تصويب نشدنFATF به اينستكس لطمه مي زند

قاسم محبعلی در گفت‌وگو با «آرمان»:
تصويب نشدنFATF
به اينستكس لطمه مي زند
 اگر تنش‌ها با ديپلماسي كاهش نيابد، واشنگتن پلنB را اجرا مي‌كند


آرمان- مرتضی رفیعی: محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، در گفت‌وگو با روزنامه الشرق الاوسط گفت: «عربستان به دنبال جنگ در منطقه نیست اما آماده دفاع از تمامیت ارضی و منافع خود در برابر هر تهدیدی است.» وی با اشاره به سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران مدعی شد: «ایران به دیدار نخست وزیر ژاپن از تهران احترام نگذاشت و در حالی که او (آبه) هنوز در تهران بود دو نفتکش که یکی از آنها ژاپنی بود را هدف قرار داد.» در حالی ولیعهد سعودی ایران را متهم می‌کند که خود وی با مبدل کردن منطقه به انبار باروت و کشاندن پای آمریکا به منطقه بر طبل ایران‌هراسی می‌کوبد به همین منظور «آرمان» گفت‌وگوی کوتاهی را با قاسم محبعلی مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امورخارجه ترتیب داده که در ادامه می‌خوانید:
 با توجه به آنکه طی روزهای گذشته محمد بن سلمان شاهزاده سعودی ضمن متهم کردن تهران به دخالت در منطقه، ایران را به عنوان عامل ناامنی در منطقه خوانده بود. از دیدگاه شما چرا سعودی‌ها استراتژی ایران‌هراسی را دنبال می‌کنند؟
عربستان و رژیم صهیونیستی بر روی افزایش تنش‌های میان ایران و آمریکا سرمایه‌گذاری کرده‌اند. بنابراین طبیعی است علاقه‌مند هستند تا یک درگیری میان تهران-واشنگتن صورت گرفته تا در سایه آن منافع خودشان را تامین کرده و از آب گل‌آلود حداکثر بهره را ببرند. لذا منافع عربستان در این است که مناسبات میان تهران-واشنگتن تخریب شود. با توجه به حوادث مشکوکی که در خلیج فارس به وقوع پیوست اگرچه هنوز عامل آن مشخص نیست، فرصتی را برای عربستان به‌وجود آورده تا ایران را به عنوان عامل تشنج و ناامنی در دنیا معرفی کرده و بر طبل ایران‌هراسی بکوبند.
 با توجه به آنکه برخی از کارشناسان بر این نظرند که رفتار سیاست خارجی واشنگتن در قبال تهران و پیونگ مشابه است طی روزهای گذشته منابع خبری کره شمالی اعلام داشته بودند که اقدامات آمریکا در برابر ایران صادقانه نیست. این خبر منابع کره شمالی حائز چه نکاتی است؟
در رسیدن به تحلیل درست می‌بایستی مواضع رسمی دولت‌ها مورد توجه قرار گیرد. ایالات متحده سیاست اعلامی (آشکار) و اعمالی (پنهان) دارد. آمریکایی‌ها از زمان باراک اوباما همواره اعلام داشته‌اند که واشنگتن به دنبال مذاکره با تهران است. بدون شک آنها براساس منافع و شرایط خودشان به دنبال مذاکرات احتمالی با ایران هستند. این مساله مورد محک قرار نگرفته که آیا سیاست آمریکایی‌ها واقعی و یا سناریوی فریب است. تهران پس از خروج یکجانبه واشنگتن از برجام اعلام داشته که دیگر با طرف آمریکایی مذاکره نخواهد کرد. وضعیت کنونی سبب شده تا ترامپ فرصت پیدا کند از برجام خارج شود این در حالی است که هزینه‌های خروج آمریکا از برجام را طرف ایرانی می‌پردازد. اما در مقابل بازیگرانی همچون عربستان و رژیم صهیونیستی سوءاستفاده می‌کنند. طبیعی است که کشوری همچون کره شمالی علاقمند است که ایران و آمریکا به تنش زدایی نرسند. بنابراین با توجه به آنکه منافع پیونگ یانگ در آن است که هرچه تنور تنش میان تهران-واشنگتن گرم‌تر باشد چون آمریکایی‌ها به طور همزمان نمی‌توانند در دو منطقه دو بحران حاد را مدیریت و یا احتمالا وارد جنگ شوند، لذا طبیعی به نظر می‌رسد که به دنبال امتیاز دادن به کره شمالی باشند. به عبارت دیگر می‌توان گفت که در چنین مساله‌ای کره شمالی رقیب تهران محسوب می‌گردد. خیلی نمی‌شود به این گونه اخبار رسانه‌ها اطمینان کرد، بلکه این طرف ایرانی است که می‌بایستی منافع خود را در نظر گرفته و لحاظ کند. به گونه‌ای که آیا گفت‌وگو باعث بهبود وضعیت و تامین منافع مردم ایران می‌شود و یا بالعکس عدم گفت‌وگو، باید بدانیم که از وضعیت عدم مذاکره میان تهران-واشنگتن برخی از کشورها همچون عربستان، رژیم صهیونیستی، روس‌ها و حتی چینی‌ها سود می‌برند. هر چند ممکن است برخی از کشورها همچون ژاپن و اتحادیه اروپا متضرر شوند.
