موسیقی مرز نمی‌شناسد

«سالار عقیلی»، بی اغراق یکی از بهترین های موسیقی ایران است. میراث او برای این هنر چند صد اثر تاثیرگذار و ماندگار است، به ویژه آن هایی که در حوزه های حماسی و میهنی خوانده و به دل مخاطبان نشسته است.فقط نوزده سال داشت که در جشنواره موسیقی فجر 1375 خوش درخشید و همان سرآغاز یک زندگی حرفه ای پُربار بود اما بهانه رویداد موسیقایی، بهانه آشنایی او با بانوی جوان هنرمندی شد که به اتفاق خانواده اش به تماشای هنرنمایی وی نشسته بود. صحبت های آن ها بعد از برنامه به آشنایی خانوادگی و ازدواج شان منجر شد. به این ترتیب عشق سالار عقیلی و حریر شریعت زاده به موسیقی باعث پیوند آن ها می شود. خانواده هنری شان حالا با «ماهور» فرزندشان که از قضا او نیز دستی به ساز دارد، کامل شده است.در گفت وگویی با «سالار عقیلی» از عالم موسیقی سخن گفتیم. از اقتصاد این هنر تا وجود حاشیه ای و زیرزمینی آن.
چالش های اقتصاد برای هنر و هنرمند
حرف را با این هنرمند از یک کارنامه پُربارش آغاز می کنیم. از آثار و آلبوم های پُرتعداد او که به رغم وجه کیفی بالای آن، به لحاظ کمی برای عده‌ای، یک نقطه قابل نقد در کارنامه این خواننده است. او خود این مسئله را رد می کند و می گوید:بپذیریم که اساسا هنر آن درآمدی را که شایسته نامش هست، ندارد. این موضوع هم از عوامل متعددی ریشه می گیرد. حتی اگر هنرمندی این شانس را داشته باشد که بسته به توانمندی‌اش دستمزد دریافت کند و کسب درآمد کند، تازه می شود امیدوار بود، او که عمری را صرف دغدغه های هنری کرده، با آرامش می تواند به بازنشستگی اش فکر کند. البته این شکل ایده آل است و در واقع کمتر این اتفاق رخ می دهد. اگر انرژی که بسیاری از همکاران من برای فعالیت های هنری شان خرج می کنند، در شغل صرف می کردند، دریافتی اقتصادی به مراتب بیشتری داشتند.  عقیلی اعتقاد دارد: آن طور که من به مقوله هنر نگاه می کنم موسیقی با روحیه مردم سروکار دارد، وقتی روحیه مردم خوب باشد، حال موسیقی هم خوب است و بالعکس. اتفاقات تلخ و شیرین بر جریان هنر اثر خود را باقی می گذارد. چنین سطح از اثرگذاری در بسیاری دیگر از مشاغل وجود ندارد.او نقبی هم می زند به یک چالش دیگر در عرصه فعالیت خود و آن را مانع مضاعفی می داند که باعث می شود تا حق مطلب در حوزه اقتصادی برای هنرمندان فعال در این عرصه ادا نشود:«زیاد از ضعف قانون در بحث کپی‌رایت سخن گفته‌ایم. این مسئله یکی دیگر از عواملی است که به هنر موسیقی آسیب وارد می کند. موسیقی از نظر اقتصادی وضعیت مناسبی ندارد خاصه در این برهه زمانی که متاسفانه تعداد قابل توجهی از مردم آثار موسیقایی را خریداری نمی کنند و به راحتی از طریق فضای مجازی نسخه کپی شده آن را دانلود می کنند. با این اوصاف اثری تولید و چند ده میلیون نیز صرف هزینه ساخت آن می شود اما شرکت های  پخش موسیقی خریدار آن نیستند چون اطمینان دارند که نمی توانند سرمایه ای را که برای آن هزینه کرده اند، بازگردانند. حامیان مالی هم معمولاً در جایی حمایت می کنند که مطمئن باشند پول و سرمایه شان به انضمام ارزش افزوده اش بازمی گردد. با این اوصاف کسی وارد گود سرمایه گذاری برای هنر نمی شود مگر آن که از سودش مطمئن باشد. آرزوی او در مقام یک هنرمند، ایجاد تحول در این عرصه است تا آن هایی که در این وادی با عشق فعالیت می کنند، دغدغه معاش نداشته باشند.
