عالیجناب سرخپوش

حالا که جام در مشت و مدال بر گردن آویزان و عکاس‌ها مشغولند به گرفتن عکس‌های پی‌درپی، باید رازی را با تو بگویم که شاید از پیش می‌دانی. اینکه همه اینها از صدقه سر یک نفرند و لاغیر. مردی که پرسپولیس متلاشی‌شده حمید درخشان را تحویل گرفت و تبدیلش کرد به تیم پراحترامی که می‌بینیم. مردی که در همان هفته‌های انتهایی فصل کابوس‌وار حمید درخشان، نظم را به تیم بازگرداند و قید بازیکن خارجی باکیفیتی مثل گابریل را زد تا به تمام تیمش نشان دهد که حاضر است نتیجه نگیرد، اما نگذارد کسی برای او بزرگ‌تربازی دربیاورد. پرسپولیس او یک فصل بعد با تفاضل گل نایب‌قهرمان لیگ شد و حالا سومین قهرمانی پی‌درپی‌اش را جشن می‌گیرد. سومین جام در لیگ برتر و دو سوپرجام کسب‌شده نیز در دست (یکی مقابل نفت تهران و دومی مقابل استقلال که حالا منتظر رای دادگاه عالی ورزش است) و اگر جام‌حذفی امسال را هم بگیرد تا اتومات به سوپرجام بعدش برسد، با هفت جام کسب‌شده، رکورد علی پروین در تعداد جام‌های کسب‌شده در مسابقات سراسری (و نه مسابقات تهران) را هم می‌شکند تا مالک‌الرقاب سرخ لقب گیرد. و همه اینها برای مردی که نه داد می‌زند، نه رگ گردنش بیرون می‌زند، نه در رختکن و میان صحبت‌هایش با بازیکنان تیم نیازی به استفاده از کلمات عامیانه و توهین‌های بالای 18 سال دارد و نه مردی که در تمرینات تیمش جشنواره شیرینی و گل برگزار می‌کند تا آدم‌ها مدام به او توهین کنند و بعد با جعبه‌ای شیرینی منتش را بکشند. همه اینها برای مردی که سال‌هاست در پرسپولیس فریاد می‌زند هر کسی می‌خواهد برود در امان خدا و به کسی نیاز نداریم. شاهد حرفش نیز انبوهی از ستاره‌های جداشده‌ای است که بعد از رفتن از تیم او هیچ حال و روز خوبی برایشان باقی نماند و ذکر اسم‌هایشان چیزی جز اتلاف وقت نیست. و همه اینها از مردی که پرسپولیس را به‌عنوان خیره‌کننده نایب‌قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا رسانده و آن‌هم با تیمی که اسیر پنجره‌های بسته فیفا بود و با رباط‌پاره‌ای‌ها و مردان عصا زیر بغل تا بازی آخر کشان‌کشان پیش رفت. از همین رو است که در هیاهوی قهرمانی پرسپولیس و توئیت خنده‌دار مازیار ناظمی، سخنگوی وزارت ورزش که می‌کوشد قهرمانی پرسپولیس را به سازمان متبوعش بچسباند و در کنار لشکر مدعیان کسب مدال و عنوان که دم در باشگاه صف کشیده‌اند در افطار سرخ شرکت کنند، در گوشت می‌گویم که به احدی دل نبند و یادت باشد که این قهرمانی جز از تلاش و تجربه مرد کروات حاصل تلاش دیگران نیست. هرکس که می‌خواهد دویده باشد، هرکس که می‌خواهد جنگیده باشد و هرکسی دلش می‌خواهد ادعا کند که در این قهرمانی سهم دارد و نفر اول است. حقیقت را همه می‌دانند؛ اینکه اگر برانکو نبود مشخص نبود حتی همان آقای وزیر را صندلی وزارتش باقی‌مانده باشد تا سخنگویش برای ما طنز بنویسد که در دوران ظفرنمون وزارت او، سرخابی‌ها همیشه بر سکوهای اول تا سوم قرار می‌گیرند. و این قهرمانی پرسپولیس که شاهدش بودید، چیزی است ورای هر آنچه تا امروز در لیگ برتر دیده بودیم. اینکه پرسپولیس در هفته‌های آخر مدام به حریفانش راه بدهد که شما بفرمایید قهرمان شوید و من فعلا روی مدار مساوی و باخت می‌ایستم تا شما اگر مرد میدان هستید جلو بیفتید و به سکوی پایان برسید و هیچ‌کس هم نتواند از پس این مهم بربیاید. قهرمانی پرسپولیس در هفته‌های پایانی چیزی شبیه به شوخی مرد جلوافتاده‌ای بود که با ایستادن وسط کورس دوی ماراتن، ناگاه در چندقدمی خط پایان بند کفش‌هایش را ببندد یا با تماشاگران مشتاق لب خط حال و احوال کند و بعد در گام آخر و در حالی که رقبا نزدیک شده‌اند، یک گام بردارد و قهرمان شود. و همه اینها از صدقه سر موفق‌ترین و محبوب‌ترین مربی خارجی تاریخ پرسپولیس که می‌شود او را «جاروبرقی جام‌ها» نیز لقب داد از بس که هر جامی را سر راهش می‌بیند، جارو می‌کند و برمی‌دارد. این سطرها در ستایش از مردی نوشته شده که غیر از اره دادن‌ها و تیشه گرفتن‌هایش با کارلوس کی‌روش، کمتر از دایره ادب خارج شد و کمتر تن به این کری‌خوانی‌ها داد و تحسین دوست و دشمن را برانگیخت؛ مردی که نشان داد برای رسیدن به موفقیت می‌توان مودب ماند و افتخارات را پشت‌سر هم ردیف کرد. ببینیم مالک‌الرقاب سرخ، فصل جدید را چگونه و با چه اهدافی آغاز خواهد کرد؟ او از همین حالا، همان بازی حرفه‌ای فصل جدید را آغاز کرده؛ اینکه بازیکن جدیدی نمی‌خواهد. اینکه در را روی بازیکنی نخواهد بست. اینکه اجازه نخواهد داد پرسپولیس در فصل نقل‌وانتقالات ضربه بخورد. اینکه چند بازیکنش پیشنهادهایی دارند و اگر رفتند آن‌وقت فکری به حال جذب نفرات جدید خواهد کرد. لای همه این سطرها، دقت و احتیاط مردی را می‌بینید که می‌داند با تکیه بر توان همین بازیکنانش به قهرمانی رسیده و حالا مناسب‌ترین وقت است تا با کافی دانستن ظرفیت مجموعه‌اش برای قهرمانی، با یک تیر چند نشان بزند؛ هم خیال نفراتش را راحت کند که قصد بریز و بپاش در بازار را ندارد و مثل رقیب  نمی‌خواهد 19تا 19تا یار بگیرد. از سوی دیگر کار را برای بازیکنان جدید در صف مذاکره دشوار می‌کند، چراکه آنها می‌فهمند سرمربی خیلی میلی به جذب‌شان ندارد و باید حسابی کوتاه بیایند و حسابی هم تخفیف بدهند تا در تیم جدید «جا» شوند! آخرین تیر او هم آرامشی است که به تیمش تزریق می‌کند تا خیال هوادار و بازیکن و مدیر را یکجا راحت کند که پرسپولیس در فصل نقل‌وانتقالات تبدیل به محله بروبیا نخواهد شد. آقایان و خانم‌ها! این شما و این جدی‌ترین مدعی قهرمانی فصل بعد از همین امروز. احترام بگذارید.