روزنامه فرهیختگان
1398/02/30
حرفهای دیپلماتیک در جمع هنرمندان
مراسم «افطاری رئیسجمهور با هنرمندان» که در اصل آن را بیشتر باید «افطاری رئیسجمهور با اهالی سینما و مقدار کمی موسیقی» اسم داد، یکی از تشریفات راهبردی دولت است که در مجموعههای اجرایی قبل هم با شکلهای مختلف، موارد شبیه به آن را میشود پیدا کرد. برگزاری چنین مراسمی در ماه مبارک رمضان، موردی است که میتوان آن را تداعیگر مراسم شعرخوانی و حضور ادبا در محضر رهبر انقلاب دانست. به عبارتی سرراستتر؛ از چند سال پیش به این سو رسم بر این گذارده شد تا همچنانکه نخبگان ادب به آنجا میروند، چهرههای مشهور سینما هم به اینجا بیایند. این رویه داشت پیش میرفت تا اینکه مراسم افطاری سال قبل رئیسجمهور در دهانه یک چالش بزرگ که دولت درگیر آن بود، افتاد و ظرف روابط صمیمانهای که بین این مجموعه اجرایی و اهالی سینما، قطرهقطره داشت پر میشد را ناگهان ترک داد.سال گذشته با نزدیکشدن به روز این مراسم، چهرههای مشهور سینما شروع کردند به انتشار تصویر کارتهای دعوتشان برای این مراسم و اعلام اینکه بهدلیل سوءمدیریت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی و عدم توجه به معیشت مردم، در چنین محفلی حضور پیدا نخواهند کرد. انتشار مکرر کارتهای دعوت در صفحات شخصی این چهرهها در نخستین روزهای نقض برجام توسط رئیسجمهور آمریکا و البته چند ماه پس از نوسانات گسترده قیمت دلار که صبر و ثبات روحی مردم را به چالش کشیده بود، تبدیل به سومین موج منفی برای دولت دوازدهم شد. محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، در واکنش به این اقدام هنرمندان گفت: «مگر سفره مردم پارسال رنگینتر بود که این افراد حمایت کردند؟» و با این جملات مستقیما به انتخابات ریاستجمهوری سال قبل طعنه میزد که از سالگرد آن چندان نگذشته بود. هرچه بود، این آفند و پدافند بین سلبریتیها و دولت، به برج و باروهای هر دو طرف صدمه زد و هم اعتبار چهرههای مشهور را مخدوش کرد و هم دولتیها. افطاری رئیسجمهور با هنرمندان که در پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری از آن با عنوان «دیداری صمیمانه با اهالی فرهنگ و هنر» نام برده شده، امسال با تدابیر دیگری برگزار شد که نشان از موقعیتی خاص برای دو طرف داشت. سال گذشته هنرمندان تصاویر کارتهای دعوتشان را منتشر کرده بودند تا کسی نتواند به آنها بگوید «شما اصلا دعوت نشدهاید که حالا حرف از تحریم میزنید.» حالا تشریفات ریاستجمهوری با توجه به اتفاقات سال گذشته، روش دیگری را برای دعوت از هنرمندان انتخاب کرده است. بر این اساس، برای دعوت از سلبریتیها جهت حضور در افطاری رئیسجمهور، به جای ارسال کارت، با آنها تماس گرفته شد.
به هرحال امسال هم مراسم افطاری رئیسجمهور با هنرمندان برگزار شد، اما در فضایی بسیار کمهیجانتر از سال گذشته. امسال تقریبا هیچکدام از هنرپیشههای مشهور در این مراسم حضور نداشتند و فریدون جیرانی و بهروز شعیبی مشهورترین چهرههای این جمع بهحساب میآمدند. لوریس چکناواریان، رهبر اسبق ارکستر ملی و موزیسین پیشکسوت ایرانی هم در این جمع حضور داشت. ایرج راد بهعنوان رئیس خانه تئاتر و منوچهر شاهسواری بهعنوان رئیس خانه سینما از دیگر افراد حاضر در این جلسه بودند و دو، سه هنرپیشه پیشکسوت دیگر هم در این مراسم حضور داشتند که معمولا بیشتر از نام آنها تصویرشان برای مخاطبان آشناست. حاشیه دیگری که برای این مراسم کم سر و صدای رئیسجمهور پیش آمد، حضور دو ستاره سابق سینمای ایران یعنی ابوالفضل پورعرب و رضا رویگری در مراسم افطاری رئیسجمهور پیشین بود که سه شب پیش از آن برگزار شد. این دو هنرپیشه مدتهاست که با بیماری و مشکلات معیشتی ناشی از آن، دست به گریبانند و میهمانی افطاری که در آن حضور داشتند، عنوان اختصاصی دیدار با هنرمندان را نداشت. این حاشیه کوچک اما معنادار، میتوانست به کمفروغی مراسم امسال رئیسجمهور جلوه بیشتری بدهد.
