روزنامه همدلی
1398/02/29
حسن کیا در گفتوگو با «همدلی» از شباهتها و تفاوتهای «محاکمه» با اثر ماندگار فرانتس کافکا میگوید؛
باید برای تاریخ زندگی کردپیرو مکتب «کافکا، «کامو»، «داستایوفسکی» بوده و در ایران دوستدار «هدایت» و «چوبک» هستم
همدلی| گروه فرهنگ و هنر-
رضا نامجو: «محاکمه» اثر حسن کیا، داستانی تاریخی-دادگاهی با محوریت یک وکیل دادگستری است. «محاکمه» که دیماه 97 توسط انتشارات «تمدن علمی» روانه بازار شد. «محاکمه» داستان زندگی حرفهای یک وکیل دادگستری را روایت میکند که تلاش دارد سربازی سربلند برای عدالت باشد. مرارتهایی که او در این مسیر تحمل میکند نشان از دشوار بودن مسیر مبارزه در راه استقرار عدالت، آزادی و دفاع از حقوق ملت دارد. بسیاری از شخصیتها و حوادث داستان واقعی و برخی نیز زاییده ذهن نویسنده هستند. شخصیت اصلی داستان، تلفیقی از خصوصیات وکلایی واقعی است که دکتر حسن کیا در مقام نویسنده، صفتهای برجسته هر یک را وام گرفته و در قهرمان داستان به نام «فتاحی» جمع کرده است. او علاوه بر اشتغال به وکالت ، مدرس دانشگاه هم هست. حسن کیا دوست دارد کتابش را هم جامعه حقوقی و هم مردم بخوانند. گفتوگویی انجام دادهایم با وکیلی که نویسنده شده اما هیچ یک را بر دیگری برتر نمیداند. میگوید هر کجا احساس کند خدمت بیشتری به مردم انجام میدهد، فعالیتش را ادامه میدهد؛ چه وکالت و چه نویسندگی!
گفتوگو را از فرانتس کافکا آغاز کنیم؛ کتاب جدید شما شباهتهایی با آثار نویسنده مشهور اهل چک دارد. اول اینکه شما هم مانند او دانشآموخته حقوق هستید، همچنین اثر شما همنام با رمان «محاکمه» از کافکاست. دغدغه اصلی نویسنده در کتابش، قانون است و نگاهی انتقادی دارد. از طرفی بسیاری از عوام گمان میبرند قانون بیش از آن که برای طبقات فقیر و فرودست و تحقق عدالت باشد، جهت ایجاد دستانداز نوشته شده است. نگاه شما هم به قانون، شبیه به خالق «مسخ» و «محاکمه» است؟
به هر شکل نقدی را که «کافکا» به قانون دارد، من هم به نوعی دارم، اما نقد من بیشتر به خودِ قانون نیست، بلکه اجرای قانون و تفاسیر صورت گرفته از قوانین را مد نظر دارم و به فضای آنچه بر دادگستری ما حکمفرماست، ورود کردهام. اینکه قانون به چه شکل نگاشته شده و انتقادات وارده، یک بخش از موضوع است و چگونگی اجرا و تفسیر نیز بخش دیگری به شمار میرود. پروسه اجرای قانون در محاکمات و شیوه جمعآوری ادله علیه متهمین، بیشتر مورد توجه من بوده است. نقبی هم به زندان و شرایط دیگر پروسه رسیدگی زدهام. چندان نمیتوان گفت شباهتی میان کتاب من و «کافکا» وجود دارد. هر چند دو اثر، موضوعی حقوقی دارند و هر دو دادگاهی هستند ولی نگاه «کافکا» بسیار انتقادی و تند است و توانسته با فراغ بال بیشتری انتقاد کند ولی من از منظر دیگری به موضوع نگاه کردهام.
«کافکا» بیشتر در مورد حقوق مینویسد؛ حقوق در معنای اعم کلمه شامل قانونگذاری و اجرای قانون میشود. همچنین او در مکتب حقوقی اتریش-مجارستان زندگی میکرد...
«محاکمه» نیمهتمام ماند و بعد از فوت «کافکا» منتشر شد. من به این کتاب علاقهمندم اما «کافکا» را بیشتر با «مسخ» دوست دارم. تمام آثارش را خواندهام ولی اعتقاد دارم «مسخ» فاصله بسیار زیادی با دیگر آثارش دارد. «محاکمه» هم کتابی خوب و انتقادی با دستمایه طنزِ سیاه است که این نگاه در بسیاری از نویسندگان ایرانی و جهانی، دیده میشود؛ مثل صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده، صادق چوبک. در کلاس جهانی هم در آثار «کافکا» و «آلبر کامو»، طنزِ تلخ را میبینیم. در «محاکمه» نیز به مسخره گرفتن روابط ناسالم اجتماعی را مشاهده میکنیم.
