شادي در محاصره خشونت

ارجمندنیا در خصوص عوامل بسترساز خشونت‌های كلامی و پررنگ‌ترشدن این نوع خشونت‌ها گفت: اگرچه خشونت‌های فیزیكی و كلامی بد است و هر دو آسیب‌زا هستند و هر دو به گونه‌ای می‌توانند به نحوی بر اعتمادبه‌نفس طرف مقابل تاثیر بگذارند، اما به هر شكل خشونت‌های فیزیكی وقتی به خشونت‌های كلامی تغییر می‌كند معنایش این است كه ممكن است یك پله ترقی صورت گرفته باشد كه افراد از كلام و گفتارشان می‌خواهند برای حل مساله استفاده كنند و این امر خوب به نظر می‌رسد ولی باز در برخی موارد نیز به شكلی ناكارآمد از این كلام برای رفع مشكلاتشان استفاده می‌كنند. طبیعی است كه خشونت‌های فیزیكی می‌تواند بن‌بست‌آفرین در زندگی باشد و مشكلات بیشتری ایجاد كند. در هر صورت هر دو این خشونت‌ها غیركاركردی هستند و در سطح خانواده نباید اتفاق بیفتند.
علت‌های زمینه‌ساز خشونت
ناهید بابایی محقق و كارشناس رشته جامعه‌شناسی در خصوص علت‌های زمینه‌ساز خشونت گفت: خشونت در نوع بشر، ذاتی است. خشونت اغلب پادزهری برای شرم و تحقیر است و استفاده از خشونت منبع غرور و دفاع از افتخار است. مخصوصا بین مردانی كه خشونت را نشانه مردانگی می‌دانند. وی افزود: اما در كل، علل خشونت و پرخاشگری می‌تواند مختلف باشد. از جمله عوامل اجتماعی فقر است. شرایط اجتماعی و اقتصادی نابسامان و وضعیت آشفته زندگی افراد، منجر به ایجاد و شكل‌گیری فضای نومیدی و یأس در میان مردم می‌شود. در چنین شرایطی افراد خشونت را تنها راه رسیدن به خواسته‌ها و مطالباتشان می‌دانند. یكی دیگر از عوامل، بیكاری است. با بروز ركود اقتصادی میزان جرائم و جنایت‌های خشونت‌آمیز افزایش می‌یابد. همچنین تاثیر و نفوذ پدر و مادر تا حدی است در محیط‌هایی كه كودكانی رشد می‌كنند كه در آنها دعوا، داد و بیداد، زد و خورد و دیگر اشكال خشونت رایج و شایع است، در بزرگسالی هم تمایل بیشتری برای بروز رفتارهای خشونت‌آمیز از خود نشان می‌دهند. این محقق اضافه كرد: باورهای فرهنگی از دیگر عوامل رفتارهای خشونت‌آمیز است. در فرهنگ‌هایی كه زنان را موجوداتی ضعیف و مردان را موجوداتی قدرتمند، سرسخت و تهاجمی معرفی می‌كنند بیشترین میزان خشونت خانوادگی دیده می‌شود. همچنین نمایش خشونت در تلویزیون، اینترنت، فیلم‌های سینمایی و بازی‌های كامپیوتری احتمال وقوع خشونت را در میان گروه‌های خاصی از افراد افزایش می‌دهد. تبعیض نیز می‌تواند بذرهای نارضایتی را در میان افراد بپاشد. هرگاه افراد ببینند مورد تبعیض قرار می‌گیرند سعی می‌كنند آنچنان كه باید دیده نشوند. افرادی كه در بحران و یا تحت استرس و تنش هستند هم احتمال اینكه رفتارهای واكنشی از خود نشان دهند، دیگران را مورد ضرب و شتم قرار دهند و یا رفتارهای نامعقول از خود نشان دهند، بسیار بیشتر است. وی افزود: استعمال مشروبات الكلی و مواد مخدر هم نقش تسریع‌كننده‌ای در ایجاد خشونت دارند و در گروه عوامل ریسك‌زای خشونت‌های خانگی و دیگر اشكال جرم و جنایت به شمار می‌آیند. از جمله عوامل روانشناختی، عوامل اجتماعی مانند ناكامی، تحریك مستقیم مثلا به‌وسیله خشونت تصویری، عوامل محیطی مانند آلودگی و شلوغی و...، عوامل موقعیتی (برانگیختگی جنسی، درد)، عوامل شناختی (انتظارات، مسئولیت‌پذیری و...) ، عوامل زیستی (تاثیر هورمونی و داروها) كه هر كدام از اینها به‌صورت جداگانه باید مورد بررسی و كنكاش قرار بگیرند.
