تندروی در کشور به عادت تبدیل شده است

مرتضی مبلغ‪-‬ مشکلاتی چون به‌هم‌ریختگی وضعیت معیشت که موجب شده تا آحاد مردم از شرایط به وجود آمده ابراز نارضایتی کنند، آن‌هم در سالی که کشور انتخابات مهمی را پیش رو دارد، قطعا نمی-تواند در کاهش حضور حداکثری‌ مردم در پای صندوق‌های رای بی‌تاثیر باشد. مخصوصا که همه می‌دانند، برای برگزاری انتخابات در شرایطی مطلوب، لازم است فضای سیاسی و اجتماعی فضایی سالم باشد تا اعتماد در جامعه به بالاترین حد ممکن خودش برسد.‌
بالاخره مردم به حق انتظار دارند، مشکلاتی که زندگی را برای‌شان دشوار کرده است، روز به روز کمتر شود. شرح این شرایط نشان می‌دهد، اولویت همه دست-اندرکاران نباید چیزی جزء تلاش و حمیت برای کاهش کاستی‌ها باشد. پس مسئولان حتما و قطعا تنش‌ها و جدل‌هایی را که در سطوح مختلف حاکمیتی و مدیریتی به کرات مشاهده می‌شود باید کنار بگذارند تا بتوانند، همهِ هم‌و‌غم خود را به کار بگیرند، تا مساله‌های روز را به نوعی حل کنند. چرا که در غیر این‌صورت جامعه با حالتی پرتنش و به طور پررنگی ناامیدی و یاس مواجه می‌شود که همه می‌‌دانند، برگزاری یک انتخابات آزاد و کارآمد لازمه‌اش چیزی جزء جامعه‌ای شاداب و امیدوار نیست.
طبق نظرسنجی‌های انجام شده، مخشخصا گرانی‌های روزافزون و درگیری ذهنی‌ای که برای عموم مردم به وجود آمده نشان از این دارد، توجهی که جامع به قاعده باید نسبت به تحولات پیرامون‌اش داشته باشد، نسبت به سال ۹۶ که انتخابات ریاست-جمهوری دوازدهم برگزار شد، به طور چشمگیری با افت مواجه شده است. پس تاکیدِ‌ موکد برای تصمیم‌گیران نمی‌تواند چیزی جزء بازسازی نشاط سیاسی باشد، تا شرایط، شرایطی مساعد و برای برگزاری انتخاباتی پرشور و کارآمد باشد.شرح این شرایط این پرسش را طرح می‌کند که توجه به چه بایدها و نبایدهایی می‌تواند در تحقق امر مهمی چون فضای مطلوب لازم است که در پاسخ باید گفت، تلاش شود تا مردم به این ذهنیت برسند که رای‌شان مهم و اثرگذار است و بدانند که منتخبین‌شان بعد از انتخاب شدن دغدغه‌ای غیر از تلاش برای کاهش مشکلات آنها ندارند. البته مردم به خوبی می-دانند،‌ کارشکنیِ برخی از کارشناسان کار را دشوار می‌کند. در واقع یکی از مشکلات کشور ما، فعالیت گروه‌هایی است که به طور ملموسی با پدیده‌ای به نام رای مخالفت می‌کنند. مخصوصا اگر رای‌ها برای گروهی باشد که با منویات و نگاه خودشان در تضاد باشد. در واقع آنها همهِ هم‌وغم‌شان را به کار می‌گیرند تا نهادهایی که موجودیت‌شان را از رای مردم دارند، نتوانند در اجرای برنامه‌های‌شان موفق باشند. البته مشکل اصلی این است که وقتی گروهی در قدرت هستند و رای را قبول ندارند، دیگر کاری از کسی بر نمی‌آید، متاسفانه باید اذعان داشتمقابله با تحرکات‌شان احتمالی محال به نظر می‌رسد که ناگفته پیداست، این حالت هزینه‌ساز است و مانع کارآمدی در کشور می‌شود.به هر حال طبیعی است، چنین رفتارهایی موجب ناکارآمدی شده و باعث می‌شود خیلی از کارها پیش نرود. همچنین برنامه‌هایی هم که به مرحله اجرایی می‌رسند هم به دلیل موازی‌کاری‌ها و بعضا مخالف‌خوانی‌ها که با قصد و غرض سایسی صورت می‌گیرد، نمی‌توانند سرانجام مفیدی داشته باشند که تداوم چنین حالتی، همچنین روز به روز بی‌اعتمادی را هم بیشتر می‌کند.
چه کسی است نمی‌داند بی‌اعتمادی تا چه حد خسارت‌زا است، خسارت‌هایی که جبران‌شان هزینه‌های گزافی را می‌طلبد. متاسفانه تندروی در کشور ما به یک عادت تبدیل شده است و تندروها بی‌آنکه بخواهند تاملی درباره نتیجه فعالیت‌های‌شان داشته باشند،‌ همچنان اصرار به شنا کردن برخلاف جهت آب دارند و دائما کشور را با بحران روبه‌رو می‌کنند.
دقیقا به همین دلیل، توصیه این است که خنثی‌سازی تندرویِ‌ تندروها باید در دستور کار همه ارگان‌های نظام باشد. همچنین مشکل بزرگ این است، تندروها در لایه‌های قدرت و حتی حاکمیت حضوری جدی دارند و به همین دلیل، رویارویی با آنها نیازمند اهتمامی ملی و اراده‌ای جدی است. فعالیت‌های بعضا با برنامه تندروها و البته غفلت‌های گاه و بیگاه دست-اندرکاران، باعث شده گروهی که رای را پدیده‌ای نامانوس می-دانند، بتوانند تحرکاتی توام با اثرگذاری داشته باشند که باید اذعان داشت، این اتفاق چون ضربه‌ای دقیق و کارا می‌تواند خسارت‌های زیادی را از خود برجای بگذارد.