روزنامه فرهیختگان
1398/03/21
اروپا در آزمون ۲ماهه رد شد
به هیچ وجه بیراه نیست که سرنوشت تاریک توافق هستهای را نتیجه همافزایی اروپاییها با آمریکا بدانیم. اگر قدری خوشبینانه نگاه کنیم، شرایط امروز جمع اثر خروج آمریکا از برجام به اضافه سکوت و عدم توانایی اروپا در تامین منافع ایران توصیف خواهد شد و در نگاهی واقعگرایانه تعمد اروپا در همراهی با آمریکا باعث شد تعهدات برجامی ایران حفظ شود، همه تحریمها برگشته و فعال شوند و نهایتا حداقل منفعتهای درنظر گرفتهشده برای ایران نیز به صفر میل کند. با وجود اینکه در ایام پیش از خروج آمریکا از توافق هستهای، ایران همواره معترض به نوع رفتار اروپاییها و آمریکا بود و از «تقریبا هیچ» ولیالله سیف، رئیس وقت بانک مرکزی تا تذکر محمدجواد ظریف که ایران حتی نتوانسته یک حساب بانکی در لندن باز کند، به خوبی گویای این است که پیش از 18 اردیبهشت سال 97 و زمانی که فشار آمریکا و تحریمهای این کشور هنوز بهانه دست اروپاییها نداده بود هم سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه حاضر نبودند به آنچه در توافق نوشته و امضا کردهاند، پایبند باشند. بعدها یعنی پس از 18 اردیبهشت سال 97، سه کشور اروپایی متعهد شدند در قبال تداوم حضور ایران در توافق، با راهاندازی سازوکاری، مراودات اقتصادی مدنظر ایران را عملیاتی کنند و به اصطلاح هزینه پایدار ماندن برجام را بپردازند، اما هیچگاه به عهد خود وفادار نماندند و هربار وعده سرخرمن خود را تمدید کردند. اولین بار آنها 15 مرداد و همزمان با اعمال مرحله اول تحریمهای آمریکا از اقدام مقتضی خودداری کردند، بار دوم در میانه آبان و زمانی که تحریمها تکمیل شدند زیر قول خود زدند و سومین بار موعد پایان سال 2018 را نادیده گرفتند. این سه کشور در ابتدای سال 2019، SPV را که مفهوم گستردهتری داشت، با INSTEX که تنها برای تبادل غذا و دارو استفاده میشود، عوض کردند و با وجود اینکه اعلام کردند این ساختار ثبت و عملیاتی خواهد شد، با گذشت پنج ماه از سال، همچنان اتفاقی نیفتاده و به ظاهر قرار هم نیست به این زودیها اتفاقی بیفتد. در چنین شرایطی و پس از یکسال کشوقوس، در سالگرد خروج آمریکا از برجام و پس از آنکه حتی تحریمهای آمریکا شامل مراودات هستهای ایران نیز شد، ایران اعلام کرد اساسا علاقهای ندارد بعد از این مدت طولانی به همه تعهداتش در برجام پایبند باشد و در فرآیندی گامبهگام و چندمرحلهای، در بازههای 60 روزه نسبت به کاهش تعهداتش اقدام خواهد کرد. شورایعالی امنیت ملی ایران در اولین گام در 18 اردیبهشتماه گذشته بهصورت رسمی اعلام کرد اولا دیگر پایبند به سطوح در نظر گرفتهشده در برجام برای کیک زرد به میزان 300 کیلوگرم و آب سنگین به میزان 130 تن نیست و ثانیا از فروش آنها در بازارهای جهانی (که البته پیش از این مورد تحریم آمریکا واقع شده بود) نیز خودداری خواهد کرد. این اعلام بلافاصله با واکنشهای متفاوت و بعضا ضد و نقیضی در میان مسئولان سه کشور اروپایی و دیگر اعضای باقیمانده در برجام یعنی چین و روسیه همراه شد و با وجود این برخی امید داشتند در مدت تعیینشده تا گام بعدی یعنی طی 60 روز از 18اردیبهشت تا 18تیر اتفاق مثبت و موثری در راستای تامین