روزنامه فرهیختگان
1398/02/26
کن با تصویر علمی-تحلیلی ترامپ شروع شد
اولین شگفتی هفتادودومین دوره از فستیوال فیلم کن شروع آن با یک فیلم کمدی علمی- تخیلی بود، هرچند این کمدی علمی- تخیلی را کارگردان صاحبنامی مثل جیم جارموش ساخته باشد. در این دوره از کن، فهرست پروپیمانی از نامهای بزرگ فیلمسازی حضور دارند، اما همین قضیه میتواند نشانهای از آن باشد که مهمترین رویداد سینمایی فرانسه، نتوانسته غافلگیرکننده ظاهر شود و نامهای جدیدی را در پیشخوان سینمای جهان قرار بدهد. یکی از نامهای بزرگی که در این دوره از کن حضور دارند، جیم جارموش است که فیلم او بهرغم استقبال اولیهای که به علت حضور پر تعداد ستارههای بازیگری در آن ایجاد کرد، پس از نمایش، در جلب نظرات مثبت مخاطبان به خودش ناکام بود. تیلدا سوئینتن، سلنا گومز، استیو بوسمی، رزی پرز و آدام درایور تعدادی از ستارههای این فیلم هستند. ماجرای این فیلم از آن قرار است که در شهر خوابآلود و کوچک «سنترویل» چیزی سر جایش قرار ندارد. ماه بسیار بزرگ و نزدیک است و ساعتهای روز غیرقابل پیشبینی شدهاند و حیوانات رفتارهایی غیرمعمول از خودشان نشان میدهند و هیچکس نمیداند دلیل این اتفاقات چیست. گزارشهای خبری ترسناک مرتب مخابره میشود و دانشمندان نگران هستند اما با این حال، هیچکس بهطور دقیق نمیداند اتفاقات بسیار خطرناک و عجیب و غریبی که قرار است در شهر اتفاق رخ بدهند چیست، اما آن اتفاق رخ میدهد؛ مردهها از گور بر میخیزند و وحشیانه به شهر و موجودات زنده حمله میکنند و شهروندان برای بقای خود باید بجنگند. فیلم جیم جارموش اگرچه چیز تازهای ندارد و نام او هم اگرچه نام جدیدی نیست که بشود در فهرست کشفیات این دوره از فستیوال کن قرار داد، اما این فیلم با یکی دیگر از ادعاهای سنتی این جشنواره همخوان است. کن در کنار سایر فستیوالهای همسان خودش در دیگر کشورهای دنیا، مدعی معرفی سینمایی ضدجریان و پیشرو بود و مهمترین جریان اصلی و غالب در سینمای جهان مربوط به آمریکا میشد. سابقه چنین ادعایی به سالهای خیلی دور بر میگردد اما از دهه ۹۰ میلادی که کوئنتین تارانتینو با «قصههای عامهپسند» از این فستیوال نخل طلا را به خانه برد و داد هواداران کیشلوفسکی که «قرمز» او برنده نشده بود را به هوا بلند کرد، تا امروز، جشنواره کن مرتب به سمت سینمای آمریکا رفته و حتی رابرت دنیرو(دشمن ترامپ) و کلینت ایستوود(حامی ترامپ) در دورههای مختلف، رئیس هیات داوران این جشنواره بودهاند. کار کن تا به چکاچک شاتر عکاسان از عبور هنرپیشههای هندی بر فرش قرمز این رویداد هم کشیده شده است، اما در این دوره، سیمای کلی جشنواره مقداری ضدترامپ شده، چنانکه خود مراسم جشن آکادمی اسکار هم در سال اول ریاستجمهوری ترامپ چنین موضعی گرفت و غیر از آن هنرپیشهها روی سکو بهشدت علیه قانون مهاجرتی او صحبت کردند، اسکار فیلم غیرانگلیسی زبان هم به کارگردانی ایرانیای که نمیتوانست در آن سال ویزای آمریکا را داشته باشد اعطا شد. به عبارتی این دوره از فستیوال کن هم مثل اسکار چندسال پیش «ضدترامپ» است، نه ضدسرمایهداری.کارگردانهای ضدترامپ در جشنواره کن تیری فرمو، دبیر جشنواره کن در نشست مطبوعاتیاش پیش از برگزاری جشنواره، فیلم جیم جارموش را بسیار ضدترامپ قلمداد کرده بود. او گفته بود: «این «مردهها نمیمیرند» درباره هژمونی آمریکاست؛ کشوری شگفتآور که میتوان انتظار داشت شخصیتی چون جارموش با تغییراتی که اخیرا در آنجا اتفاق افتاده است، خوشحال و یکدل نباشد.» علاوهبر آن، سهشنبه عصر پیش از آغاز رسمی جشنواره فیلم کن که داوران بخش مسابقه اصلی به ریاست آلخاندرو گونزالس ایناریتو کارگردان مکزیکی در یک نشست خبری شرکت کردند، ایناریتو در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران درباره دیدگاه او نسبت به سیاستهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا مخالفت خود را با تلاش ترامپ برای ساخت یک دیوار در مرز آمریکا و مکزیک ابراز کرد و گفت: «من سیاستمدار نیستم. بهعنوان یک هنرمند میتوانم با کارم و با قلبم چیزی را که فکر میکنم درست است، بیان کنم. فکر میکنم مشکل اصلی نادانی است. مردم نمیدانند. خیلی راحت میتوان دیگران را فریب داد.» چنانکه مشخص است، جو این دوره از کن شدیدا ضدترامپ است و اولویت با فیلمسازان آمریکایی که علیه ترامپ حرف بزنند خواهند بود. فیلم جیم جارموش هم از این جهت بود و بهرغم تمام ضعفهایش در افتتاحیه کن به نمایش درآمد. در ریویوی سایت «بیبیسی انگلیسی» راجعبه این فیلم آمده است که «مردهها نمیمیرند» یک فیلم علمی- تخیلی از جنس کارهایی است که با این درونمایهها در دهههای قبل ساخته میشدند. مثلا نویسنده مطلب فیلم جارموش را با فیلم «پلان۹» که در دهه ۵۰ میلادی ساخته شده بود، مقایسه کرده است و میگوید که طنز موجود در فیلم جیم جارموش حاوی هیچ چیز «غیرمصرفی» نیست که در زامبیهای جورج رومر یافت نشود.» جورج رومر کارگردان کوباییتبار آمریکایی، مبدع شخصیتهای زامبی در سینماست. او دو سال پیش در سال ۲۰۱۷ میلادی درگذشت. پیتر بردشاو، منتقد «گاردین» هم کمدی جارموش را اثری موجز و غمانگیز توصیف کرده که با وجود دیالوگهای شوخطبعانه و بازیهای خوب از مجموعهای بازیگر باکیفیت، کاملا آنطور که باید از کار در نیامده است. او با این حال به فیلم نمره ۳ از ۵ میدهد.
