گفتگو اختصاصی همدلی با غلامرضا انصاری؛عضواصلاح طلب شوراى چهارم شهرتهران؛ بازگشت به مردم، تنها راه نجات کشور

همدلی | نیما آویدنیا: غلامرضا انصاری سیاستمدار، قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، عضو چهارمین دوره شورای شهر تهران از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ و بوده‌است. وی دارای مدارک دکتری علوم آزمایشگاهی، MPH سالمندی و دکترای مدیریت رفاه اجتماعی است.
با او در مورد آینده اصلاحات صحبت کردیم. او معتقد است امروز با توجه به شرایط ویژه که در آن هستیم و تهدیدات عمیق و محاصره بسیار جدی و خطرناکی که دشمن برای کشور در ابعاد اقتصادی و سیاسی و بین‌المللی ایجاد کرده که حتی در دوران دفاع مقدس نیز شاهد آن نبودیم، بازگشت و اتکا به مردم میتواند تنها منجی کشور باشد.
گفتگو اختصاصی همدلی با غلامرضا انصاری؛عضواصلاح طلب شوراى چهارم شهرتهران را در ادامه می‌خوانید:
عملکرد فراکسیون امید در انتخابات هیات رئیسه اخیر مجلس که با شکست آقای عارف و حذف آقای مطهری همراه بود را چگونه ارزیابی میکنید؟


تقریبا از قبل مشخص بود که فراکسیون امید اکثریت ندارد؛ حضور آقای مطهری در جایگاه هیات رئیسه که به صراحت، حریت و آزادگی و دفاع حق مظلومین شهره هستند، در شرایط فعلی نعمت قابل توجهی برای جامعه بود. درجایگاه هیات رئیسه مجلس،البته ناگفته نماند که کنش و منش آقای مطهری با توجه به شخصت خاصی که دارد، چه در جایگاه نایب رئیسی و چه در جایگاه یک نماینده عادی، تفاوتی نخواهد داشت.
ایشان با توجه به جایگاه حقوقی در مجلس، محدودیت های خاصی نیز داشت و شاید امکان موضع گیری صریح را از ایشان سلب مینمود که در جایگاه یک نماینده عادی، طبعا چنین محدودیت هایی وجود نخواهد داشت.
در هر صورت در عالم سیاست چنین اتفاقاتی طبیعی است ولی به طور قطع و یقین فراکسیون امید میبایست در سال آخر هوشمندانه تر عمل کند.از نظرات کارشناسان و صاحب نظران در بیرون از فراکسیون نیز استفاده کند.داشتن برنامه و استراتژی و حرکت بر مدار آن می تواند حداقل پایگاه های مردمی در انتخابات پیشین را به شکل قابل قبول تری حفظ کنند، تا بتوانند سال آخر را به سلامت به پایان برسانند.
از امروز وارد ماراتن انتخابات پیش رو خواهیم شد، استراتژی و برنامه اصلاحات در مواجه با انتخابات مجلس را چگونه ارزیابی میفرمایید؟ رویکرد اصلاحات در دوره قبل با توجه به احتمال وجود رد صلاحیت های گسترده استفاده از افراد کمتر شناخته شده با احتمال تایید صلاحیت بالاتر بود؛ اما در عمل برخی از افرادی که به اعتبار جریان اصلاحات وارد مجلس شده بودند به جریان وفادار نماندند. به عقیده شما بهتر است لیست واحدی همچون ادوار قبل ارائه شود یا در این دوره شاهد حضور تک چهره های مطرح اصلاح طلب خواهیم بود؟
اتفاقاتی که در طول سال های اخیر افتاد، میزان اعتماد عمومی را به شدت پایین آورده و شرایط خطرناکی را در عرصه حیات سیاسی جامعه فراهم کرده؛ دیگر بحث اصلاح طلب و اصول گرا نیست. آنچه که امروز در جامعه ضرورت دارد به شکل جدی به آن پرداخته شود، تداوم حیات سیاسی وحفظ مشروعیت و پایگاه مردمی نظام است در مقابله با دشمنی و تهدیداتی که امروز آمریکا و هم پیمانان آن متوجه کلیت نظام کرده اند.
انتخابات در صورتی می تواند پرشور باشد که ما بتوانیم فضای آزاد را در جامعه سامان داده و بستری را فراهم کنیم که همه کنشگران سیاسی که در چهارچوب قانون فعال هستند؛ بتوانند حضور داشته باشند. تشکیل مجلسی آزاد و حر و مجلسی که به حق بتواند نماینده همه مردم کشور باشد میتواند ضامن تداوم انقلاب و دفاع جانانانه از ارزش ها و کیان نظام باشد.
در طول 40 سال گذشته ما شاهد و ناظر بودیم که هر زمان به مردم اجازه کنش سیاسى داده ایم، دست به انتخاب های شایسته و مطلوب زده اند.و هر زمان که فیلتر ها را تنگ تر نمودیم، ناخالصی ها و افراد فرصت طلب که صرفا بر اساس منافع شخصی و باندی و گروهی به عرصه کارزار انتخاباتی ورود پیدا کرده اند.