منافع ایران در برجام بیفتد تا همانگونه که شورایعالی امنیت ملی اعلام کرده بود، ایران نیز از مسیر کاهش تعهدات خود باز ایستد و دوباره تعهداتش را بهصورت کامل اجرایی کند. در این ایام که حالا 33روز از آن میگذرد، اما اتفاق مثبتی که نیفتاد هیچ، بلکه واکنشهای کشورهای اروپایی به سمت و سویی رفته که خیلیها میگویند دیگر امیدی به بقای برجام نیست؛ نه امروز، نه 18 تیر و نه هیچ زمان دیگر. «فرهیختگان» در شماره امروز خود به جزئیات این وقایع پرداخته است. آلمان: توقع معجزه نداشته باشید صریحترین مواضع درباره وضعیت برجام را شاید بتوان اظهارات هایکوماس، وزیر خارجه آلمان در نشست خبری مشترک با ظریف دانست؛ جایی که او تقریبا آب پاکی را روی دست ایران ریخت و دو بار پیاپی تاکید کرد که نباید از اروپا انتظار معجزه داشت. وزیر خارجه آلمان مثل همه این یک سالی که از خروج آمریکا از توافق هستهای میگذرد، از برجام حمایت کرد و وعده داد که تعهدات طرف اروپایی اجرایی خواهد شد. هایکو ماس همینجا تصریح کرد که «البته نمیتوانیم معجزه کنیم»، ولی گفت دولت متبوعش تمام سعی خود را خواهد کرد تا از شکست برجام جلوگیری کند. او اضافه کرد: «در همین راستا در حال حاضر در تلاش هستیم اینستکس را اجرایی کرده و آن مسیر را هم در سه کشور اروپایی و هم فراتر از آن راهاندازی کنیم.» وزیر خارجه آلمان از رایزنیها با همتایان اروپایی برای بررسی نحوه ادامه برجام گفت و بار دیگر تاکید کرد که نباید در اینباره منتظر معجزه بود. هایکو ماس که از ابتدا بر کاهش تنش در منطقه نیز اصرار داشت، البته ترجیح داد درباره نقش دولت آلمان در فروش سلاح به برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس جهت جنگافروزی در منطقه سکوت کند و در پاسخ به سوالی درباره همکاریهای شرکتهای آلمانی در پی تحریمهای آمریکا و اقدامات عملی برلین برای تداوم این همکاریها نیز به همین مقدار بسنده کند که «آلمان همچنان از برجام حمایت میکند.» هایکو ماس پیش از این نیز در بدو ورود به تهران گفته بود تحقق منافع اقتصادی که به ایران در پی توافق هستهای وعده داده شده، بدون آمریکاییها دشوار خواهد بود و این یعنی بهتر است تهران انتظاراتش را از طرف اروپایی از چیزی که هست هم کمتر کند. جناب وزیر بر لزوم اجرای کامل برجام از جانب ایران هم تاکید کرده و آن را عاملی کلیدی برای ثبات منطقه برشمرده بود. شاید هیچ یک از این مواضع محل تعجب نباشد اگر اظهارات وزیر خارجه آلمان کمتر از یک سال قبل را به یاد آوریم؛ جایی که گفت: «با آمریکا اهداف مشترکی را در قبال ایران دنبال میکنیم. ما فقط از نظر مسیرهایی که دنبال میکنیم، با یکدیگر اختلاف داریم.» اینها تازه جدای از واکنش اولیه اروپا به تعیین ضربالاجل 60 روزه از سوی ایران است؛ واکنش تندی که سران اروپا براساس آن در بیانیهای، مهلت 60 روزه تعیینشده از سوی جمهوری اسلامی ایران برای اقدام و حرکت این اتحادیه برای جبران تحریمهای یکجانبه آمریکا در قالب برجام را رد کرده بودند. فرانسه: هدف مشترک با آمریکا داریم پلیس بد مذاکرات، جدا از بیانیه رسمی اتحادیه اروپا علیه اقدام برجامی تهدیدآمیز ایران، برای آنکه کار از محکمکاری عیب نکند هم که شده تاکید کرد تهران باید