نوجوان تاریخ ساز

 حدود سه سال پیش وقتی «کیمیا علیزاده» مدال برنز المپیک تکواندو را کسب کرد، او تنها دختری بود که در تاریخ کشورمان به چنین جایگاهی رسیده‎بود. حالا نوجوانی عزمش را جزم و دوباره تاریخ‎سازی کرده‎است. «مهلا مومن‎زاده» تکواندوکار 17ساله، حدود 14 روز پیش در مسابقات تکواندوی قهرمانی انگلیس با شکست حریفانش به فینال رفت، مدال نقره گرفت و همه «کیمیای تکواندوی ایران» صدایش کردند. مهلا مهمان گفت‎وگوی این هفته ماست. با دوست قهرمان‎تان آشنا شوید.  مبارزه با حریفان بزرگ سال طلای نونهالان جهان در سال‌های 2014 و 2015، طلای نوجوانان آسیایی 2015،  این‌ها فقط گوشه‌ای از افتخارات مهلاست. هیچ‌کدام‎شان اما برای او به خوشمزگی نقره مسابقات جهانی اخیرش نیست. مهلا می‌گوید: «همه می‌دانند که سطح مسابقات نونهالان و نوجوانان با رقابت‌های جوانان فرق دارد. من هنوز نوجوان هستم و تا یک سال دیگر در تیم ملی نوجوانان می‌مانم اما امسال چون به 17سالگی رسیدم، توانستم در مسابقات بزرگ سالان همراه با اعضای تیم ملی به مسابقات اعزام شوم. من کوچک‌ترین عضو تیم کشورمان و احتمالا کوچک‌ترین شرکت کننده این دوره از مسابقات بودم و باید با آدم‌هایی چندسال بزرگ تر از خودم مبارزه می‌کردم. مبارزه کردن با بزرگ سالان سختی‌های زیادی دارد  چون حریفان جثه بزرگ تر، تجربه بیشتر و رنکینگ بهتری دارند. البته من قبل از اعزام به مسابقات از همه این‌ها اطلاع داشتم و می‌دانستم که راه سختی در پیش دارم اما به خودم قول دادم که به اسم و سن حریفانم توجه نکنم. تمام حواسم را روی مبارزه‌ام گذاشتم و اصلا به این فکر نکردم که حریفم کیست و چه مدال‌هایی دارد. توانستم ورزشکارهای سرشناسی از چند کشور مختلف را شکست دهم و این قهرمانی برایم ارزش زیادی داشت».  2 قهرمانی در یک روز «مهلا مومن‎زاده» یک پرسپولیسی تمام‎عیار است. وقتی از او می‌خواهم درباره حس و حالش بعد از قهرمانی بگوید، این‌طور توضیح می‌دهد: « قبل از مسابقات اصلا فکر نمی‌کردم که مدال نقره‌ام این‌قدر سروصدا کند. می‌دانستم اگر نقره یا طلا بگیرم در تکواندوی کشورمان تاریخ‎سازی می‌شود چون قبل از من فقط یک نفر از دختران، یعنی کیمیا علیزاده توانسته‎بود در چنین سطحی از مسابقات مدال بگیرد. وقتی به فینال رسیدم قطعا مدال نقره یا طلا می‌گرفتم و از این بابت خیالم راحت بود. راستش را بخواهید حتی قبل از این‌که لقب «کیمیای تکواندوی ایران» را به من بگویند، کیمیا را الگوی خودم می‎دانستم. او از همان زمانی که توانست در تکواندوی دختران رکورد بزند الگوی من شد. دلم می‌خواست بتوانم رکوردش را بشکنم و اولین طلای دختران در تاریخ کشورمان را بگیرم اما در فینال شکست خوردم و نقره گرفتم. البته باز هم خوشحال بودم و خدا را شکر کردم. آن روز، روز اتفاقات خوب زندگی من بود چون پرسپولیس هم قهرمان شد. روز فینال، فشار مسابقات زیاد بود و نمی‌توانستم به چیز دیگری جز مبارزه فکر کنم اما بعد از گرفتن مدال، روی سکو پرس‎وجو کردم که نتیجه بازی پرسپولیس چه شد. وقتی شنیدم قهرمان شده‎است، دوباره از خوشحالی بال درآوردم».  از شکسته‎شدن رکوردم خوشحال می‎شوم از مهلا می‌خواهم درباره این روزهایش بگوید. توضیح می‌دهد: «چون بیشتر زمانم را در اردو هستم، خیلی نمی‌توانم درس بخوانم. یعنی بیشتر اوقات حتی نمی‌توانم به مدرسه بروم و خودم درس‌ها را می‎خوانم و امتحان می‏دهم. بنابراین طبیعی است که از بچه‌های دیگر عقب‌تر باشم و نمره‌های کمتری بگیرم. وقتی یک ورزشکار به قهرمانی می‌رسد همه او را با رنگ مدالش می‌شناسند و هیچ‌کسی از روزهای گذشته‌اش خبر ندارد. مثلا من حدود پنج ماه قبل از هر مسابقه به اردو می‌روم و در این مدت فقط چندبار می‌توانم به خانواده‌ام سر بزنم ولی با همه این‌ها خسته نمی‌شوم چون ورزش را دوست دارم و با تکواندو می‌توانم به رویاهایم برسم. حالا همه با «کیمیا علیزاده» مقایسه‌ام می‌کنند  مثلا بعضی‌ها می‌پرسند اگر به جای او بودی الان چه حسی داشتی که یک نفر توانسته‎است به جایگاهت برسد. خب معلوم است. دوست دارم دخترهای ایرانی پیشرفت کنند و اگر کاری از دستم بربیاید، حتما کمک می‌کنم».