خودسانسوری و عدم حریت و شجاعت میان نمایندگان مجلس موجب خواهد شد که در نتیجه ما دولت شجاع و کارآمدی نیز شاهد نباشیم. بنابر این به عقیده بنده؛ امروز با توجه به شرایط ویژه که در آن هستیم و تهدیدات عمیق و محاصره بسیار جدی و خطرناکی که دشمن برای کشور در ابعاد اقتصادی و سیاسی و بین المللی ایجاد کرده که حتی در دوران دفاع مقدس نیز شاهد آن نبودیم، بازگشت و اتکا به مردم میتواند تنها منجی کشور باشد. آشتی ملی و عبور از دلخوری های گذشته، به خصوص پس از وقایع سال 88 که همچون تومور در پیکره کشور در حال رشد بوده و برگزاری انتخابات آزاد یگانه وسیله ای است که کشور را از این وضع موجود نجات دهد.
آقای روحانی در سال پایانی دولت بحثی را مبتنی بر درخواست اختیارات ویژه مطرح نموده اند، مشابه آنچه آقای خاتمی در اواخر دوران ریاست جمهوری خود با عنوان «لوایح دوقولو» به مجلس ارائه نمودند که این درخواست در افکار عمومی و میان رسانه ها چندان مورد نظر و اقبال واقع نشد، آیا این به نوعی جدی نگرفتن شخص آقای روحانی توسط افکار عمومی، به دلیل عملکرد ضعیف دولت و ناراضیتی های گشترده اقتصادی است و یا اساسا طرح چنین موضوعی آن هم در سال پایانی دولت چندان موضوعیتی نداشته است؟
بخش بزرگی از ناکارمدی دولت برمیگردد به همین مسئله که تصمیم گیری در مورد بخش بزرگی از امور اجتماعی،سیاسی، فرهنگی و ... در خارج از دولت شکل میگیرد و نکته دیگر نیز آن است که با توجه به شرایطی که در مجلس وجود داشته و گرایش نمایندگان به برآورده ساختن خواست ها و پروژه های محلی و توجه به مسائل شخصی و باندی، در کل هم نظارت تقنینى ضعیف شده و هم دولت کارایی و انسجام لازم را از دست داده است.
طبیعی است که امروز که ما در شرایط محاصره اقتصادی قرار گرفته ایم، مدیرانی که بتوانند چنین شرایطی را اراده کنند، باید شجاعت، جسارت و وظیفه شناسی لازم را داشته باشند تا به جنگ این حجم از دشمنی های غیر عادی بروند و متاسفانه در کلیت دولت چنین جسارت و توانمندی مشاهده نمیشود. با توجه به شرایطی حادی که کشور در آن قرار گرفته است، حتما نیاز به تصمیم گیری و مدیریتی کلان و یگپارچه در سطح کل حاکمیت است و لازمه چنین مهمی بحث آشتی ملی و عفو عمومی و برگزاری یک انتخابات کاملا آزاد و سپردن نظارت ها به احزاب و تشکل مردمی است.
آقای کواکبیان به دنبال مطرح با عنوان «جمهوریت سوم» هستند. عده دیگری هم بحث بازنگری در قانون اساسی را مطرح می کنند. طرح چنین مباحثی را در این شرایط چگونه میبینید؟
امروز ما از ظرفیت های فعلی قانون اساسی ، استفاده صد در صدی نکرده ایم و از طرف دیگر ظرفیت های زیادی همچنان در قانون فعلی موجود است. به عقیده من با توجه به محاصره اقتصادی و شرایط نابسمان معیشتی که مردم در کشور با آن مواجه هستند، امروز بحث بازنگری در قانون اساسی، شاید یک ایده آل غیرقابل دستیابی باشد.باید تلاش کرد تا از ظرفیت های موجود استفاده شود تا بستری برای حرکت های گام به گام به سوی آینده روشن تر فراهم شود.
با توجه به فرمایشات حضرتعالی، کشور اکنون در یک پیچ خطیر و تاریخی قرار گرفته است و ما شاهد نوعی سرخوردگی و ناامیدی و یآس در بدنه جامعه به خصوص از جریان اصلاحات هستیم، در چنین شرایطی ، نقش و رسالت جبهه اصلاحات را برای عبور از چنین وضعیتی، بقای حیات سیاسی خود و از همه مهمتر، بازگشت اعتماد از دست رفته مردم به این جریان را چگونه ارزیابی می فرمایید؟
اتکای همه دست اندرکاران و مسئولین بعد از خداوند متعال؛ فقط پایگاه مردمی است و هیچ نیروی قابل اعتماد دیگری وجود ندارد؛ عده ای چشم به حمایت کشورهایی نظیر روسیه و چین داشته، در حالی که در ما در طول تاریخ بیشترین ضربه را از همسایه شمالى دیده ایم و به طور قطع و یقین یگانه اتکای ما بعد از خداوند باید فقط و فقط مردم باشند.
من به آینده امیدوارم؛ نظام و انقلاب ما همواره متکی بر مردم بوده و هست. بازگشت به مردم راه نجات است و اگرمسائل را مردمی دیده و به شعارهای اصیل و ابتدایی انقلاب نظیر استقلال و آزادی و جهوری اسلامی بازگردیم، بستری فراهم خواهد شد که ظرفیت های بالقوه درون جامعه در همه بخش های، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ...شکوفا شود و کشور را نجات دهیم.
بنده معتقدم که در جای جای کشور عزیزمان و در هر کوی و برزنی نیروی های مبتکر، خلاق و توانمندی امکان بروز و ظهور دارند و با وجود چنین سرمایه ارزشمندی ما حتما باید به آینده امیدوار باشیم، به شرطی که جسارت و شجاعت آشتی و بازگشت به مردم را در تمامی ابعاد محیا کنیم.