به تعهدات خود در توافق هستهای پایبند بماند. مکرون البته برجام را ناقص هم خواند و خواستار آن شد که این توافق با افزودن بندهای مربوط به موشکهای بالستیک به آن تکمیل شود. رئیسجمهور فرانسه هفته پیش هم در نشستی که در پاریس برگزار شد و ترامپ میهمان ویژه آن بود، مواضع کشورش در مورد ایران را در بسیاری موارد با آمریکا یکسان دانست. مکرون گفت قدرتهای غربی میخواهند مطمئن شوند ایران به سلاح هستهای دست نیابد و توضیح داد که برجام ابزاری برای رسیدن به این اطمینان خاطر تا سال ۲۰۲۵ بوده و حالا وقت آن است که آن را گستردهتر کرده و به یک ضمانت کامل در درازمدت رسید. به گفته مکرون «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، هدف مشترک فرانسه و آمریکاست و برای رسیدن به آن نیاز به آغاز مذاکرات بینالمللی و همهجانبه جدید است.» رویای پروبال دادن به برجام و کشیدن دامنههای آن به سایر مولفههای قدرت جمهوری اسلامی ایران البته مربوط به امروز و دیروز نیست و از همان ابتدا هم در دستور کار اروپاییها قرار داشت. منتها بهطور طبیعی ترجیح مقامات اروپایی آن بود که در گام اول برنامه هستهای ایران متوقف شود و در اولویتهای بعدی، برجامهای موشکی و منطقهای به ایران تحمیل شود. این واقعیتی بود که در نشست اخیر مکرون و ترامپ نیز بار یگر نمود پیدا کرد؛ جایی که رئیسجمهور فرانسه از قصد این کشور و همپیمانانش برای مهار ایران گفت و عنوان کرد که «میخواهیم توانمندی موشکی ایران را کم کرده و فعالیتهای منطقهای آن را محدود کنیم.» به این اظهارات باید گفتههای برونو لومر، وزیر دارایی فرانسه در توجیه کوتاهیها برای راهاندازی اینستکس را هم اضافه کرد. او که حدود 10 روز بعد از ضربالاجل 60 روزه ایران، از فشارهای شدید آمریکا به مقامهای سیاسی- اروپا برای لغو سازوکار مالی این اتحادیه سخن میگفت، مدعی شد علاوهبر فشار آمریکا هشدارها و اقدامات ایران درباره توافق هستهای مذاکره درباره کانال مالی را سخت کرده است. لومر ترجیح داد در واکنش به اقدام ایران دست پیش را بگیرد تا پس نیفتد و با انداختن توپ در زمین ایران بگوید «ایران مرتب تهدید به نقض توافق میکند و این کار کمکی به تسهیل امکان تجارت نمیکند.» بخشی از پاسخهای ظریف به اظهارات تند وزیر خارجه آلمان در نشست خبری آیا ما بودیم که به رژیم صدام سلاح دادیم؟ آیا ما بودیم که نخستوزیر لبنان را گروگان گرفتیم؟ آیا ما از داعش و جبههالنصره حمایت کردیم؟ یا این سلاحهای آمریکایی بود که توسط عربستان به آنها داده شد؟ آیا ما جولان و قدس را به دیگران بخشیدیم؟ اقدامات جدید ایران منطبق بر حقوق شناختهشده در ماده ۳۶ برجام است و ما آمادگی داریم این اقدامات را برحسب میزانی که شرکای ما نسبت به تعهدات خودشان در برجام اقدام عملی انجام دهند، ادامه داده، متوقف کرده یا بازگشت دهیم جمهوری اسلامی موظف است از حقوق مردم خودش به همان میزان که به تعهدات بینالمللیاش پایبند است، دفاع کند نمیشود توقع داشت جنگ اقتصادی علیه مردم ایران در جریان باشد و کسانی که این جنگ را راه انداختند یا از آن حمایت کردند، در امان باشند مشکل خاورمیانه، سیاستهای تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و حمایت بدون حد