هنر موسیقی مرز نمی شناسد


بحث دیگر ما با این هنرمند از حضورش در فضای مجازیست. صریح می گوید که «متاسفانه یا خوشبختانه در شبکه های اجتماعی عضویت ندارم.»اما صفحات او در شبکه های اجتماعی را افراد دیگری مدیریت می کنند و خودش از این عرصه دوری می جوید. دلیلش را هم حواشی ذکر می کند که اقتضای این عرصه است:«معتقدم برای استفاده بهینه از چنین امکانی نیازمند نوعی مهارت آموزی هستیم.»عقیلی البته به اثرگذاری این ظرفیت برای جذب مخاطب و ارتباط با او اذعان دارد و می گوید: تا حد زیادی با این مسئله موافقم که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی کمک می کنند تا هنرمند اثرش را به جامعه بشناساند و برنامه ها و فعالیت هایش را معرفی و اطلاع رسانی کند. البته همان طور که گفتم آسیب های خودش را هم دارد که یکی از آن ها، عرضه غیرقانونی آثار هنرمندان است، بدون آن که با عرضه کنندگان برخوردی شود. سود چنین اقداماتی قطعا به جیب هنرمند نمی رود. حرفمان می کشد به زیرزمینی هایِ هنر موسیقی. آن هایی که دنبال مجوز نمی روند و از قضا همین فضای مجازی آن ها را به شهرت می رساند و طبیعتا حاشیه های این هنری که بر آن نظارتی وجود ندارد، دامن آن هایی را می گیرد که تحت نظارت قانون و مجوزهای رسمی فعالیت می کنند. عقیلی براین باور است که اگر به این هنرمندان عمدتا جوان پر و بالی داده شود و مسیر دریافت مجوزها، تسهیل گردد؛ فعالیت زیرزمینی هم بی معنا خواهد شد.او می گوید: وقتی شمای نوعی بتوانید کارتان را در عرصه رسمی تولید کنید و بعد هم آن را ارائه دهید نیازی به حضور در چنین فضایی نیست. در عرصه هنر هم مثل دیگر حوزه ها تصمیم گیرنده اصلی مردم هستند. در خارج از کشور هزاران مدل موسیقی وجود دارد اما این مردم هستند که تصمیم می گیرند که به چه آثاری گوش بسپارند. اصالت کار برای مردم ما مهم است و به تجربه می توانم بگویم که تشخیص هنری مردم ما بسیار بالاست. از این منظر اگر مسئولان و تصمیم گیران عرصه را باز بگذارند و اجازه بدهند استعدادهای جوان در چارچوب های منطقی، آثار خود را تولید و عرضه کنند؛ در مرحله انتخاب، این جامعه و مردم هستند که گزینش لازم را انجام می دهند و به ارتقای آثار کیفی کمک می کنند. او نقدی را هم به دسته بندی های کاذبی وارد می کند که خط کش می گذارند و هنرمندان را در قالب های مختلف موسیقی خط بندی می کنند. امری که در دیگر اشکال هنر وجود ندارد.این خواننده مطرح کشورمان، این رویه را آسیبی می داند که باعث می شود تا خلاقیت از این عرصه دریغ شود و هنرمند به مرزهایی که دیگر برایش تعیین کرده اند محدود شود. او می گوید: تقسیم بندی های فرضی هنوز دست از سر موسیقی بر نداشته اند. متاسفانه فقط در موسیقی ما این طور است که یک جبهه گیری توسط عده ای علیه موسیقی سنتی به وجود آمده و از آن طرف هم جبهه گیری دیگری توسط گروهی دیگر علیه موسیقی پاپ شکل گرفته است. انگار می خواهند هنرمندان این عرصه را در تقابل با یکدیگر قرار دهند و این رویکردی بسیار غلط است.عقیلی تاکید می کند: به عنوان کسی که سال هاست در عرصه موسیقی فعالیت دارد، از جان و دل می گویم که موسیقی مرز نمی شناسد و باید به آن نگاهی جهانی داشته باشیم. این نگاه به من آموخته تا قضاوت ها را کنار بگذارم و بپذیرم موسیقی پاپ خوب، خوب است و موسیقی سنتی خوب هم خوب است. حالا اگر هرکدام از این موارد تنها شبحی باشد از عنوان و ژانری که نامش را یدک می کشد هیچ دلیلی ندارد پشت آن عنوان ها پناه بگیریم و نگوییم اثر هنری که مایه نداشته باشد و معاصر نباشد، خوب نیست چه سنتی باشد و چه پاپ و چه هر شکل دیگر از آن.
