شكاف بين نسلي در نقطه بحران

دکتر «هادی خانیکی»، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی به تغییرات گسترده جامعه طی سال‌های اخیر اشاره کرده و اظهارداشت: برای بررسی گفت‌و‌گوی بین نسل‌ها در ایران باید به این سوال پاسخ داد که آیا طرفین این گفت‌و‌گوها برابر هستند و یکدیگر را به رسمیت می‌شناسند؟ در پاسخ این سوال باید گفت خیر. به‌طورمثال والدین دائم به فرزندان خود گوشزد می‌کنند که ما به این شکل درس نخواندیم و دائم تلاش می‌کنند این تفاوت‌ها را پررنگ کنند.این استاد رسانه در نشست تخصصی با عنوان «ظرفیت‌ها و چالش‌های بین‌نسلی در ایران» گفت: نسل جدید معتقد است نسل‌های گذشته از خودراضی هستند و تنها برای داشته‌های خود ارزش قائل می‌شوند و هیچ‌اعتنایی به نسل جدید ندارند. همین دلایل باعث می‌شود این نسل‌ها به‌درستی نتوانند با یکدیگر گفت‌و‌گو کنند. وی در پاسخ به این سوال که چرا گفت‌و‌گوی میان‌نسلی در ایران دشوار است، گفت: عدم وجود طرفین برابر و نداشتن دغدغه مشترک از مشکلاتی است که باعث شده گفت‌و‌گوی میان‌نسلی در ایران مشکل شود.به‌گفته خانیکی، براساس تحقیقات می‌توان چند علت را از دلایل کاهش گفت‌وگوی میان‌نسلی دانست؛ نخست اینکه میزان رضایت جوانان ایرانی از زندگی و احساس آزادی در آنها پایین‌تر از کشورهای دیگر است. دوم آنکه شبکه‌های اجتماعی جوانان با واقعیت‌های وجودی آنها یکسان نیست. وی گفت: همچنین تحقیقات نشان می‌دهد دغدغه‌های اقتصادی در میان جوانان نسبت به کشورهای دیگر بالاتر است. فضای اعتمادسازی بین جوانان نیز مقوله دیگری است که باید حتما مورد توجه قرار گیرد.این استاد رسانه درک تغییرات ایجاد شده از سوی نسل‌های گذشته را مهم‌ترین راهکار وضعیت موجود دانست و گفت: برخی مسئولان تنها نصیحت می‌کنند اما گوش شنوایی ندارند. نسل‌های گذشته هم تغییرات گسترده نسل‌های جدید را نمی‌پذیرند. بنابراین، ابتدا باید این چالش‌ها را حل کرد تا گفت‌و‌گو در جامعه افزایش پیدا کند. او با اشاره به اینکه پدیده جوانی را می‌توان هم فرصت دانست و هم تهدید، گفت: متاسفانه نتوانستیم به‌درستی از فرصت جوانی استفاده کنیم. در این زمان، نهادهای اجرایی نیز تنها به تخلیه‌شدن انرژی جوانان فکر کرده و تلاش می‌کنند با فرستادن آنها به استادیوم و... این انرژی را تخلیه کنند.
تفاوت، اختلاف و فاصله
علی روشنایی، جامعه‌شناس، در مورد شکاف نسلی که در جامعه وجود دارد به «برنا» می‌گوید: «در پرداختن به مساله شکاف نسلی سطوح مختلفی وجود دارد، که شامل تفاوت، اختلاف و فاصله است. در همه جوامع امکان روی‌دادن این مساله وجود دارد، منتهی در جوامع مدرن این مساله بیشتر رخ می‌دهد. در کشور ما تا قبل از انقلاب مشروطه و شروع قرن حاضر، خبری از شکاف نسلی نبود و در مورد آن نمی‌توان زیاد صحبت کرد. اگر هم این شکاف وجود داشته است، به حدی کم بوده است که نمی‌توان در مورد آن صحبت کرد. اما در صد‌ساله اخیر با اتفاقات جدیدی که روی داد، فرآیند مدرن‌شدن جامعه ایرانی آغاز شد و مساله شکاف نسل هم ایجاد شد.» وی نقش اتفاقات مهم تاریخی را در شکاف نسلی این‌گونه بیان می‌کند: «بین نسل‌ها همواره تفاوت‌هایی وجود داشته است که برخی از اتفاقات تاریخی باعث شده‌اند که این مساله شدت بیشتری بگیرد. این اتفاقات تاریخی مهم باعث می‌شوند که نسل‌ها از یکدیگر فاصله بگیرند و نتوانند به‌خوبی همدیگر را درک کنند. بعد از انقلاب اسلامی مساله شکاف نسلی شدت بیشتری به خود گرفت.»