و مرز از این جنایتها و به رسمیت شناخته شدن اشغالگری آن برخلاف همه قواعد حقوق بینالملل است ما شروعکننده هیچ جنگی نبودیم و نخواهیم بود، اما اگر کسی جنگ را شروع کند، دیگر پایاندهنده آن نخواهد بود تنش جدید در منطقه ما نتیجه جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران است که آقای ترامپ آن را اعلام کرده است آیا اروپا و آمریکا این توافق را اجرا کردند که توقع گفتوگویی دیگر در حوزههایی دیگر را دارند. آنها نخست باید نشان دهند توافق با آمریکا فایدهای دارد و بعد مذاکره جدیدی را مطرح کنند انگلیس: ایران به تعهداتش پایبند باشد انگلیس اگرچه به فاصله 24ساعت از کنارگذاشتن برخی محدودیتهای هستهای از سوی ایران، ریچارد مور، معاون سیاسی وزارت امور خارجه خود را برای بررسی آخرین تحولات برجام راهی تهران کرد تا لااقل در ظاهر نشان دهد پیام ایران را دریافت کرده و آن را جدی گرفته، اما رویکرد این کشور در یک ماه گذشته حکایت از آن دارد که مقامات لندن نیز بنایی بر تغییر رویه ندارند و انگار در همچنان قرار است بر همان پاشنه سابق بچرخد. مارک فیلد، دیگر معاون وزیر خارجه انگلیس همان روز در نشست اضطراری مجلس عوام درباره برجام، از تمام کشورها ازجمله چین و روسیه درخواست کرد با گامهای محکم برای لغو تحریمها تلاش کنند. فیلد هم مثل بسیاری از دیگر سران اروپایی از بازگشت تحریمهای آمریکا عمیقا ابراز تأسف کرد و گفت کشورش در کنار سایر اعضای باقیمانده در برجام از توافق هستهای حمایت میکند. ترزا می، نخستوزیر انگلیس هم در نشست خبری مشترک با رئیسجمهوری آمریکا، موبهمو همان حرفهای مکرون را تکرار کرد و گفت اگرچه دولت تحت امرش روشهای مختلفی با آمریکاییها دارد، اما هر دو هدفی مشترک دارند و میخواهند ایران به سلاح اتمی دست پیدا نکند. او هم به سیاق همتایانش در یک سال گذشته، تاکید کرد ایران باید به همه تعهداتش در برجام پایبند باشد. به فکر گام دوم باشید قبل از هر نکته پایانی، نباید مساله مهمی را فراموش کرد؛ اروپاییها در فراز و فرودهای تعاملات سیاسی و اقتصادی که در سالهای گذشته با ایران داشتهاند به هیچ وجه نتوانستهاند عملکرد مثبت و قابلاعتنایی به نمایش بگذارند و هربار در مقابل همکاری و صداقت ایران، زیر میز زدهاند و مسیر دیگری را درپیش گرفتهاند. سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس در نقاط معلوم و روشنی هرچه داشتهاند برای متوقف کردن ایران هزینه کردهاند؛ یعنی در دهه 70 با یکی دو پرونده توطئهگونه و زدن زیر میز مذاکره مسیر تعامل را بستهاند، بعدا با کارشکنی و فریب در مساله هستهای و دور زدن تیم ایرانی در دوران اصلاحات در مقابل عقبنشینی و کوتاه آمدن تاریخی ایران یعنی پلمب داوطلبانه صنعت هستهای نشان دادند که به هیچ عنوان بنای همکاری و تعامل ندارند و در موارد بعدی هم بهگونهای دیگر. امروز اما به نظر میرسد دوباره یکی از همان تجارب تاریخی در روابط ایران با سه کشور اروپایی در حال تکرار است؛ یعنی یک سال ایران تحمل کرده، تعهداتش را به نحو احسن اجرا کرده و منتظر مانده تا شاید حداقل یک گام مثبت را کشورهای اروپایی به سمت ایران بردارند، اما حالا تنها چیزی که نصیبش شده، نامی از اینستکس است به اضافه