دلايل افزايش پرخاشگري


مجيد صفارنيا، روانشناس و استاد دانشگاه در خصوص دلايل افزايش ميزان پرخاشگري و خشونت در جامعه گفت: از جمله دلايلي كه بر افزايش ميزان خشونت در جامعه تاثير دارد، وجود ميزان زيادي از ناكامي در جامعه است. براي مثال استانداردهاي سلامت اجتماعي كه از جمله شاخص‌هاي تعيين‌كننده ميزان رشد يك كشور هستند، در شرايط بحراني و تحريم كاهش چشمگيري داشتند. وقتي ما در شرايط افت استانداردها قرار مي گيريم مواردی مثل كاهش عدالت، آزادي، افزايش گراني، غير قابل پيش‌بيني‌شدن رويدادها و فقدان تكريم شهروندي، عدم كنترل‌پذيري در موقعيت‌ها...، سطح انتظار مردم نسبت به سال‌هاي قبل كاهش پيدا كند و زمينه پرخاشگري و خشونت آنها فراهم شود. لذا وقتي ما مي‌بينيم كه درك مردم از پيش‌بيني‌پذير بودن و كنترل‌پذير بودن رويدادها فاقد اين پيش‌بيني است، ممكن است افراد با پايين‌بودن سطح تحملشان با كوچك‌ترين اتفاق، نسبت به يكديگر خشونت نشان دهند. صفارنيا در خصوص راهكارهاي كاهش ميزان خشونت در جامعه به «ایرنا» گفت: از جمله اقداماتي كه مي‌توانيم در اين زمينه داشته باشيم، بالابردن سطح استانداردهاي اجتماعي در جامعه است. وقتي سطح استانداردهاي اجتماعي بالا مي‌رود، امنيت رواني مردم هم ارتقا پيدا مي‌كند. بنابراين از همان دوران كودكي بايد تلاش كنيم تا سطح انتظارات و عواطف را به كودكانمان آموزش دهيم و از طريق آموزش و پرورش همدلي را در ميان آنها ايجاد كنيم. وي افزود: بايد سعي كنيم شيوه‌ها و راهكارهاي مديريت خشم را به كودكانمان آموزش دهيم و تلاش كنيم تا چرخه خشم را كنترل كنيم. مثلا شرايط ايجاد قلدري و يا گردن‌كلفتي را از بين ببريم و شرايط مطلوب تخليه هيجاني را جايگزين آن كنيم. مي‌توانيم ميزان نشاط اجتماعي را در جامعه از طريق برگزاري موسيقي و كنسرت و... افزايش دهيم. در اين شرايط افراد وارد تعامل و گفت‌وگو شده و زمينه خشم از بين مي‌رود. یکی از راه‌های مقابله با خشونت تزریق شادی و نشاط در جامعه است این در حالی است که در شاخص‌های رفاه و نشاط در بین۱۶۰کشور در دنیا، کشور ما رتبه ۱۱۵ را به خود اختصاص داده است. متاسفانه به جوان ایرانی شادبودن آموزش داده نشده است. از سویی دیگر، مدیریت شادی را در کشور نداریم. به همین دلیل شاخص نشاط در ایران پایین است و ساختار توسعه ما شادی‌آفرین نیست. ‏