بردشاو مینویسد: «فیلم پر است از ارجاعاتِ یک عشقِ سینما و اشاره میکند که فیلم جارموش ارجاعاتی به هیچکاک و جورج رومرو دارد و به نوعی در این فیلم تلاششده آثار ژانری که رومرو نماینده آن بود احیا شود. رومرو کارگردان فیلمهای ترسناکی است که زامبی در آنها نقش محوری دارد و در این میان فیلم «شب مردگان زنده» او اثری کلیدی به حساب میآید.» بردشاو به هیچکاک هم اشاره میکند و مینویسد: «وقتی در صحنهای از فیلم سه کودک در مغازه حضور مییابند و میپرسند «کجا میتوانند بمانند؟» بحثی پیش کشیده میشود که به فیلم «روانی» هیچکاک ارجاع دارد. همچنین تاثیرات رابرت بلاک نویسنده مشهور آثار ترسناک در فیلم جدی است؛ هیچکاک فیلم «روانی» را براساس داستانی از بلاک ساخته بود.»
تیم گریرسون منتقد «اسکرین اینترنشنال» هم یکی دیگر از منتقدانی است که با فیلم جارموش مهربانتر بوده و به آن نمره 5/3 از ۵ داده؛ اما با این حال معتقد است که نوعی حس تسلیم تلخ و طعنهآمیز درون اثر جدید جارموش به چشم میخورد؛ یک فیلم زامبی غیرمعمول که جهان را جایی بیارزش قلمداد میکند، جهانی که چیزی برای نجاتدادن ندارد و چند خط پایینتر باز هم میگوید: «جارموش اثری ساخته که به شکلی بیهمتا مشوشکننده و یأسبرانگیز است؛ او فضایی ایجاد کرده علیه ماتریالیسم، آمریکای دوران ترامپ و بیتفاوتی جمعیِ ما و منظورش را به روشنی منتقل کرده، بیاینکه برایش مهم باشد چقدر بیرحمانه این کار را میکند.» البته گذشته از نوع برخوردی که مخاطبان فرانسوی با فیلم آخر جارموش داشتند، حضور زامبیها در سینما یک موضوع بسیار بحثبرانگیز است که نحلههای مختلف جهانبینی، اعم از مذهبی و غیرمذهبی و دیدگاههای مختلف اجتماعی را در دو سوی خودش قرار میدهد؛ اما ضعفهای ساختاری باعث شد که به جای پرداخته شدن به این مسائل، حواسها به سمت خلل و فرج فنی فیلم پرت شود. رابرت جیمجارموش کارگردان آمریکایی متولد ۱۹۵۳، فرزند مادری که پیش از ازدواج روزنامهنگار سینمایی بود، در جوانی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در همان دوران، ضمن کار بهعنوان راننده کامیون و ادامه تحصیل، با سینمای فرانسه آشنایی کامل پیدا کرد. ارتباط جارموش با جشنواره کن به سال1984 باز میگردد که با فیلم «عجیبتر از بهشت» برنده جایزه دوربین طلایی شد. در سه دهه گذشته، هفت فیلم دیگر او شانس دریافت جایزه نخل طلایی را داشتند، ازجمله فیلم قبلیاش «پترسن» که سال 2016 در بخش مسابقه اصلی جشنواره کن نمایش داده شد.
جارموش در سال 2005 با «گلهای پژمرده» جایزه بزرگ کن را برد. «زمینخورده قانون»، «قطار اسرارآمیز»، «مرد مرده»، «گوست داگ: شیوه سامورایی» و «فقط عشاق زنده ماندند»، دیگر فیلمهای او هستند که در بخش مسابقه اصلی جشنواره رقابت کردند. فیلم کوتاه «کافه و سیگار: جایی در کالیفرنیا» در سال 1993 جایزه نخل طلای فیلم کوتاه را برد. جارموش در سال 2016 مستند «Gimme anger» درباره ایگی پاپ و داستوجز را هم در بخش نمایشهای نیمهشب کن داشت. ضمن اینکه او پیش از این جایزه یک عمر دستاورد بخش دو هفته کارگردانان کن یا همان جایزه کالسکه طلایی را نیز دریافت کرده است.
پربازدیدترینهای روزنامه ها