رئیسجمهور در مراسم افطاری با هنرمندان راجعبه چیزهایی صحبت کرد که بهنظر میرسید ربط مستقیمی با آن جمع پیدا نمیکرد. سخنان او با اشاره به میزان تورم کشور در زمانی که دولت را از نفر قبل تحویل گرفت شروع شد و در ادامه به تمجید از فعالیتهای دولتش طی مذاکرات هستهای رسید. سپس موضوع را با بیان جملاتی درباره هنر مذاکره به حضور هنرمندان در آن جمع ربط داد و گفت: «مذاکره علاوهبر دانش، هنر هم هست چراکه باید از حالت چهره، لحن و اطلاعات در دسترس، بتوانیم بفهمیم که طرف مذاکرهکننده چه چیز را از ما میطلبد و باید با فهم و تجربه، این راه را در عرض چند ثانیه طی کنیم که همان خلاقیت است.» سپس با برقرارکردن ارتباط بین مفهوم «خلاقیت در مذاکرات دیپلماتیک» و «خلاقیت در هنر» گفت: «بالاترین امتیاز هنرمندان، خلاقیت است و این قدرت تخیل از فکر، اندیشه و عقل بالاتر است. هنرمندان با این قدرت عجیب و سرمایه تخیل، آثار هنری خود را به جامعه عرضه میکنند.» اینها جملاتی بود که رئیسجمهور مستقیما درباره جمع حاضر به زبان آورد و سپس با بیان این عبارت که «تعامل با دنیا نیازمند دانش، علم و هنرمندی است» مجددا از هنرمندی هنرمندان به هنر دیپلماسی گریز زد و به ادامه مباحث قبلی برگشت. بحث رئیسجمهور به اینجا رسید که «با قدرت دیپلماسی توانستیم برای خروج از تحریم پیچیده اولین قدم را در کمتر از صد روز از روی کار آمدن دولت یازدهم برداریم» و گفت «بهواسطه این توافق قیمت ارز پایین آمد و امیدواری زیادی در جامعه ایجاد شد» و بالاخره صحبتهای رئیسجمهور به اینجا رسید که «از همه هنرمندان و اصحاب هنر توقع و انتظار داریم که با ابزار هنر، سرمایه اجتماعی کشورمان را تقویت کنند چراکه وجود مشکلات بسیار، نتیجه ضعیفشدن سرمایه اجتماعی است؛ درحالیکه دولت، همان دولت سال 92 و 93 است.» این جملات میتواند یادآور سخنی باشد که محمدباقر نوبخت، سال گذشته در واکنش به عدم حضور سلبریتیها در مراسم افطاری رئیسجمهور بیان کرد: «مگر سفره مردم پارسال رنگینتر بود که این افراد حمایت کردند؟»اما این لحن، نسبت به لحن آقای سخنگو بسیار مودبانهتر و مدارا محورانهتر بود. اگر از لحن سخنان محمدباقر نوبخت، بوی اعتراض و گلایه برمیخاست، ادبیات رئیسجمهور لحن تقاضا را داشت. اما آیا رئیسجمهور تصور میکند که فعالیت چهرههای مشهور در حمایت از دولت او، میتواند نتیجه مثبتی برای تیم اجرایی کشور به بار آورد؟ حتی اگر دولت، همان دولت سالهای ۹۲ و ۹۳ باشد، قطعا جو روانی جامعه و نگاه عموم مردم به سلبریتیها، همان نگاهی نیست که تا چند سال پیش وجود داشت.