روزنامه فرهیختگان
1398/02/29
کلید قفل شورایعالی انقلاب فرهنگی پیدا شد
تشکیل جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی چند ماهی است که به یک داستان دنبالهدار تبدیل شده. سابقه آخرین باری که اعضای این شورا بهطور رسمی گردهم آمدند و تشکیل جلسه دادند به دیماه 97 برمیگردد. در این چهار ماه اما سیدرضا عاملی، دبیر جدید شورا هیچ وقت موفق نشده اعضا را گرد هم آورد. او البته یک ماه پیش خبر داده بود که جلسه این شورا بعد از مدتها روز سهشنبه 27 فروردین برگزار میشود، اما این جلسه هم به سرنوشت قبلیها دچار شد.دلیل این همه تأخیر و تعلل البته خیلی پیچیده نیست. یا رئیسجمهور اساسا کارهایی مهمتر از عمل به قانون در تشکیل منظم جلسات این نهاد بالادستی دارد یا علت را باید جایی دیگر و مثلا سلایق شخصی آقای رئیسجمهور جستوجو کرد. مورد اول که اساسا نمیتواند موضوعیت داشته باشد و این وظیفه هم یکی است مثل بقیه وظایف. درباره دومی اما ابهاماتی وجود دارد که هرچه زمان میگذرد، قضاوتها درباره آن را پررنگتر میکند.
سید عزتالله ضرغامی و حسن رحیمپور ازغدی به جلسه ماه گذشته –که قرار بود تشکیل بشود و تشکیل نشد- دعوت نشدند و به همین واسطه حرف و حدیثها درباره سانسور صدای منتقدان در عالیترین نهاد سیاستگذاری فرهنگی حسابی بالا گرفت. این اتفاق البته در آخرین جلسه شورایعالی فضای مجازی هم که روز قبل از آن برگزار شد، افتاده بود؛ جایی که صندلی رئیس پیشین سازمان صداوسیما بهدلیل دعوت نشدن به جلسه، خالی ماند، اتفاقی که البته با توجه به مشاجره ضرغامی و روحانی در آخرین جلسـه شـورایعالی فضـای مجـازی در سـال 97 و روحیات رئیسجمهور خیلی دور از انتظار هم نبود.
بهمن سال گذشته رسانهها خبر دادند ضرغامی در جلسه شورایعالی فضای مجازی به برخی اظهارات روحانی درباره حجاب و فضای مجازی و فیلترینگ معترض شده و بخشهایی از سخنان او را غیرواقعی و معارض با ارزشهای اسلامی و انقلابی دانسته. روحانی پیش از آن گفته بود ما در مساله حجاب، از زن شروع میکنیم و به خاطر آن، دختران و زنان را دستگیر میکنیم. او همچنین مدعی شده بود اکنون بهگونهای رفتار شده که انگار باید حجاب چماقی بر سر زن باشد. همین کافی بود تا رئیس دولت، برآشوبد و فیالمجلس با عصبانیت پاسخ دهد: «من نباید به شما پاسخ بدهم، پاشو برو بیرون!» بگومگویی که به همینجا ختم نشد و با خودداری ضرغامی از انجام کاری که روحانی گفته بود و یادآوری این نکته که او نمیتواند اعضای شورا را بیرون کند، به جاهای باریکتر هم کشید و به قهر و ترک جلسه از سوی رئیسجمهور منتهی شد.
به نظر میرسد با این سابقه بیشتر، از دعوت شدن ضرغامی به جلسات شورایعالی فضای مجازی و شورایعالی انقلاب فرهنگی باید تعجب کرد تا از دعوت نشدنش. هرچه بود، همان روزها خبرگزاری دولتی ایرنا در گزارشـــی به اختلافات میان روحانی و ضرغامی و رحیمپور در جلسات گذشته این شوراهای عالی پرداخت و به نقل از برخی منابع خبر داد که «رهبر معظم انقلاب در توصیهای دستوری، از عزتالله ضرغامی و حسن رحیمپور ازغدی خواستهاند تا اطلاع ثانوی در جلسات شورا حاضر نشوند!» این خبر البته از اساس تکذیب شد و ایرنا هم اعتراف کرد پیگیریهای خبرنگارش نشان میدهد خبر مزبور صحت ندارد و رهبر انقلاب توصیهای در این خصوص نداشتهاند، اما نوع نگاه دولت به حضور منتقدان در جلسات تقریبا شفاف شد.
