از قتل علنی تا مال مردم خوری مخفی

گزارش فوری صداوسیما درباره ماجرای قتل همسر دوم محمدعلی نجفی و حتی گفتگو با متهم به قتل، حواشی فراوانی به همراه داشت. بیشتر از این جهت که این شائبه را ایجاد کرد که چون متهم، یکی از مدیران باسابقه اصلاح‌طلب بوده، صداوسیما با حساسیت بیشتری به این موضوع پرداخته است و اگر متهم، یک اصولگرا بود، شاید چنین اتفاقی نمی‌افتاد. البته اتهام آقای نجفی، قتل بوده و طبیعتا مورد دقیقا همانندی را برای آن نمی‌توان پیدا کرد اما موارد دیگری بودند که هم از جهت تاثیر روی افکار عمومی و هم از جهت فراگیر بودن تخلف، چندان مورد توجه صداوسیما قرار نگرفت و همین امر، یکی از عوامل واکنش افکار عمومی به عملکرد صداوسیما بود. از ذکر مواردی که افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد مثل اقدام به تیراندازی توسط یک مداح یا اتهام تجاوز به کودکان از سوی یک مربی که بگذریم، به موارد متعددی از تخلفات مالی می‌رسیم که صداوسیما نه تنها در پوشش خبری آن هیچ شتابی نداشت، بلکه هنوز هم تمایلی به بررسی زوایای پنهان آن پرونده‌ها ندارد. از ماجرای محمود خاوری گرفته تا تخلفات متهم میلیاردر نفتی، بابک زنجانی، که قوه قضائیه با جدیت رسیدگی کرد اما برخی هنوز هم به‌گونه‌ای القا می‌کنند که گویا بابک، فرشته نجات ایران در دوران تحریم‌هاست!  اگر بخواهیم مقایسه کنیم، نه اقدام به قتل توسط نجفی یا هر فرد دیگری قابل دفاع است و نه تخلف مالی و برداشت از بیت‌المال به هر عنوانی. اما از لحاظ آثار اجتماعی، هر دو تخلف به نوعی، افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و حتی تخلفات مالی، علاوه بر تاثیر روانی، تاثیر مادی نیز دارد چراکه پولی از بیت‌المال که متعلق به عموم مردم است برداشت شده و البته همه ما از حساسیت پیشوایان دین و بویژه امیرالمومنین حضرت علی (ع) بر روی موضوع بیت‌المال آگاه هستیم. البته دیروز امام جمعه مشهد حجت‌الاسلام علم الهدی، تفکیک تازه‌ای مطرح کردند که مقایسه مال مردم خوری و حجاب بود. ایشان گفتند که «مال مردم خوری و بی حجابی هر دو بد است اما مال مردم را مخفیانه می‌خورند ولی بی‌حجابی تظاهر به جنگ با خدا و دهن‌کجی به دین اوست.» در واقع گویا از نظر آقای علم‌الهدی، منکری که مخفیانه انجام شود، بهتر از منکری است که علنی باشد و شاید از این جهت، حساسیت بر روی «مال مردم خوری» نزد برخی آقایان و همچنین برخی رسانه‌ها و از جمله صداوسیما کمتر است. شاید هم دلیل دیگر بی‌توجهی صداوسیما به موضوعات تخلفات مالی، نمک‌گیر شدن صداوسیما توسط بابک زنجانی باشد. یادمان هست که صداوسیما در دوره‌ای با پول بابک زنجانی چه روزهای خوشی داشت و خبرهای پروازهای هواپیمایی متعلق به بابک، همچون یک بخش خبری، هر شب در گرانترین ساعتها، روی آنتن صداوسیما می‌رفت. این نمک‌گیر شدن توسط بابک زنجانی، در حوزه‌های دیگری هم گویا تاثیر داشته و هنوز هم تاثیرش ادامه دارد. از کاهش دادن اهمیت تخلفات بابک زنجانی گرفته تا توصیف او به عنوان بسیجی اقتصادی و پول خرج کردن برای اینکه القا کنند دور زدن تحریم‌ها فقط کار بابک است؛ نه این دولت و زنگنه و امثال آنها. ماجرای محمدعلی نجفی نشان داد که برخی، از رسانه‌های خاص گرفته تا نزدیکان به حلقه مخفی ثروت، آنقدر که برای تخریب چهره اصلاح‌طلبان و برخی وزرای کابینه مصمم هستند، عزمی برای نشان دادن بخشی کوچک از فجایع مالی دورانی که به بابک زنجانی و امثال آنها اعتماد شده بود ندارند. برای آنها «مال مردم خوری» در درجه دوم و سوم اهمیت قرار دارد و تخریب رقیب مهمتر است. به همین خاطر هم، همان روزنامه‌ای که عکسی از بیژن زنگنه با تیتری بر ضد او می‌زند، یک روز بعد، در جریان ماجرای محمدعلی نجفی، روی خون مقتول، دنبال تسویه حساب سیاسی با اصلاح‌طلبان می‌گردد. اینجا دیگر نیازی به پیدا کردن دم خروس نیست. بعضی چیزها از نگاه برخی آقایان مباح است و اگر هم مباح نباشد، ارزشی به مراتب بیشتر از خارج کردن رقیب از عرصه دارد.
شاید اگر صداوسیما و برخی رسانه‌های همفکر آن، یک دهم پوششی که در همین چند روز به ماجرای نجفی دادند، در این شش سال به ماجرای بابک زنجانی داده بودند، یا صداوسیما یک دهم زمانی که آن روزها به تبلیغ شرکتهای بابک زنجانی می‌پرداخت، پس از اثبات تخلفش درباره تخلفات او برنامه پخش می‌کرد، این روزها اینچنین دچار بی‌اعتمادی نمی‌شدند و زیر فشار افکار عمومی قرار نمی‌گرفتند.