فطرت

مراتب عبادت(13)
فطرت
 
در شماره قبل، به مناسبت بررسی مرتبه ششم از مراتب عبادت، به بحث سعادت و شقاوت اشاره کردیم و گفتیم شاکله شخصیت انسان‌ها است که باعث عمل آنها می‌شود و این «شاکله» اگرچه از ظرفیت‌های ابتدایی برخوردار است و ارحام طاهره و اصلاب مطهره می‌توانند در پیدایش این ظرفیت سعادت، تاثیر داشته باشند، ولی همه مردمان می‌توانند و باید به پاک کردن و تعالی این «شاکله وجودی» اقدام کنند. همین شاکله شخصیتی و طینت وجودی است که وقتی آن را به نور ایمان و اخلاق پسندیده آراستیم و آن را تبدیل به چشمه پاکیزگی کردیم، منشاء نیّت پاک می‌گردد و جوشش عمل صالح را باعث می‌شود. امروز به همین مناسبت، لازم است اندکی نیز درباره فطرت سخن بگوییم چرا که رابطه‌ای تنگاتنگ بین طینت و شاکله انسان با فطرت او وجود دارد. در میان روایات برخی از اختلاف طینت و شاکله انسان‌ها سخن به میان آورده‌اند، چنان که مثلا از رسول‌الله روایت است که: «هرکس برای آنچه خلق شده است، آسان و ممکن شده است»1 مرحوم میرداماد در شرح این حدیث می‌نویسند: «مراد پیامبر آن است که سعادت برای اهل سعادت و شقاوت برای اهل شقاوت آسان شده است»2 با این حال نباید تصور کرد که این «شاکله وجودی» باعث می‌شود که اختیار خوب شدن از انسان سلب شود، چراکه هدف از خلقت همه مردم، با همه اختلافات آنها، یک چیز است و آن هدایت و سعادت است و روشن است که خدای سبحان، برای چیزی که امکان سعادت ندارد، چنین هدفی را معیّن نکرده است، پس معلوم می‌شود که امکان سعادتمند شدن در همه مردمان موجود است. در این باره از امام کاظم روایت شده است که ایشان می‌فرمودند: «خدای سبحان مردم را برای عبادت خلق کرده است و همه برای این امر آسان شده‌اند وای بر هرکسی که گمراهی را بر هدایت ترجیح دهد.» 3 حضرت امام در رساله طلب و اراده4 با اشاره به فطرت انسان در پاسخ به این سوال که: «اگر شاکله‌ها و طینت‌ها از ابتدا معلوم است. چگونه باید برای هدایت تلاش کرد؟» به دو نوع فطرت در وجود انسان‌ها توجه می‌دهند نخست فطرت اصلی که فطرت عشق به کمال مطلق و خیر و سعادت مطلقه است و دیگری فطرت تبعی که فطرت تنفر از نقص است.


ادامه صفحه 11