«ابتکار» دو روی سکه یک پدیده نامطلوب اقتصادی را بررسی می‌کند مصائب دستفروش، آسیب‌های دستفروشی

کیمیا نجفی
دستفروشی پدیده‌ای نوظهور نیست و ما مدت‌هاست که در پیاده‌روها، پارک‌ها و وسایل نقلیه با آن روبه‌رو هستیم. این حجم از دستفروشی نشان می‌دهد که بسیاری از افراد از این طریق امرار معاش کرده و به سختی روزگار می‌گذرانند.
در ماه‌های اخیر اغلب کسب‌کارها با دغدغه‌های بسیاری روبه‌رو بوده‌اند. دغدغه‌هایی که ناشی از تحریم و دشواری‌های اقتصادی است. در این میان کسب‌وکارهای غیر رسمی هم از این قاعده مستثنی نبودند و طی یک‌ سال گذشته با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم کرده‌اند. بسیاری از دستفروشان از نابسامانی شرایط پیش آمده گله دارند و می‌گویند که کاسبی دیگر همانند سابق رونق ندارد.
علی، دستفروش کیف‌های زنانه در خیابان ولیعصر(عج) از وضعیت بد کاسبی‌اش به «ابتکار» گفت: «تا قبل از گران شدن سرسام‌آور اجناس، فروش‌مان به نسبت خوب بود.»


وی کمی کیف‌ها را بر روی زمین جابه‌جا کرد و ادامه داد: «قبلا مشتریان به دلیل قیمت ارزان‌تر به ما مراجعه می‌کردند، اما حالا به دلیل اینکه کمی قیمت‌ها را افزایش داده‌ایم دیگر میل چندانی به خرید از ما ندارند و می‌توانم بگویم که شرایط پیش آمده کاسبی ما را هم درگیر کرده است».
حسین، یکی دیگر از دستفروشان این خیابان نظر دیگری را مطرح کرد و به «ابتکار» گفت: «من سال‌هاست که در این خیابان دستفروشی می‌کنم. از همان ابتدا هم به نسبت درآمد خوبی داشته‌ام. درست است که اوضاع کمی تغییر کرده اما همچنان نسبت به مغازه‌ها اوضاع کاسبی بهتری دارم».
دستفروشی این روزها به پدیده‌ای رو به رشد در جامعه تبدیل شده است که نظرات متفاوتی نسبت به آن وجود دارد. اما نکته‌ای که در این میان بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد این است که این کسب‌وکار زیرزمینی بخش قابل توجهی از نیروی کار را به سوی خود کشانده که این مسئله نشان‌دهنده وضعیت نامناسب شغلی برخی از افراد است و به نظر می‌رسد که برای کنترل و مدیریت این موضوع باید اقداماتی در دست اجرا قرار گیرد.
روی آوردن اقشار مختلف به اقتصاد غیررسمی
وقتی بحث دستفروشی به میان می‌آید صاحب‌نظران از ضرورت مدیریت این پدیده سخن می‌گویند. آنها این نوع کسب‌وکار را غیر رسمی دانسته و نسبت به افزایش آن هشدار می‌دهند. اما در مقابل عده‌ای دیگر از صاحب‌نظران معتقدند که می‌توان نسبت به این پدیده دو دیدگاه متفاوت فرصت و یا تهدید را داشت. آنها می‌گویند اگر روند کار دستفروشان به درستی مدیریت شود، این پدیده برای چرخه اقتصاد مفید خواهد بود. محسن ایزدخواه، کارشناس پژوهشگر حوزه کار، دستفروشی را ناشی از عوامل متعددی دانست و در‌این‌باره گفت: دستفروشی و یا به عبارتی وسیع‌تر اقتصاد غیر رسمی در ایران از چند جنبه قابل آسیب‌شناسی است. دولت اعلام می‌کند که 3 میلیون و 300 هزار نفر بیکار در جامعه وجود دارد و اگر بخواهیم دقیق‌تر تعداد بیکاران را برآورد کنیم، به نظر می‌رسد که بالای 6 میلیون نفر جوینده کار وجود داشته باشد. باید توجه کنیم افرادی هستند که می‌خواهند از راه و روشی سالم کسب درآمد کنند. وقتی این افراد نتوانند در اقتصاد رسمی فعالیتی داشته باشند، برای تامین مایحتایج زندگی خود به دستفروشی و اقتصاد غیر رسمی روی می‌آورند بنابراین می‌توان گفت یکی از دلایل گسترش پدیده اجتماعی دستفروشی در کشور به نرخ بالای بیکاری بازمی‌گردد.
وی درخصوص افرادی با درآمدهای حداقلی گفت: از سوی دیگر افرادی هستند که دارای شغل بوده اما حقوق دریافتی‌شان با مایحتایج زندگی‌شان فاصله زیادی دارد. در این میان آن دسته از نیروی کار که در کاری مهارت دارند به شکل چند شیفتی مشغول به کار می‌شوند و اگر هم جزو اخراجی‌های یک شغل باشند برای تامین کسری‌های زندگی‌شان به پدیده دستفروشی مراجعه می‌‌کنند.
