محمود اشرفی جنگ یا بالماسکه نظامی

امریکا از جنگ‌های بزرگ تجربه ناخوشایندی دارد‌. جنگ کره و‌ ویتنام دو آزمون جنگی ناموفق امریکا در دوران جنگ سرد است‌. روزگاری امریکای لاتین به مثابه حیاط خلوت امریکا جولانگاه ماموران سیا و مزدوران‌ محلی برای فروپاشی دولت‌ها و به روی کار آوردن‌ دولت‌های جدید کشورها بود‌.‌ حمله ناتو با نقش پررنگ امریکا‌ به‌ صربستان‌ هنگام بروز‌ مناقشه کوزوو‌ و یورش‌ به عراق‌ نزدیک‌ترین آزمون‌های جنگی ناموفق ایالات‌ متحده‌ امریکا است‌. گویا‌ دوران‌ لشکرکشی‌های فراقاره‌ای به سررسیده‌ است‌.‌ سیاست‌سازان امریکا به این باور رسیده‌اند که دیگر یورش‌ نظامی‌ کارساز نیست‌؛ زیرا حوزه‌های نوین‌ اقتصادی به‌ویژه درآسیای‌ جنوب شرقی نظم نوینی را حاکم کرده‌اند‌ که در آن دیپلماسی تانک و کشتی توپدار جای خود را به‌ جنگ تعرفه‌ها داده‌ است‌.‌ آسیایی‌ها مرز‌های‌ اقتصادی امریکا‌ را درنوردیده‌اند و در‌ جهان سرمایه‌داری‌ اقتصاد‌ حرف نخست‌ می‌زند. در چنین شرایطی گویا ناوگان‌ دریایی امریکا برای رویارویی‌ با ایران‌ به خلیج فارس آمده است‌.‌ بروز‌ جنگ و رویارویی‌ نظامی برخلاف دوران گذشته‌ در جهت‌ منافع‌ اقتصادی امریکا نیست‌.‌ اقتصاد‌ امریکا اکنون‌ در معرض ربایش‌ حوزه‌های نوین‌ اقتصادی بوده و کسب مواضع اقتصادی‌ از طریق جنگ را دیگر باید در نظریه‌های‌ کلاسیک‌ و تاریخی‌ جست‎وجو کرد. در گستره‌ای از بیمناکی‌ اقتصادی، سایه‌های لرزان‌ فروپاشی ناتو و گرایش اروپا به داشتن سازوکار دفاع جمعی‌ و پیمان نظامی قاره‌ای؛ ایالات متحده به خلیج فارس لشکرکشی کرده است‌. به این کنش امریکا باید بیشتر از منظر خودنمایی و امتیازستانی‌ نگریسته‌ شود‌؛ زیرا استراتژیست‌های امریکایی‌ به خوبی آگاهند که بروز هرگونه‌ تنش در خلیج فارس با توجه به‌ جایگاه ژئوپلتیک انرژی این‌ منطقه تاثیرات ناگواری در امنیت‌ انرژی جهانی خواهد داشت و این‌ امر فشار‌ کشور‌ها را بر آمریکا به عنوان جنگ‌افروز افزایش‌ خواهد داد‌. علت پیشنهاد ژاپن برای میانجی‌گری بین ایران و امریکا را باید در گرایش و تمایل کشور‌های صنعتی برای حفظ آرامش در منطقه خلیج فارس جستجو کرد؛ منطقه‌ای که یک پنجم نفت جهان را تامین‌ می‌کند‌. اقتصاد‌های شکننده کشورهای کرانه جنوبی خلیج فارس در جنگ آسیب خواهد دید. این کشورها اکنون با امریکا همراهند، اما هراس از آینده‌ می‌تواند این همراهی را ناپایدار سازد. در صورت بالا رفتن سطح‌ تنش، روسیه دیگر موضع محافظه‌کارانه و خاموش‌ خود را نخواهد داشت‌.‌ از‌ همه‌ مهم‌تر‌ در‌ سرزمین‌های‌ کرانه‌ باختری رود‌ اردن‌،‌ اسراییل به عنوان عمده‌ترین متحد منطقه‌ای امریکا با چالش‌های امنیتی‌ بزرگ روبه‌رو خواهد‌ شد‌. بنابراین احتمال‌ بروز جنگ در خلیج فارس وجود‌ ندارد و این‌ تنها یک نمایش پر هزینه برای امریکا است‌.‌ نمایشی که نمی‌تواند برآیند ژئواستراتژیک‌ منطقه‌ را به نفع امریکا دگرگون سازد‌.