 با توجه به آنکه طی روزهای گذشته مایک پمپئو در گفت‌وگویی  که با شبکه سی.ان.ان داشته مدعی شده که واشنگتن در حال بررسی طیف گسترده‌ای از انتخاب‌ها در مورد ایران است و ادامه داده که ما نمی‌خواهیم ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد اما واشنگتن نمی‌خواهد وارد جنگ با ایران شود. مشخصا کاخ سفید تا کجا می‌تواند به سناریوی فشار حداکثری بر علیه مردم ایران ادامه دهد؟
به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها یک پلن A و یک پلن B دارند. پلن A آنها همان مساله‌ای است که در حال اجراست. یعنی تحریم‌های اقتصادی، سیاسی و احتمالا محاصره دریایی و فشار غیر مستقیم نظامی بر علیه ایران، اما پلن B آنها ممکن است که شامل مواجهه و رویارویی باشد. اما هنوز به نظر نمی‌رسد که هنوز پلن A آمریکایی‌ها تکمیل شده باشد. بنابراین پلن آنها فعلا مساله جنگ و اقدام نظامی را دنبال نکرده و در مقابل فشار حداکثری اقتصادی را در دستور کار خودشان دارند. لذا آنها به دنبال رسیدن به مذاکرات احتمالی با تهران بر اساس شرایط مد نظر خودشان هستند. اما در پاسخ به این پرسش که این روند تا کجا ادامه می‌یابد؟ دو احتمال وجود دارد یا اینکه سرانجام دیپلماسی همانند برجام به نتیجه می‌رسد و طرفین به یک توافق تازه می‌رسند. یا بالعکس این روند راهکار دیپلماتیک ندارد و آمریکایی‌ها وارد پلن B می‌شوند. در هر صورت اگر راهکار دیپلماتیک برای برون رفت از شرایط کنونی پیدا نشود ممکن است شاهد یک درگیری در منطقه باشیم.
 با توجه به آنکه سخنگوی سازمان انرژی اتمی طی روز گذشته صراحتا اعلام داشتند که ایران طی روزهای آینده (6تیرماه 98) از سقف 300 کیلوگرم اورانیوم غنی شده عبور خواهد کرد. آیا طرف‌های غربی می‌توانند مجموعه اقدامات ایران را به معنای نقض تهران از برجام جلوه دهند؟
این مساله بستگی به گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دارد. اگر آژانس گزارش کند که ایران از سقف 300 کیلوگرم اورانیوم غنی شده عبور کرده، این گزارش به شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهد رفت. چون سازمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وظیفه دارد تا این مساله را رصد کرده و نتیجه را به شورای حکام گزارش کند. در نتیجه مفهوم چنین گزارش احتمالی از سوی آژانس به معنای نقض برجام و بازگشت ایران به شورای امنیت خواهد بود. احتمالا تحریم‌های سازمان ملل باز خواهد گشت. بنابراین تهران می‌بایستی تصمیم بگیرد اگر می‌خواهد علاوه بر تحریم‌های فعلی آمریکایی‌ها، تحریم‌های سازمان ملل که شامل کشورهای اروپایی نیز می‌شود مجددا عملیاتی شود و یا نه. ضمن اینکه اینستکس هم از دستور کار خارج خواهد شد. مساله یک تصمیم است و مفهوم چنین تصمیمی از نظر بین‌المللی به معنای انحراف از برجام ممکن است. بنابراین تمام هزینه‌های چنین اقدامات احتمالی باید محاسبه گردد که آیا چنین اقدامی در راستای تامین منافع ملی خواهد بود یا نه.
 با توجه به آنکه طی روزهای گذشته رئیس مجلس شورای اسلامی در دیدار با رئیس کمیسیون امنیت ملی فرانسه اعلام داشتند که مکانیسم اینستکس روی کاغذ مانده است. تا چه میزان طرف‌های اروپایی‌ها متعهد به عملیاتی کردن اینستکس هستند؟
سطح توانایی‌های طرف اروپایی از ابتدا روشن بود. اروپایی‌ها نمی‌توانند تحریم‌های آمریکایی‌ها را دور بزنند. بلکه می‌توانند در زیر سقف تحریم‌های آمریکایی یعنی غذا و دارو وارد فعالیت تجاری با ایران شوند. اما ستون پایه اینستکس FATF است. اگر ایران علاقه‌مند است که اروپایی‌ها موفق شوند مکانیسم اینستکس را راه بیندازند، باید FATF تصویب شود که البته تاکنون به تصویب نرسیده و احتمالا در اجلاس FATF در پاریس سرنوشت این مساله روشن می‌شود. به نظر می‌رسد اجرای اینستکس منوط به اجرای FATF از سوی تهران خواهد بود.