این پژوهشگر کار تمایل بازنشستگان به روی آوردن به اقتصاد غیررسمی را بررسی کرد و گفت: در پدیده اجتماعی دستفروشی یک وجه دیگر وجود دارد که بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد و آن‌هم روی آوردن بازنشستگان و مستمری‌بگیران سازمان تامین ‌اجتماعی است. بیش از 75 درصد از مستمری‌بگیران تامین اجتماعی حداقل دستمزد را دریافت می‌کنند که فاصله زیادی با مخارج زندگی‌شان دارد. آنها به دنبال درآمد مشروع هستند، بنابراین وارد جریان دستفروشی می‌شوند.
ایزدخواه با اشاره به آسیب‌های وارده به اقتصاد توسط پدیده دستفروشی گفت: اینکه پدیده دستفروشی چه میزان می‌تواند به اقتصاد آسیب وارد کند نکته قابل توجهی است. هنگامی که یک فرد در اقتصاد رسمی فعال نباشد خیلی از استانداردها را رعایت نمی‌کند و مشکلات بسیاری را پدید می‌آورد. این مشکلات از تخریب محیط زیست گرفته تا تولید کالاهای نامرغوب است که پیامدهای منفی را به دنبال خواهد داشت.
وی در ادامه افزود: مسئله کیفیت اهمیت ویژه‌ای دارد، به عبارتی دیگر وقتی افراد از جایگاه ثابتی که پروانه کسب دارد خرید می‌کنند اگر تخلفی صورت بگیرد به صنف مربوطه مراجعه کرده و شکایت خود را مطرح کنند. اما در یک اقتصاد غیر‌رسمی هیچ ‌نوع امنیتی به لحاظ کیفیت وجود ندارد و این مسئله می‌تواند به اعتماد عمومی آسیب بزند.
مشاغل کاذب بازار رسمی را از تکاپو می‌اندازد
حمید حاج‌اسماعیلی، کارشناس بازار کار نیز دستفروشی را پدیده‌ای قدیمی دانسته و در‌این‌باره به «ابتکار» گفت: پدیده دستفروشی در تمام بازارهای جهانی وجود دارد‌ و یک پدیده جدیدی نیست که تنها مختص ایران باشد. ما باید بیشتر بر روی دستفروشی تمرکز داشته باشیم که تحت عنوان مشاغل کاذب از آنها نام برده می‌شود. ما حتی در زمان‌هایی که وضعیت بازارهای اقتصادی‌مان کاملا طبیعی بوده است دستفروشی را داشته‌ایم.
این کارشناس بازار کار با اشاره به زیان مشاغل کاذب در اقتصاد گفت: امروزه مشاغل کاذب بیش از گذشته برجسته شده و بازار کار با آن درگیر است. این کسب‌وکار به نفع بازار کار و اقتصاد نیست، این مسئله به دلیل عوامل متعددی شکل می‌گیرد. یکی از این عوامل این است که برنامه مشخصی در بازار کار وجود ندارد. به عبارتی دیگر بی‌برنامه بودن و عدم مدیریت دقیق عوامل اصلی است که مانع توسعه اقتصاد و باعث گسترش دستفروشی می‌شود. متاسفانه مدیریتی برای ساماندهی‌ مشاغل در کشور دیده نمی‌شود. عامل بعدی در این زمینه این است که وقتی اقتصاد دچار رکود می‌شود و بازار رسمی کشور تحت تاثیر مسائلی همچون تحریم‌ها قرار می‌گیرد شرایط برای وجود و فعالیت دستفروشان آماده می‌شود.
وی در ادامه افزود: وقتی در بازارهای رسمی افزایش قیمت سرسام‌آور می‌شود، مردم به ناچار برای خرید لوازم و امکانات ضروری به سمت دستفروشان سوق پیدا می‌کنند. این در حالی است که دستفروشان به عرضه کالاهای ارزان‌ قیمت و بی‌کیفیت اقدام می‌کنند.
حاج‌اسماعیلی با اشاره به درآمد بیشتر آنها نسبت به مراکز فروش گفت: این مشاغل در شرایط کنونی روزبه‌روز بر تعدادشان افزوده می‌شود و درآمدهایی به مراتب بالاتر از بازارهای رسمی کسب می‌کنند. در این میان مصرف‌کنندگان باید توجه داشته باشند که اجناس دستفروشان اجناس غیر استاندارد بوده است. دستفروشان در‌صورت بروز مشکل به ارگان‌های دولتی همانند سازمان‌های مالیاتی، اداره نظارت و اداره حمایت از مصرف‌کنندگان پاسخگو نیستند و مصرف‌کنندگان باید به این مسائل توجه کافی داشته باشند.
این کارشناس بازار کار در ادامه به مشکلات اجتماعی این پدیده اشاره کرد و گفت: در مقابل تمام مشکلات اقتصادی این پدیده مشکلات اجتماعی بی‌شماری را هم ایجاد می‌کند. به عنوان نمونه علاوه بر اینکه بازار کار کشور را با چالش روبه‌رو می‌کند، ناهنجاری‌های اجتماعی را در کشور شکل می‌دهد که سدمعبر و مزاحمت در امکان عمومی یکی از جدی‌ترین آنها است.