رابطه ایران و آمریکا در گفت‌و‌گوی «همدلی» با نادر انتصار تا بولتون و پمپئو هستند امید بهبود نیست

همدلی| سیاست چماق و هویچ بر سر ایران. این روزها پیام های مختلف و به شدت متضادی از سوی ایالات متحده به ایران مخابره می شود؛ روزی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا صحبت از گفت وگو با ایران بدون هیچ گونه پیش شرطی سخن می گوید و روزی دیگر، مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه اش، تحولات منطقه ای اخیر در منطقه را به گردن ایران می اندازند و از نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران با موضوع انفجارهای اخیر در بندر الفجیره امارات سخن می گویند. از یک سو، آمریکایی ها پسغام پس از پیغام برای ایران ارسال می کنند و با فرستادن میانجی، می خواهند تهران را برای انجام گفت وگو با کاخ سفید ترغیب کنند و از سوی دیگر، آمریکایی ها همچنان در حال پیگیری سیاست فشار حداکثری هستند. در خصوص سیاست های آمریکا گفت وگویی با نادر انتصار، استاد ایرانی علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه آلابامای جنوبی آمریکا داشته ایم که مشروح آن در ادامه می آید.
پس از انفجار چند نفتکش در نزدیکی بندر الفجیره امارات، واشنگتن، ریاض و ابوظبی کوشیدند این اتفاق را به گردن ایران بیاندازند. آیا جامعه جهانی می‌پذیرد که این اتفاقات از سوی ایران صورت گرفته است؟
تاکنون آمریکا موفق به قانع کردن جامعه جهانی در این مورد نشده است. دلیل این مسئله هم آن است که مدرکی قابل قبول به کشوری نشان نداده است و فقط به شعار بازی بسنده کرده است.
جان بولتون از احتمال بررسی موضوع بندر الفجیره در شورای امنیت سازمان ملل خبر داده است. آیا امکان دستیابی به موفقیت و ایجاد اجماع علیه ایران وجود دارد؟


جان بولتون یکی از منفورترین و بی اعتبارترین سیاستمداران آمریکا است. او تاکنون نه تنها در مورد ایران بلکه در هیچ مورد دیگر کشورها نتوانسته به موفقیت و ایجاد اجماع به نفع آمریکا دست یابد. اگر جان بولتون به شورای امنیت سازمان ملل برود، بهترین کاری که می تواند بکند این است که یک دلقک بازی مثل آنچه نتانیاهو یا نیکی هیلی سفیر و نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل انجام داد، به نمایش بگذارد. در این مورد به جز چند کشور معلوم الحال هچ کشور دیگری به دام آمریکا نیفتاد. البته این را باید تذکر بدهم که ایران باید با آمادگی تمام و با مدارک کامل در مقابل بولتون بایستد نه اینکه کوتاه بیاید و جواب های محکمی در رد اتهامات بولتون ندهد. دیپلماسی قوی در این صحنه سیاسی برای ایران بسیار مهم خواهد بود.
مایک پمپئو در سفر اخیر خود به اروپا خواستار افزایش فشارها به ایران از جانب اروپایی‌ها شده است. آیا آمریکا می‌توانند اروپایی‌ها را در ایجاد فشار سیاسی به ایران با خود همراه کند؟
من فکر می کنم که اروپا همین روشی را که تاکنون پیش گرفته، ادامه دهد یعنی سیاست یک بام و دو هوای خود را بازی کند. اروپا مایل نیست که به دام دارودسته ترامپ، پمپئو و بولتون بیافتد و کاملا تسلیم این جماعت شود ولی اروپا این را هم می داند که قدرت بازدارندگی محدودی در مقابل فشار سیاسی آمریکا دارد و نقش اصلی او دنباله روی از سیاست های جهانی آمریکا است.
ایجاد فشارهای سیاسی غیر برجامی چه تاثیری می‌تواند در کنش‌های آتی ایران نسبت به مسائل منطقه‌ای و برجامی داشته باشد؟
متاسفانه طرف های مقابل به خصوص آمریکا، کنش‌های احتمالی ایران نسبت به مسائل منطقه‌ای و برجامی را تاکنون جدی نگرفته اند و به این باور هستند که ایران در موقعیتی نیست که بتواند عکس الملی دندان شکن به فشارهای برجامی یا غیر برجامی انجام دهد و به همین خاطر، دست به اقداماتی علیه می زنند. همین خاطر، لازم است ایران ضمن حفظ آرامش خود و عدم دست به اقداماتی که می توانند منجر به پرونده سازی اش شود، نشان دهد که صبر و خویشتنداری اش همیشگی نیست و از توان لازم برای رویارویی با طرف های مقابل برخودار است.