حسن رحیمپور ازغدی پیش از آن به صراحت گفته بود درخصوص شورایعالی انقلاب فرهنگی شـــنیده که «رئیس شورا چند نفر را نام برده و گفته اینها دیگر نباید به شورا بیایند!! مشابه همین اظهارات را حالا ضرغامی هم مطرح کرده و علت تشکیل نشدن جلسات را لج و لجبازی رئیسجمهور دانسته است. او اساسا بزرگترین نهاد سیاستگذاری فرهنگی کشور را در این دولت بیصاحب میداند و میگوید: «هر چقدر به رئیس جلسه تذکر داده میشود که این جلسات مهم است، رئیسجمهور میگوید من به دلیل اینکه از دو نفر (عزتالله ضرغامی و حسن رحیمپور ازغدی) خوشم نمیآید و اینها در جلسه تند و صریح صحبت میکنند، جلسات را تشکیل نمیدهم.»
اینکه گفتههای ضرغامی تا چه حد با واقعیت مقارن است، قابل بررسی است، اما حداقل مجموعه قرائن موجود اینطور نشان میدهد که او چندان هم بیراه نمیگوید. رئیسجمهور نشان داده تحمل شنیدن حرف مخالف آن هم به صورت حضوری و رودررو را ندارد و به همین واسطه دو شورایعالی نامبرده را یا جای خود میداند یا جای منتقدانش.
برخورد چکشی با منتقدان البته به این دو محدود نمیشود و در اینباره به موارد دیگری هم میتوان اشاره کرد که بگومگوهای مکرر با رحیمپور ازغدی بر سر موضوعات مختلف از جمله چالش درباره انتخاب میان دیدگاه رهبر انقلاب و رئیسجمهور غربگرا و حتی مناقشه با محمدیان، رئیس سابق نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها پیرامون مسائلی چون انتقاد از تعداد انگشتشمار مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی در 6 سال اخیر و مخالفت با ایده نامگذاری روز 23 تیر- سالگرد امضای برجام- بهعنوان روز جهانی گفتوگو و... تنها نمونههایی از آن است.
مهدی گلشنی، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی در اینباره معتقد است: «بحث اختلاف سلیقه در این شورا اساسا موضوعیتی ندارد و روسای جمهور پیشین هم با اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی اختلاف سلیقه داشتند، اما بهعنوان رئیس شورا، نظر شورا را اجرایی میکردند، لذا این موضوع نمیتواند مجوزی برای بیحرمتی به شورا باشد.»
محمدمهدی زاهدی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم صفر و ماه رمضان و... را بهانه قابلقبولی برای تعویق جلسات شورا نمیداند و با بیان آنکه این رویه نوعی فرار از مسئولیت است، تاکید میکند اینکه رئیسجمهور وقت ندارد یا نمیخواهد شرکت کند، نباید منجر به تعطیلی جلسات شود.
سناریوهای پیشرو برای آینده جلسات شورایعالی با وصفی که در بالا درباره چگونگی شرایط حاکم بر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته شد، به نظر میرسد تنها سه گزینه پیشروی این شورا و رئیس آن یعنی رئیسجمهور برای ادامه فعالیت باشد.