کلی ادعا و تهدید درباره برجام، برنامه صنعت دفاعی و مساله امنیت منطقهای. به واقع این مجموعه همان پازل تکمیلکننده اقدامات آمریکاست و هیچ نقطه امیدوارکنندهای در آن دیده نمیشود؛ آنچنانکه دیدار دیروز وزرای امور خارجه ایران و آلمان و نشست خبری بعد از آن بیشتر از آنکه پیام همکاری و تعامل به همراه داشته باشد، شبیه یک مناظره سنگین سیاسی بود و نشاندهنده سطح بالای تنشها میان دو کشور. در این میان البته مساله تعجببرانگیز و البته متناقضی هم در داخل وجود دارد. بعد از نشست خبری وزرای امور خارجه ایران و آلمان که توصیف آن در بالا گفته شد، به جای موضعگیری قاطع وزارت امور خارجه، سخنگوی این سازمان در توئیتی از امیدواریها برای آینده برجام سخن گفت. سیدعباس موسوی در صفحه شخصی توئیتر خود نوشت: «وزرای خارجه ایران و آلمان امروز (دیروز) درخصوص روابط دیرینه و دوستانه دوجانبه از جمله برجام و کاهش تنش در منطقه گفتوگوی خوب، صریح و سازندهای داشتند. معتقدیم بهرغم کارشکنیهای آمریکا، اروپا و آلمان میتوانند با اقدامات و ابتکارات عملی به حفظ برجام و تقویت صلح و ثبات در منطقه کمک کنند.» این اظهارنظر بعد از نشست خبری پرچالش دو وزیر امور خارجه، هم قدری دور از انتظار به نظر میرسد و هم غیرواقعبینانه و البته این نگرانی هم پس از آن پدید میآید که نکند با همین نگاه دوباره ایران برای مدت نامعلوم دیگری هم تحت تحریم باقی بماند هم منتظر اقدام عملی اروپا! از اینرو به نظر میرسد اول باید چنین نگاهی در وزارت خارجه اصلاح شود و سپس تصمیمات مقتضی درباره مجموعه کنشهای سیاسی اروپا در روزهای اخیر اخذ شود. به هر روی نگاه واقعبینانه به میدان به خوبی نشان میدهد که ایران باید و ناچار است مسیر دیگری را به جز مسیر اعتماد و امید به اروپا و سامانهای به نام اینستکس در پیش بگیرد و منافع خود را به گونه دیگری تامین کند. شاید امروز مقامهای دستگاه سیاست خارجی باید نظرات را جمعبندی کنند و تصمیم 18 تیر را از امروز بگیرند، چراکه مشخص شده منتظر ماندن تا سررسید موعد 60 روزه چیزی را تغییر نخواهد داد و اروپاییها نه در مقابل کوتاه آمدن ایران حاضرند به تعهداتشان عمل کنند و نه در مقابل پیشروی کاهش تعهدات ذیل برجام. در کنار این شرایط البته باید به این مساله توجه داشت که آمریکا نیز با وجود اینکه تلاش کرده با خبرسازی و عملیات رسانهای به نوعی القا کند که نخستوزیر ژاپن برای پادرمیانی به تهران میآید و قرار است میانجی کاهش تنشها و آغاز گفتوگو میان ایران و آمریکا باشد، نهتنها از میزان خصومتهای خود نکاسته، بلکه با اقداماتی مانند تحریم پتروشیمی آن هم یکی دو روز پیش از موعد سفر آبه به تهران، عملا راهبرد دوگانه فشار- مذاکره را با قوت بیشتری پیگیری کرده و تصورها را برای احتمال کاهش تنش نیز اندکی مخدوش کرده است. در این شرایط قطعا راهی برای ایران به جز قطع امید توامان از ژاپن و اروپا نیست و لذا مجبور است راهبرد عملیاتی و واقعبینانهای را انتخاب کند تا در جنگ اقتصادی شکلگرفته مغلوب میدان نباشد. امروز دستگاه سیاست خارجی قاعدتا باید به این تصمیم رسیده باشد که پاسخ روز 60 را در روز 32 گرفته و لذا تدوین گام دوم اولویت بعدی است.پربازدیدترینهای روزنامه ها