زبان شیرین و محبت دلنشین روحانیت کجاست؟

در بازخوانی سیر تاریخی کارکرد روحانیت در محیط فرهنگی و مطالعه نقش های گوناگون اجتماعی آنان درمی یابیم که روحانیان به اقتضای شرایط روزگار مسئولیت های بسیار متنوع و متفاوتی داشته اند.
از تصدی قضاوت و اداره نظام آموزشی و تعلیم تا وعظ و خطابه و امامت مساجد و تولی وظایفی چون اجرای صیغه عقد و اقامه نماز میت و البته مسئولیت آنان در دوره های زمانی و موقعیت های جغرافیایی بسیار بیش از این ها بوده است.پیش و بیش از همه این ها جایگاه روحانیت برای احیای امر دین، موقعیت و نقش پدری برای مردمانی بوده است که در دوران غیبت امام معصوم بوی گل را از گلاب می جسته اند و رنگ آن جلوه های الهی را در نسخه های تنزل یافته آن مأموریت های بزرگ می دیده اند.مردمی که پیامبر یا جانشینان او را ندیده اند حق دارند تا رنگ و بویی از آنان را - هر چند دهها و صدها بار پایین تر و ضعیف تر- در پیشوایان دینی زمان خود بجویند و پیش و بیش از هر چیز توقع داشته باشند که خصوصیاتی چون محبت، لطف،  مهربانی، خیرخواهی،  فداکاری و جوانمردی از آنان ببینند. 
وقتی روحانیان از میان همه نقش ها تنها به نقش قانون گذاری و پاسبانی از احکام اکتفا کنند، واضح است که نه تنها آن تصویر مخدوش می شود بلکه تصویری جذاب و دلربا نخواهد بود.چنان که اگر پدری با فرزند خود فقط و فقط رفتارهای حسابگرانه و عتاب آمیز داشته باشد و او را به خاطر خطاهایش مؤاخذه و تنبیه کند بی آن که در مواقع نیاز به داد او برسد و در هنگامه های خطر نگهبانش باشد و در عرصه های موفقیت و درخشش تشویقش کند و ... نمی تواند انتظار رابطه ای عاطفی از فرزند خود داشته باشد.وقتی چنین رابطه ای تحقق می یابد که این فرزند پدرش را در شب بیماری بر بالین خود ببیند، در هنگام نیاز مالی از بخشش و هدایای او برخوردار شود، در موقعیت های دشوار پدر را در کنار و همراه و همدل خود بیابد و ... آن وقت است که اگر احیانا پدرش به خاطر اشتباهی او را مؤاخذه و حتی با تندی تنبیه کند این فرزند می تواند بپذیرد و به دل نگیرد.مردم به اقتضای فطرت الهی و طبیعت انسانی خود از روحانیت انتظار مهر و مدارا، مهربانی و لطف، پدری و برادری، رأفت و رحمت دارند و سیره علمای صالح و بزرگان ما نیز هماره نشان داده که با زبانی خوش و رفتاری نرم مردم را بر گرد خویش و پای پرچم دین حفظ کرده اند.تندی و درشتی حتی به تعبیر قرآن می تواند رونق را از رسالت پیامبر خدا نیز بگیرد، چه رسد به امثال من که پیامبر خویشتن هستیم! راستی زبان شیرین و محبت دلنشین ما کجاست؟