برخی گمانه زنی‌ها حاکی از تلاش ایالات متحده برای ترغیب به مذاکره تهران با آمریکا از طریق واسطه‌گری اروپایی‌هاست. آیا اروپا می‌تواند موجب ترغیب تهران برای گفت‌وگو با واشنگتن شود؟
گفت‌وگو برای گفت‌وگو بدون برنامه ریزی دقیق وقت تلف کنی است. تا کنون آمریکا به جز یکی، دو حرف های لپی ترامپ هچ عمل دیگری را انجام نداده است که نشان دهد مایل به مذاکره جدی با ایران است. در این شرایط اروپایی‌ها در موقعیتی نیستند که نقش واسطه‌گری بی طرفانه ای را میان آمریکا و ایران بازی کنند.
در روزهای آینده نخست‌وزیر ژاپن به تهران سفر می‌کند. یکی از مسائل مورد گفت‌وگو در این سفر تلاش توکیو برای ایجاد گفتگو میان تهران و واشنگتن است. هدف ژاپنی‌ها از این تلاش چیست؟
ترامپ در سفر اخیرش به ژاپن گویا از آن کشور خواسته است که برای ایجاد گفت‌وگو میان تهران و واشنگتن اقداماتی انجام دهد. ژاپن نیز با توجه به روابط نزدیکش به آمریکا و تمایل دولت کنونی آن کشور در تقویت روابط واشنگتن و توکیو به این درخواست ترامپ جواب مثبت داده است ولی من نمی توانم دورنمای چندان مثبتی در این مورد ببینم. ژاپن نیز در عمل مانند اروپا دنباله رو سیاست های آمریکا در مورد ایران بوده است و بهترین امیدی که به ژاپنی ها می توان داشت این است که آنها پیام های را بین واشنگتن و تهران رد و بدل کنند که البته کشورهای دیگری هم هستند که این نقش را می توانند بازی کنند و در گذشته هم کرده اند.
با توجه به مناسبات دوستانه ژاپن هم با آمریکا و هم ایران، آیا ژاپنی‌ها قادر به کاهش تنش و ایجاد گفت‌وگو میان تیران و آمریکا هستند؟
گرچه ژاپن روابطی دوستانه با ایران داشته است، روابط توکیو و واشنگتن هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی قابل مقایسه با روابط تهران و توکیو نیستند. همانگونه که گفتم بهترین امیدی که در این مورد می توان داشت این است که ژاپن پیغام هایی بین ایران و آمریکا رد و بدل کند. به طور کلی قدرت مانور سیاسی ژاپن به عنوان واسطه بین تهران و واشنگتن محدود است.
ترامپ در پی گفت‌وگو با ایران، چه اهدافی را دنبال می‌کند؟ این اهداف تا چه اندازه متفاوت با اهداف افرادی چون بولتون و پمپئو است؟
هدف ترامپ تسلیم ایران به خواسته های آمریکا است. برای ترامپ معنی گفت وگو و مذاکره یعنی تسلیم به آنچه او می خواهد. این همان هدفی است که بولتون و پمپئو دارند. اینکه برخی چه در ایران و چه در خارج ایران می گویند که ترامپ با بولتون و پمپئو در مورد ایران اختلاف نظر دارد حرفی درست نیست. ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود بارها نشان داده است که اگر تضادی بین او و یکی از افراد کابینه اش وجود داشته باشد او وزیر کابینه اش را به راحتی اخراج می کند یا مجبور می کند که استعفا بدهد. لذا اگر اختلافی بین استراتژی ترامپ از یک طرف و استراتژی بولتون و پمپئو از طرف دیگر در مورد ایران وجود داشت ترامپ این دو نفر را تا کنون کنار گذشته بود. تا زمانی که این دو نفر و همپیمانان آنها در عربستان و اسرائیل سرنخ را در دست دارند امیدی که ترامپ مایل به بهبود رابطه ایران و آمریکا دارد را باید کنار گذاشت.