهتمام جدی برای حضور در انتخابات مجلس پیدا نکرد و در نتیجه با واگذاری نتیجه به رقیب، اکثریت مجلس به دست اصولگراها افتاد. پس از آن در دوره‌های بعدی انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز حضور اصلاح‌طلبان چندان جدی نبود، اما به طور جدی در زمان انتخابات مجلس نهم بود که ایده تحریم انتخابات مطرح شد. در آن زمان و پس از وقایع انتخابات 88 اصلاح‌طلبان نه تمایلی برای حضور در قوه مقننه داشتند و نه شورای نگهبان این اجازه را به آن‌ها می‌داد. در نتیجه عملا انتخابات از سوی جریان اصلاحات تحریم شد و فقط برخی چهره‌ها نظیر رئیس دولت اصلاحات شخصا در انتخابات شرکت کردند. نتیجه این مجلس اما با توجه به آرای بسیار کم نمایندگان منتخب و نگاه تندروانه آن‌ها به مسائل سیاسی مشکلات زیادی در اداره کشور، به خصوص در دو سال اول دولت حسن روحانی و زمان گرفتن رأی اعتماد برای کابینه ایجاد شد. این روزها اما در حالی به انتخابات مجلس یازدهم نزدیک می‌شویم که دو ایده کاملا متفاوت در خصوص شرکت اصلاح‌طلبان در انتخابات وجود دارد.
مشارکت مشروط
یکی از اصلی‌ترین ایده‌هایی که در زمینه نحوه برخورد اصلاح‌طلبان مطرح شد، ایده «مشارکت مشروط» بود. سعید حجاریان با بیان این که اصلاح‌طلبی باید موضع خود در برابر انتخابات را به‌صراحت و با جزئیات کامل اعلام کند، تأکید کرد که شاید عقلانی‌ترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط»‌ جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد ولی چنانچه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید. او همچنین ضمن تأکید بر آن که جهتگیری کلی اصلاح‌طلبی در میان‌مدت ذیل پروژه «مشروطه‌خواهی» تعریف می‌شود، نوشت: «در کوتاه‌مدت و به‌دلیل شرایط بغرنج، سخن گفتن از این پروژه‌های اساسی، سخت و گاه ناممکن به‌نظر می‌رسد». این ایده طرفدارانی در جریان اصلاحات پیدا کرد اما همزمان صدای برخی مخالفان نیز بلند شد. مصطفی تاجزاده در این خصوص با بیان این که اصلاح‌طلبان نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنند، گفت: «اصلاح‌طلبان موافق با مشارکت در انتخابات دو دسته هستند یکی آنهایی که منافع‌شان ایجاب می‌کند به هر قیمتی در قدرت بمانند و دیگری کسانی که تحلیل اشتباهی دارند و فکر می‌کنند ماندن در قدرت می‌تواند موثر باشد. او بحث با گروه اول را بی‌فایده عنوان کرد و در مورد گروه دوم تصریح کرد: «با این افراد می‌توان بحث کرد و آنها را قانع کرد که ما نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنیم بلکه باید در انتخاباتی شرکت کنیم که مطمئن باشیم اگر لیست نامزدهای ما رای آورد، می‌تواند کاری انجام دهد».
حضور بی‌قید و شرط


هر انتخاباتی شرایط خاص خود را دارد اما برخورد برخی اصلاح‌طلبان با مقوله انتخابات این گونه نیست و ترجیح همیشگی آن‌ها حضور در پای صندوق‌های رأی و به دست آوردن بخشی از قدرت است. سیدحسین مرعشی، روز گذشته در این خصوص به ایلنا گفت که اصلاح‌طلبان راهی جز شرکت و حضور فعال در انتخابات در حد مقدوراتشان ندارند. با این وجود تنها دلیلی که سخنگوی کارگزاران برای اثبات ایده خود مطرح کرد، به مسأله عملکرد بد رقیب در دوره‌های گذشته بازمی‌گشت. وی افزود: «ما نمی‌توانیم کشور را به راحتی به جبهه پایداری که اشتباهاتشان را به خوبی می‌دانیم بسپاریم. سیاست‌های غلطشان را می‌شناسیم که چه بر سر کشور خواهد آورد و از سوی دیگر هم نمی‌توانیم مردم را از کل نظام سیاسی ناامید کنیم و مردم را ارجاع بدهیم به نیروهایی که دستشان در دست دشمن بوده و نان دشمن را می‌خورند و نام ایران را بر زبان می‌رانند. حتما کشور را نمی‌شود به آنها سپرد». اینکه عملکرد رقیب بد بوده، خود یک بحث مجزا می‌طلبد اما در جریان اصلاحات که پیروز انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا بوده، چه تناسبی میان وعده‌ها و عملکرد وجود دارد؟ اگر وضع به همین منوال کنونی پیش برود چه بر سر سرمایه مردمی اصلاحات خواهد آمد و چه کسی می‌تواند پاسخگوی سرمایه مردمی از دست رفته باشد؟ در دوره‌های اخیر انتخابات رویکرد سلبی مردم نسبت به نامزدهای جریان تندرو در کشور سبب شد که لیست اصلاح‌طلبان در مجلس و شورای شهر بدون اینکه شناخت کافی روی افراد حاضر در لیست وجود داشته باشد، به پیروزی برسد. تکرار این پیروزی‌های قاطع به طور حتم با راهبرد تکراری ممکن نخواهد بود و مردم تنها از ترس رقیب دیگر حاضر به اعتماد به کسانی که نمی‌شناسند و کارنامه‌ای روشن ندارند، نخواهند شد.