عواملی که به شکاف نسلی دامن زده است


روشنایی در مورد نسل‌های مختلفی که در حال حاضر در جامعه ما وجود دارند، می‌گوید: «یکی از این نسل‌ها، نسل انقلاب است که انقلاب و جنگ را به‌عنوان مهم‌ترین اتفاقات تاریخی‌ای که تجربه کرده‌اند، در حافظه خود دارد. همین اتفاقات مهم به الگوهای همیاری، سبک زندگی و ارزش‌های مورد قبول این نسل شکل داده‌اند. اما در نسل‌های بعدی عواملی مانند دسترسی بیشتر به رسانه‌های جدید و شبکه‌های اجتماعی و سرعت‌گرفتن فرآیند جهانی‌شدن باعث شده‌اند که سبک زندگی و جهان‌بینی متفاوتی شکل بگیرد. این مساله به شکاف نسلی در جامعه ما دامن زده است. در بسیاری از خانواده‌ها والدین به‌رغم اینکه سواد و آگاهی لازم را دارند اما احساس می‌کنند، نه آنها فرزندانشان را می‌فهمند و نه فرزندانشان آنها را. این مساله نشان می‌دهد که تغییراتی مهم در باورها، اعتقادات، ارزش‌ها و سبک زندگی روی داده‌اند.» وی ادامه می‌دهد: «یک اتفاق عمومی وجود دارد که نشان‌دهنده فاصله موجود است و آن زمانی است که جوانان و نوجوانان ما احساس می‌کنند که نسل‌های قبلی را درک نمی‌کنند و متقابلا نسل‌های پیرتر احساس می‌کنند که نمی‌توانند حرف‌های جوانان را بفهمند.»
خطرات شکاف بین‌نسلی
روشنایی در مورد اینکه این شکاف نسلی تا چه میزانی خطرناک است، می‌گوید: «جامعه‌شناسان معتقد هستند که تا حدود معینی از این شکاف نسلی پذیرفته شده و متعارف است و خطرناک هم نیست. اما وقتی که شدت این شکاف نسلی بیشتر شود، خطرات بیشتری هم بروز پیدا می‌کنند. این شکاف تا زمانی که بین 10 تا 15‌درصد است خطرناک نیست، اما اگر به بالای 20 تا 25‌درصد برسد خطرناک تر می‌شود. در ابتدا ممکن است این‌گونه به‌نظر برسد که چون سواد عمومی در جامعه افزایش یافته است، نسل‌ها بهتر می‌توانند یکدیگر را درک کنند، اما ورود متغیرهای دیگر این فهم و درک را تحت تاثیر قرار داده و آن را مشکل تر کرده است. فرآیندهای مدرن‌شدن جامعه و شهرنشینی و کوچک‌شدن خانه‌ها باعث شده‌اند که نهاد خانواده روزبه‌روز متحول‌تر شود. نسل‌ها از یکدیگر دور شده‌اند و همین باعث شده است شکاف بین نسلی در جامعه شدت پیدا کند.» وی با اشاره به اینکه، با تحولات سریعی که جامعه ما پشت سر گذاشته است، نسل‌های مختلف توان فهم یکدیگر را ندارند، می‌افزاید: «نسل‌های قدیم نباید توقع داشته باشند که به هر صورتی که شده است، نسل‌های جدید را تابع خود کنند. نهادهایی مانند رسانه آموزش و پرورش و خانواده که با جوانان و نوجوانان در ارتباط هستند باید کاری کنند که این شکاف نسلی به بی‌‌‌احترامی و گفت‌و‌گوی توأم با خشونت منجر نشود.»
نمی‌توان تفاوت‌ها را از بین برد
این جامعه‌شناس با بیان اینکه حتی دولت هم نمی‌تواند شکاف نسلی را حل کند، تصریح می‌کند: «تحولات سریعی که روی داده‌اند خارج از کنترل نهادها هستند و نمی‌توان جلوی آنها را گرفت. نهادهایی که در این زمینه مؤثر هستند، تنها می‌توانند با دانش، علم و برنامه‌ریزی زمینه‌ای را فراهم کنند که این فرآیند تلطیف شود. در حال حاضر همزیستی مسالمت‌آمیز نسل‌ها با یکدیگر از هر چیز دیگری مهمتر است. نمی‌توان تفاوت‌ها را از بین برد، بنابراین به رسمیت شناختن تفاوت‌ها از طریق آموزش مثمرثمرترین اقدامی است که می‌توان در این شرایط انجام داد.»
شکاف درون‌نسلی خطرناک‌تر است
وی مساله شکاف درون‌نسلی را خطرناک‌تر از شکاف بین‌نسلی می‌داند و می‌گوید: «گروه‌هایی در شهرهای بزرگ وجود دارند که کاملا از بدنه اجتماعی فاصله گرفته‌اند و سبک زندگی و الگوی مصرف متفاوتی دارند. این گروه‌ها افرادی هستند که معمولا در خانواده‌های پولدار زندگی می‌کنند و رفتارهای آنها وقتی در معرض دید عموم جامعه قرار می‌گیرد پیامدهای ناخوشایندی را به‌همراه دارد. این افراد در شهرهای بزرگ معمولا خیابان‌های مخصوص خودشان را دارند، سرگرمی‌های مختص خود را دارند و از شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام برای نمایش خود استفاده می‌کنند. این افراد نوعی از فخرفروشی در رفتار خود دارند که باعث آزار دهک‌های پایین جامعه می‌شود. انعکاس این مساله در شبکه‌های اجتماعی باعث شده تضادی که در این زمینه وجود دارد بیشتر شود.»