موسیقی بهانه پیوند من و همسرم شد
از سالار عقیلی درباره کارهای ملی – میهنی و حماسی او می پرسیم که چه در قالب  ارکسترهای موسیقی ملی ایران و سمفونیک اصفهان اجرا کرده و چه آن هایی که خوانده تا بر تیتراژ سریال یا فیلمی ماندگار شوند. او می گوید: من حدود 460 آهنگ اجرا کرده ام که از این میان تنها 10 آهنگ ملی – میهنی است اما زعم بسیاری آن است که عمده کارهای من در این حوزه بوده است، در حالی که اگر کسی شنونده کارهای من بوده باشد و تمام کارهای سالار عقیلی را دنبال کند، این حس را نخواهد داشت. علت این موضوع این است که تلویزیون و رادیو بیشتر کارهای ملی – میهنی من را پخش می کنند. البته این می توانست عکس هم باشد و اگر مثلا رادیو و تلویزیون آن 450 کار دیگر من را پخش می کرد، شاید تلقی برخی از مردم آن بود که سالار عقیلی فقط کارهای عاشقانه می خواند یا بر مفاهیم تغزلی تاکید بیشتری دارد تا درون مایه های وطنی و حماسی. او از این موضوع خاطره ای دارد که آن را این طور تعریف می کند: یک بار آقایی من را در خیابان دید و به من گفت: چرا شما فقط کارهای ملی – میهنی می خوانید و از اشعار حافظ و مولانا در آثارتان بهره ای نمی گیرید؟ گفتم من 120 اثر از سعدی، حافظ و مولانا دارم اما چون شما کارهای دیگر را زیاد می شنوید فکر می کنید آثار من محدود به موضوعات ملی-میهنی می شود.حرف دیگر ما با این هنرمند نامدار، از خانواده ای است که از جنس خود اوست، یعنی هنرمند و هنردوست. او این خانواده را افتخار خود می داند و می گوید: خانم حریر شریعت زاده جزو سه نفری در ایران هستند که سبک پیانونوازی زنده یاد استاد مرتضی خان محجوبی را دنبال می کنند. به هر حال من هم از زمانی که کار موسیقی را شروع کردم، علاقه مند به استاد بنان بودم و به نوعی علت آشنایی من و همسرم هم همین بود و به بیان بهتر، موسیقی ما را به هم پیوند داد. من اولین کنسرت رسمی ام را با همراهی همسرم  برگزار کردم. خاطرم هست قرار بود آن برنامه را دو شب اجرا کنیم اما مردم آن قدر لطف داشتند و به قدری استقبال کردند که یک شب دیگر هم کنسرت تمدید شد. بعد از این بود که من و همسرم به عنوان نوازنده پیانو به همراه آقای سیامک بنایی و آرش فرهنگ فر به عنوان نوازنده تنبک، آلبوم «مایه ناز» را ضبط کردیم. آلبوم مایه ناز پیش از آن که از سوی مردم عزیز مورد استقبال قرار بگیرد هواخواهان زیادی در میان شرکت های توزیع موسیقی پیدا کرده بود. البته به غیر از سالار عقیلی و همسرش، فرزند آن ها «ماهور» هم در عرصه موسیقی فعال است. این هنرمند در توضیح علت حضور فعالانه فرزندش در عرصه موسیقی بیان می کند: او بزرگ شده یک خانواده هنری است و این ریشه ها، ماهور را هم سمت موسیقی کشانده است. او حالا در حد خیلی خوب ویلن می نوازد و در زمینه ساز تنبک هم نوازنده قابلی به حساب می آید.
وجود امام رضا(ع)، شوق دیدار را صدچندان می کند
سالار عقیلی سفرهای متعددی به مشهد داشته و آثارش را در این شهر نیز به صحنه برده است. او در خصوص فضای هنری شهرمان می گوید:  مردم مشهد بسیار مردم مهمان نواز و اهل هنری هستند، هنر و خاصه موسیقی را به خوبی می فهمند. وی می گوید: من هر وقت که به مشهد می آیم با عشق به این شهر سفر می کنم. به ویژه با عشق به امام رضا(ع) که مضجع شریفشان، شوق سفر و دیدار را برای آدمی صدچندان می کند.