اول: اولین گزینه احتمالا بعیدترین گزینه است؛ اینکه حسن روحانی بر اقدام چند هفته پیش در عدم ارسال دعوتنامه برای دو تن از اعضا، یعنی حسن رحیمپور ازغدی و عزتالله ضرغامی اصرار کند و تصمیم نهاییاش بر این باشد که جلسه بدون این دو نفر تشکیل شود. با وجود اینکه برخی میگویند امکان این اقدام وجود دارد، باید گفت از نظر قانونی رئیس جلسه نمیتواند برخی از اعضا را که منصوب رهبری انقلاب هستند، با دلایل شخصی و بدون تعلیق حکم از سوی رهبری انقلاب به جلسات دعوت نکند. این البته در حالی است که شایعات مربوط به توصیه رهبر انقلاب به ضرغامی و رحیمپور مبنیبر عدم شرکت در جلسات، چندی پیش و بلافاصله پس از انتشار تکذیب شد و مشخص کرد که رهبری بنایی بر ورود به این موضوع ندارند.
از اینرو باید گفت اگرچه برگزاری جلسات بدون دو نفر یادشده از نظر سیاسی نشان میدهد که حرف روحانی به کرسی نشانده شده، اما این تخلف از قانون مسالهای نیست که به سادگی بتوان از کنار آن گذشت و به عبارتی آن را بهعنوان یک بدعت پذیرفت. از اینرو حرکت در این مسیر احتمالا هزینههای زیادی برای رئیسجمهور در پی دارد و بعید نیست در بدو امر مثلا همین یک ماه گذشته که وی از برگزاری جلسات بدون دعوت از همه اعضا ناتوان بوده، از این به بعد هم نسبت به تشکیل جلسه اقدام نکند و شرایط تعلیق ادامه یابد.
دوم: مسیر دوم بازگشت به شرایط ماقبل درگیری است؛ یعنی کوتاه آمدن از عدم دعوت رحیمپور و ضرغامی به جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی و تشکیل جلسه با حضور کامل اعضا. این شرایط که هم به مصلحت کلیت شورایعالی انقلاب فرهنگی است و هم به این شرایط تعلیق پایان میدهد، برای حسن روحانی هیچ نشانهای از موفقیت در فضای سیاسی به جا نمیگذارد و در عمل باعث خواهد شد طرف دیگر درگیری احساس پیروز کند. البته در فضای رسانه یا افکار عمومی هم به احتمالا فراوان همین برداشت صورت خواهد گرفت و از اینرو جایگاه روحانی بهعنوان رئیس جلسه که تا به امروز با ایستادگی در مقابل این ماجرا جلو آمده، خدشهدار خواهد شد. از اینرو به نظر میرسد رئیسجمهور رغبت زیادی به انتخاب این گزینه نخواهد داشت و در این مسیر گام برنمیدارد.
سوم: مسیر سوم اما متفاوتتر است. حسن روحانی در این 6سالی که در جایگاه ریاست قوه مجریه و بالطبع ریاست شوراهای عالی کشور حضور داشته، نشان داده که علاقه زیادی برای شرکت در این جلسات ندارد و صرفا ترجیح میدهد در جلسات خاص و ویژه شرکت کند. این رفتار حسن روحانی البته نهتنها درخصوص این دست جلسات بلکه درخصوص جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام هم قابلمشاهده است و او هم در زمان حیات آیتالله هاشمی، هم در زمان ریاست مرحوم آیتالله شاهرودی و هم در ایام کنونی در قریب به اتفاق آنها غایب بوده است. از اینرو میتوان این گزاره را به ذهن متبادر کرد که احتمالا این نگاه حسن روحانی در مورد شورای عالیانقلاب فرهنگی هم جاری و ساری است و حالا با موضوع درگیری با حسن رحیمپور و عزتالله ضرغامی تشکیل تشدید شده است.
با توجه به این موضوع باید گفت بعید نیست با بیمیلی امروز رئیسجمهور، در آینده جلسات شورا با ریاست یکی از روسای قوا یعنی علی لاریجانی رئیس مجلس یا سیدابراهیم رئیسی، سکاندار قوه قضائیه برگزار شود که البته در این شرایط ضرغامی و رحیمپور هر دو به جلسات دعوت خواهند شد و بازهم مانند مسیر دوم، باز هم حسن روحانی خود را شکستخورده این میدان خواهد دید.