حادثه نفتکش ها چه خواهد شد؟

صابرگل عنبری-دو روز از حملات  به دو نفتکش در دریای عمان می‌گذرد. به نظر می رسد دیگر شناخت هویت واقعی عوامل این حملات مهم نیست؛ اگرچه عده‌ای که از نگاه صرف حقوق بین‌الملل به قضایا نگاه می‌کنند، احتمالا منتظر تشکیل کمیته حقیقت‌یاب و اعلام نتایج باشند که این خود فرایندی طولانی مدت خواهد بود و سیاست بین‌‌الملل منتظر آن نمی‌ماند و شاید تا اعلام نتایج هم چند حادثه دیگر از این قبیل و چه بسا مهم‌تر اتفاق بیفتد.آن چه اکنون مهم به نظر می‌رسد این است که همه به این گونه حوادث و حملات در چارچوب تنش میان آمریکا و ایران نگاه می‌کنند. اصولا اوضاع به گونه‌ای پیچیده و تنشی است که هر حادثه‌ای در منطقه ولو این که بی‌ربط هم باشد، باز به این تنش ربط داده می‌شود. البته منظور این نیست که حوادث نفتکش‌ها ارتباطی با آن نداشته است، بلکه اساسا در متن این تنش قرار دارد.اکنون پرسش مطرح این است که چه خواهد شد؟ و این حادثه چه تاثیری بر این تنش خواهد داشت؟واقعیت این است که به احتمال زیاد تنش‌ها به شکل قابل ملاحظه‌‌ای تشدید خواهد شد. اما به دلایلی بعید است فعلا از سقف خاصی فراتر رود. به همین دلیل، می‌توان گفت که همچنان کنترل شده پیش خواهد رفت. همین حوادث نفتی هم تا این جا تدریجی و کنترل شده پیش رفته است.فعلا آمریکا در حال بهره‌برداری حداکثری از این واقعه در چارچوب فشار حداکثری است و از این رو، به عنوان فرصتی خواسته یا ناخواسته به قضیه نگاه می‌کند. به دنبال شکست تحرکات دیپلماتیک به ویژه تحرک ژاپن در گشودن کانالی برای مذاکره میان تهران و واشنگتن و اطمینان خاطر ترامپ از صفر بودن احتمال مذاکره‌ای که بتواند در یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری از آن استفاده کند، به نظر می‌رسد که بخواهد در این مدت سطح فشار بر ایران را تا حد ممکن، اما کنترل شده بالا ببرد.انتخابات آمریکا و اسرائیل هم اقتضا می‌کند تنش با ایران افزایش چشمگیری داشته باشد، و این اقتضا را هم دارد که از سطح خاصی فراتر نرود.دولت آمریکا به دنبال فشار اقتصادی که به محاصره اقتصادی نزدیک شده است، اکنون در پی به حداکثر رساندن فشار سیاسی از طریق ایجاد اجماع جهانی علیه ایران است؛ موضوعی که در یک سال گذشته پس از خروج از برجام به دنبالش بود، اما به دلایلی محقق نشد. البته هر چند نشانه‌هایی از آن با این حوادث بروز یافته است، اما با این حادثه قابل تحصیل نیست. واقعیت این است که تحقق نیافتن اجماع سیاسی در این یک سال دستاوردی اقتصادی برای کشور نداشت. به این علت که اقتصاد چون گذشته تابع صرف سیاست نیست. بلکه این سیاست است که عملا تابع اقتصاد شده است. گره خوردن منافع اقتصادی اقتضائاتی را بر کشورها تحمیل می‌کند که خیلی وقت‌ها عملا بر خلاف سیاست اعلامی خود حرکت کنند.احتمالا به موازات تشدید فشارهای اقتصادی  و تلاش برای اجماع‌سازی سیاسی، نظامی‌سازی فضای منطقه نیز دنبال شود و در این زمینه هم بعید نیست که در روزهای آینده شاهد اعلام ارسال نیروها و تجهیزات نظامی بیشتری به منطقه باشیم.با این حال، وقوع جنگ در این یک سال مانده به انتخابات آمریکا زیاد محتمل نیست، ولی تداوم اوضاع کنونی می‌تواند زمینه‌ساز وقوع آن در دور دوم ریاست جمهوری‌ احتمالی ترامپ شود.