روزنامه شهروند
1398/02/26
چرا شكايت نكنيد؟
دستورالعملي از سوي شهرداري تهران صادر شده مبني بر اينكه شهرداري و مسئولان آن حق شكايت از رسانهها را ندارند و اگر شكايت كردند موظف به استرداد آن هستند. به ظاهر چنین تلقی ميشود كه اين دستور گامی رو به جلو است و در جهت بازكردن راه براي فعاليت مطبوعاتي آزاد است و طبعا بايد با استقبال مواجه شود. ولي به نظر ميرسد كه اين دستورالعمل يا بخشنامه دو ايراد اساسي دارد. نخستین ايراد آن غيرقانوني بودن چنين دستوري است. هيچ مقامي حق ندارد سايرين را از مراجعه به دادگاه و ارايه شكواييه منع كند. نهادهاي زيرمجموعه شهرداري و مديران آن هويت مستقل دارند، يك مقام ديگر چگونه ميتواند شخصيتهاي حقوقي و حقيقي سازماني خود را از شكايت منع كند؟ولي مشكل و ايراد مهمتر جاي ديگري است. اصولا سلب اين حق از شهرداري نه به نفع جامعه است و نه به نفع شهرداري و از همه مهمتر نه به نفع مطبوعات و رسانه. به كلي ضرر است. مشكل از اينجا آغاز ميشود كه بسياري از شكايات قبلي از مطبوعات و رسانهها با هدف تحت فشار قرار دادن آنها بوده است، وگرنه هيچ نشريهاي نبايد از شكايت بترسد، چون قرار نيست هیچ رسانهای كاري خلاف قانون كند. تنها چيزي كه در اين ميان مهم است توجه به اصول و ضوابط حرفهاي روزنامهنگاري است. همانطور كه همه مسئولان حتي قضات هم ممکن است مرتكب اشتباه شوند، ولي برخي از اين اشتباهات مقتضاي كار و حرفه است و حداكثر ناشي از قصور است، در اين موارد مسئوليتي متوجه فرد نيست؛ زيرا انگيزه منفي وجود ندارد، ولي اشتباهاتي كه ناشي از تقصير است بايد متوجه كسي شود كه مرتكب اشتباه شده و بايد مسئوليتپذير باشد. اين مسأله براي مطبوعات نيز وجود دارد. بنابراين مستثنا كردن رسانهها از اين مسئوليتپذيري به نفع آنان نيست. اگر فردا اتهامي ناروا را عليه يك نهاد يا فرد منتشر كنند كه عملي مجرمانه باشد و نتوانند آن را اثبات كنند، چرا نبايد از آنان شكايت شود؟
به نفع جامعه هم نيست كه انتشار اتهامات ناروا و دروغ رواج پيدا كند و مردم آن را باور كنند. چه دليلي دارد كه رسانهها خواهان چنين لطفي باشند كه كسي يا نهادي از آنان شكايت نكند؟ بنابراين چنين سياستي و دستورالعملي به نفع هيچ كس نيست. آنچه مهم است، عدم شكايت از اموري است كه ناشي از قصور يا الزامات حرفهاي است که به وجود ميآيد.
آيا اين دستورالعمل مطلوب رسانهها است؟ بهطور قطع رسانهاي كه متعهد و مسئول و ملتزم به اصول حرفهاي و قانوني است، نيازي به اين دستورالعمل ندارد. آنچه رسانه نيازمند است، پاسخگويي مداوم و شفاف و روشن از سوي شهرداري يا هر نهاد ديگر است. آنچه براي رسانه مهم است، دسترسي به آمار و اطلاعات و نیز کسب اطلاعات از هر حوزه غيرشخصي در شهرداري است. شهرداري يا هر نهاد ديگری بايد دو عنصر پاسخگويي و دسترسي آزاد به اطلاعات را سرلوحه قرار دهد. البته بخشي از اين هدف و سياست در شهرداری درحال اجراست که باید از آن حمایت کرد؛ ازجمله ارقام پرداختها و قراردادهایی که منتشر ميشود قابل دفاع است، ولي اگر شهرداري فقط همين دو مولفه را رعايت و به حرفه رسانه با حسنظن نگاه كند و الزامات آن را بشناسد و احترام بگذارد، در اين صورت حق آنان است كه فراتر از اين موارد را شكايت كنند و اتفاقا رسانهاي كه در چنين فضايي خلاف قانون مينويسد، مستحق مجازات است. روزنامهنگار و رسانه نیازمند تخفیفگرفتن و گذشت نیست، بلکه در پی استیفای حق خودش در دسترسی به اطلاعات و پاسخگویی و شفافیت است.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
آن رمضانهای طلایی را چه شد؟
مردم حق دارند بدانند بیتالمال چطور مصرف میشود
اصفهان آمده بود به عشق بهنام
پایان پادشاهی «خسرو»
هتتریک یا معجزه؟
صفحه شهرونگ
ایده مالیات برای صاحبخانههای بیانصاف
وزیر آموزش و پرورش بابت کارت زرد تشکر کرد
وقایع اتفاقیه
زندگی در فضا بدون باران، طوفان و زمینلرزه
منوی به روز شده «غذاهای بدلی»
کلاهبرداری 60میلیون تومانی با ترفند «برنده شدن در برنامههای رادیویی»
قرارداد «حرفهای» نبود، امضا نشد!
چه کسی باید حقیقت را بگوید؟
خانوادهای که دعوت به مرگ میشدند
مسئولان نقدهای عزیز، شما در عروسی خودتان شام ندادهاید؟
اعتماد به بازار و آینده را ممکن کنیم
چرا شكايت نكنيد؟