به «کامو» اشاره کردید. پس طنزِ سیاه را انتخاب درستی برای بیان انتقادات نویسندگان ایرانی و جهانی میدانید؟
وقتی «بیگانه» آلبر کامو را میخوانید، متوجه میشوید با یک شاهکار روبرو هستید. «کافکا» و «کامو» تاثیر زیادی در ذهنیت من داشتند. من مطالعات زیادی داشتهام و با بیشتر نویسندگان آشنا هستم ولی بعضی از نویسندگان مانند «کافکا»، «کامو» و «فیودور داستایوفسکی» برایم جایگاهی خاص دارند. شاید از نظر برخی عجیب باشد ولی من چندان به نویسندگان متاخر مثل «پائولو کوئلیو» علاقهای ندارم. هنگامی که «مسخ» یا «بیگانه» را میخوانید، با شاهکاری حیرتانگیز مواجه میشود و نمیتوانید آثار نویسندگانی همچون «کوئلیو»، «هاروکی موراکامی»، «ژوزه ساراماگو» و سایر نویسندگان معاصر را نزدیک به «کافکا» و «کامو» بدانید. ابایی ندارم که بگویم پیرو مکتب «کافکا، «کامو»، «داستایوفسکی» و در ایران دوستدار «هدایت» و «چوبک» هستم و نوشتههایشان را دوست دارم. نقد گزنده موجود در آثار این نویسندگان برایم بسیار جذاب است.
چرا به این نتیجه رسیدید که رمان میتواند قالبی مناسب برای نقد قانون باشد؟
تئوری مشهوری به نام «هنر برای هنر» داریم که میگوید هنر فی نفسه باید زیبا باشد و نباید به عنوان ابزار تلقی شود. طرفداران این مکتب معتقدند نباید با مدیومی مثل کتاب، سینما، تئاتر یا هر مدیوم دیگری، بیانیه بدهیم و حرفهایی را بزنیم. من با این تئوری مخالفم و معتقدم باید از این مدیومها برای بیان مشکلات، معضلات، ضعفها و کاستیها استفاده شود. شاید تئوری «هنر برای هنر» برای کشوری که مردمش در رفاه هستند، صدق کند ولی در کشور ما، نویسنده باید متعهد باشد. ما شاعرانی مانند «میرزاده عشقی» و «محمد فرخی یزدی» را داشتیم که واقعا شجاع بودند اما در همان برهه زمانی، شعرا و نویسندگانی نیز زندگی میکردند که سعی داشتند بیشتر عاشقانه بنویسند و برایشان مهم نبود که در جامعه چه میگذرد. شاعری مثل «نیما یوشیج» میسراید: «آی آدمها که بر ساحل نشسته، شاد و خندانید/ یک نفر در آب دارد میسپارد جان»، بزرگترین حرف زمان خویش را میزند. او از بیتفاوتی مردم انتقاد میکند که چرا برایشان اهمیتی ندارد عدهای در رنج و زیر شکنجه، درد میکشند. اعتقاد دارم تعهد برای نویسنده بسیار مهم است. خودم هم سعی کردم در حد توانم، هر کجا که قلم زدم چه به شکل مصاحبه و چه یادداشت و حالا در قالب کتاب، تعهدم را به اجرا بگذارم و مسائلی که فکر میکنم باید عنوان شود را به رشته تحریر دربیاورم.
گابریل گارسیا مارکز ابتدا روزنامهنگار بود و در مصاحبهای به تاثیر این حرفه بر رماننویسیاش اشاره کرد. او معترف بود اگر روزنامهنگار نمیشد، هیچگاه نویسندگی را در پیش نمیگرفت. آیا شما متصور شدهاید روزی بین وکالت و نویسندگی، یکی را انتخاب کنید؟
به این موضوع چندان فکر نکردهام. دوست داشتن یک مدیوم، نسبت مستقیم دارد با خدمت به مردم. اگر حس کنم در حوزه وکالت میتوانم همچنان به افراد زیادی کمک کنم، حتما حفظش میکنم و اگر به این نتیجه برسم که حرفهایم را در عرصه دیگری بزنم و به نحو دیگری یاریرسان مردم باشم، حوزه نویسندگی را هم ادامه میدهم. وکالت و نویسندگی فی نفسه برایم موضوعیتی ندارند بلکه مهم، هدفی است که دنبال میکنم و آن هدف، کمک به مردم است. حس میکنم در حوزه وکالت میتوان بیشتر به مردم، کمک کرد.
