روزنامه مردم سالاری
1398/03/02
نقدِ نقد سیدجواد طباطبایی بر سیدمحمد خاتمی
اخیرا سیدجواد طباطبایی به سیدمحمد خاتمی حمله کرده است که چرا در دیدار با اهالی شورای شهر، مدل فدرالی را برای ایران مطرح کرده است و قائل به این شدند که هم نظر و هم مخاطبان نظر و هم صاحب نظر واجد صلاحیت این در مورد دیدگاه فدرالی نیستند و حتی قائل به عذرخواهی از جانب خاتمی شدند. نکاتی که به عنوان یک اهل علم میتوان به صورت روشی به دیدگاه سیدجوادطباطبایی - که بیشتر صبغه علمی دارند - داشت موارد ذیل است:شاید تفکیک دو حوزه «تصمیمسازی» و «تصمیمگیری» نکته مهمی است که میتوان روی آن دست گذاشت و اینکه اهل علم و اهل تجربه و سیاست در حوزه «تصمیمسازی» میتوانند نقش داشته باشند و برای تصمیم سازی، هر نظری صلاحیت طرح شدن را دارد و طبعا توان و ظرفیت و قوت و ضعف هر نظر، بعد از نقد و گفتگو روی آن مشخص میشود. البته بعید نیست که سیدجواد طباطبایی خود قائل به چنین روشی نباشد چون که رویکرد تخریبی به اهالی علم از جانب ایشان نشان از صاحب صلاحیت هر نظری نیست. البته اینکه کسی حق حرف زدن نداشته باشد خلاف منطق علم است و در منطق قدرت و سیاست قابل معنا است.
شاید اگر بخواهیم قدری با سیدجواد طباطبایی همراهی کنیم و البته نه تایید آن، این توضیح باشد که: از آنجا که جامعه ما علمی نیست یعنی منطق علم در آن حاکم نیست و منطق قدرت حاکم است هر حرف و هر اقدامی در راستای منطق قدرت تحلیل میشود. به این صورت که هر نظری و هر اقدامی حتی منتقدان و مخالفان آنها در راستای منطق قدرت است.
موضع سیدجواد طباطبایی علیه دیدگاه سیدمحمد خاتمی دیدن و فهمیدن حرف ایشان در راستای منطق قدرت و گفتمان رقیب است که البته حاکم هم نیست. به همین خاطر تقاضای عذرخواهی هم کرده که مبادا این دیدگاه به خواستی سیاسی تبدیل شود که باعث تبعات ناگوار در منطق قدرت و گفتمان حاکم شود و ظاهرا دیدگاه فدرالی را در راستای گفتمان حاکم نمیبینند.
از فردی چون سیدجواد طباطبایی توقع اظهار نظر در منطق علم میرود که مثلا نتایج منفی نظر، صاحب نظر و مخاطبان نظر را در وضعیت امروز جامعه ایرانی مطرح کند. اینکه بخواهیم در منطق قدرت دیدگاه یک فرد را با جریان سیاسی منتسب به آن تحلیل کنیم، خوب است ولی ای کاش جریان حزبی حاکم بود و دیدگاهها بر اساس این رویکرد تحلیل میشد ولی بدون اینکه به بیان اشکالات اصلاح طلبی بپردازیم و کلی گفته شود فساد داشتهاند مناسب نیست. کلمه «افسادات» را هم مشخص نکردهاند. یعنی معنای آن را به طور دقیق بیان نکردهاند که چیست و ای کاش به این حوزه هم بپردازند که اشکال جریان اصلاحطلبی چیست. چرا که افساد یعنی منشا و باعث فساد بوده (عمدی یا سهوی) که به نظر لازم است این فسادها
ذکر شود.
این نکته هم که چرا خاتمی در جمع اهالی شورای شهر این را هم گفتند جالب است و محل تامل و از نظر علمی
جای سوال.
البته در اینکه سیدجواد ایراندوست هستند و ایرانی فکر میکند تردیدی نیست ولی روش ایشان در مواجهه با اهل علم که در گذشته داشتهاند و در اینجا اهل تجربه و سیاست محل سوال است.
این نکات صرفا در ارتباط با موضع سیدجواد طباطبایی بود که بحثی روشی بود و حرف در مورد موضع فدرالی و اصلاح طلبی و خاتمی و اصول گرایی زیاد است که در جای خود لازم است به آنها پرداخته شود مشروط به اینکه در منطق علم باشد و نه
منطق قدرت.
سایر اخبار این روزنامه
نقدِ نقد سیدجواد طباطبایی بر سیدمحمد خاتمی
باور حقایق جامعه، گام نخست نگاه به داخل
پیشنهاد مذاکره آمریکا با ایران از سوی هیلاری
وجود ذخایر کافی ارزی در کشور
به جیب زدن 60 میلیون دلار بابت ذخیره نفت
CFT و پالرمو همچنان در دستور کار مجمع قرار دارد
مارک ویلموتس ۳ ساله با ایران امضا کرد
مستمری یک ماه معلولان دستمزد یک ساعت کاری مسئولان است
بیاعتمادی کنگره به کاخ سفید