آرزویی که به بار نشست

«ایران»: سه سال پیش یعنی شهریور سال ۹۵ و پس از شش سال پیگیری، کلنگ موزه ایران درودی در خیابان سیدجمال‌الدین اسدآبادی به زمین زده شد و ۲۱ آذرماه سال گذشته هم بعضی از اعضای شورای شهر تهران به‌همراه اعضای هیأت امنای مؤسسه درودی و مدیرکل موزه‌ها و اموال منقول تاریخی، در دیدار با این هنرمند قرارداد واگذاری حق بهره‌برداری از زمین «موزه ایران درودی» را به او ابلاغ کردند. حالا بعد از رفت و آمد‌های این نقاش و کش‌وقوس‌های بسیار بین شورای شهر و شهرداری و دیگر نهادهای درگیر، پس از نُه سال عمر و انتظاری که درودی برای به سامان رسیدن موزه صرف کرد قرار است فردا داستان این موزه به سرانجام برسد و طی مراسمی سند واگذاری زمین این موزه رونمایی و پروژه عمرانی ساختش آغاز شود. به‌گفته ایران درودی قرار است در این موزه چیزی حدود دویست نقاشی که به لحاظ مادی و معنوی ارزش بالایی دارند اما تاکنون فضایی برای نمایش آنها وجود نداشته‌اند، نگهداری و در معرض دید عموم قرار بگیرد. ایران درودی پیش‌تر نیز از معطل ماندن و گرفتاری‌های اداری به‌انجام رسیدن این موزه گلایه کرده بود و گفته بود «دوست داشتم تا عمرم به دنیاست شاهد افتتاح این موزه باشم» و حالا گویا این خواست به ثمر رسیده و جمعه او می‌تواند به دست خودش کلنگ ساخت موزه‌اش را به زمین بزند و شاید این اتفاق دلیلی شود بر رفع خستگی این هنرمند هشتاد و سه ساله که اولین و از برجسته‌ترین نقاشان زن ایرانی محسوب می‌شود. درودی درباره شکل مدیریت و نحوه مسئولیت اداره این موزه هم می‌گوید:«این موزه بعد از من باید وقف میراث فرهنگی شود و نباید کاربری غیر از این داشته باشد.» آن‌طور که درودی می‌گوید او برای ساخت این موزه خانه‌ای که در فرانسه داشته را فروخت و پولش را تبدیل به ریال کرد تا برای ساخت و پرداخت موزه‌ هزینه شود. این نقاش که در طول عمر خود تجربه برگزاری ۶۴ نمایشگاه انفرادی در موزه‌ها و گالری‌های معتبر دنیا را دارد و ۸۰ فیلم مستند برای تلویزیون ملی سابق ایران ساخته از جمله هنرمندان ایرانی است که علاوه بر لقب اولین زن نقاش ایران، هشت اثر نفیسش هم در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران و برخی از آثارش در دیگر موزه‌های دنیا نگهداری می‌شود. به‌گفته ایران درودی تابلوهایی که در موزه روی دیوار می‌روند همگی به‌صورت محضری به مردم ایران اهدا شده‌اند و در واقع به گفته خودش: «این موزه تقدیم حاصل عمرم به مردم کشورم است» نکته قابل توجه دیگر اینکه موزه را جهانگیر درویش (معمار ورزشگاه تختی) طراحی و به درودی هدیه داده است.
ایران درودی که ۱۱ شهریور ۱۳۱۵ در مشهد به دنیا آمد ضمن نقاشی، تجربه فعالیت حرفه‌ای در حوزه کارگردانی، نویسندگی و تدریس در رشته تاریخ هنر دانشگاه صنعتی شریف را هم در پرونده خود دارد. در میان دوستان و تحسین‌کنندگان صاحب‌نام غیرایرانی او می‌توان از ژان‌کوکتو (شاعر، نقاش، فیلمساز، نمایشنامه‌نویس و کارگردان فرانسوی) و آندره مارلو (نویسنده، منتقد هنری و سیاست‌مدار فرانسوی) نام آورد که در مناسبت‌ها و نامه‌ها بسیار از او و نقاشی‌های او گفته‌ و نوشته‌اند. کسانی مثل «سالوادور دالی» هم به تحسین، درودی را هنرمندی از خطه شرق با ذوق و استعداد بی‌نهایت توصیف می‌کند. ژان کوکتو در نامه‌ای به ایران درودی می‌نویسد: «ایران درّودی عزیزم گمان می‌کنم من از جمله معدود افرادی باشم که از گم شدن در میان دالان‌های پیچ‌درپیچی که نقاشانی بی‌شمار با چشمی پر از بیم و امید در آنجا به دنبال«می‌نوتور» می‌گردند ترسی ندارند. نقاش، دانسته یا ندانسته همیشه تصویر شخص خود را می‌کشد، زیرا شکل‌های زندگی کاری با زندگی شکل‌ها ندارد و این زندگی شکل‌ها جدا از پدیده «شبیه‌سازی» پرورده می‌شود.