یعنی با نویسندگی نمیتوان به اندازه وکالت، به مردم کمک کرد؟
این موضوع بستگی به گستردگی حوزه نویسندگی شما دارد. اگر حس کنم نویسندهای هستم که مخاطبان زیادی دارم، شاید بیشتر به سمت این حوزه کشیده شوم.
اما وکالت، منزلتی اجتماعی داشته و احترام زیادی به همراه دارد. آیا میتوان به راحتی قید چنین احترام و منزلتی را زد؟
فردی که برای من احترام قائل است، باید به اندیشه و تفکرم احترام بگذارد. من کاملا به شعر «تن آدمی شریف است به جان آدمیت/ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت» اعتقاد دارم. شخصی که میخواهد برای شغل و موقعیتم به من احترام بگذارد، این کار را انجام ندهد بهتر است. اگر آدمی اندیشمند و از نظر ذهنی، فربه باشید، مهمترین احترام را دریافت میکنید. عدهای به قدرت و برخی دیگر به ثروت احترام میگذارند ولی احترامی در بستر زمان و تاریخ ماندگار است که به اندیشه و تفکر شما برگردد. بقیه احترامها گذرا هستند و آدمهای قدرتمند و ثروتمند مدتی بعد فراموش میشوند. نگاه من به زندگی، نگاهی مقید به زمان کوتاه عمر نیست چون به سرعت میگذرد بلکه باید برای تاریخ، زندگی کرد و نامی نیک از خود به جای بگذارد.
شما کتابتان را به چند نفر تقدیم کردید. قهرمان داستان «محاکمه» ویژگیهای دارد که در انسانهای واقعی قابل مشاهده باشد؟
شاید «فتاحی» تلفیقی از دَهها وکیل باشد که در یکی شجاعت، در دیگری ایستادگی و شرافت و پشتکار را در دیگرانی دیدهام. سعی کردم تمام این صفات خوب را در یک نفر جمع کنم ولی «فتاحی» نمادی از یک فرد خاص نیست.
چه میشود که تشخیص قهرمان واقعی با قهرمان پوشالی برای مردم سخت میشود؟ آیا رماننویس وظیفه و توانایی راهنمایی دارد؟
تا حدی بله ولی نه به صورت کامل. من سعی کردم در همین رمان نشان دهم یک وکیل واقعی چه خصوصیاتی باید داشته باشد. من با حزبگرایی، حرکات نمایشی و پوپولیستی مخالفم. قهرمان، کسی است که اتفاقا در جاهایی سکوت کند، در مواقع دیگری حرف بزند و در جاهایی هوشمند باشد. قهرمان شاهنامه، «رستم» است؛ «رستم» تنها زور ندارد بلکه وقتی با «سهراب» و «اسفندیار» روبرو میشود، به نوعی شکست میخورد. شاید عدهای نامش را «حیله» بگذارند ولی چیزی نشان میدهد که من «عقلانیت» صدایش میزنم و با کمک آن، دو حریفش را شکست میدهد. اگر وکیل دادگستری نتواند سیاستورزی کند و حرفش را طوری بزند که هم انتقاد کند و هم هزینه ندهد، دیگر چه فرقی با آدم عادی دارد؟
سایر اخبار این روزنامه
گزارش «همدلی» از روایتهای مختلفی که در خصوص وضعیت رفاه اقتصادی جامعه وجود دارد
حسن کیا در گفتوگو با «همدلی» از شباهتها و تفاوتهای «محاکمه» با اثر ماندگار فرانتس کافکا میگوید؛
در فصل امتحانات، مصرف ریتالین ۵۰ درصد افزایش مییابد دوپینگ علمی با ریتالین
«همدلی» تحلیل دیپلمات پیشین وزارت خارجه در خصوص حمله به نفتکشها و خط لولهها در منطقه خاورمیانه را بررسی کرد؛
آقا معلم تو چکارهای
پس از پایان سفر منطقهای؛ ظریف: کمیسیون مشترک برجام به تعهداتش عمل کند
وزیر خارجه آلمان: فشار حداکثری آمریکا علیه ایران جواب نمیدهد
وزیر کشور خبر داد تصویب ۱۵ هزار میلیارد تومان تسهیلات برای منازل مناطق سیلزده