شبی که فوتبال اوردوز کرد

شهروند| ۲۴۵ نفر مصدوم شدند و یک نفر فوت شد. ماشین سیار صداوسیما که کنفدراسیون فوتبال آسیا بارها و بارها تاکید کرده است نباید در پیست تارتان آزادی باشد، دچار خسارتی اساسی شد. نرده‌های استادیوم آزادی شکسته شد و تماشاگران سپاهانی هم صندلی‌های زیادی را شکستند. بازار فحاشی و جنگ بین طرفداران دو تیم هم که داغ داغ بود و مصاحبه‌های عوامل دو باشگاه علیه هم جو را لحظه به لحظه ملتهب‌تر می‌کرد. داورزنی معاون وزیر از فدراسیون فوتبال خواسته هر چه سریع‌تر با مقصران این فجایع برخورد شود! اسماعیل حسن‌زاده، رئیس کمیته انضباطی، هم مثل همیشه از برخورد قانونی و سخت با متخلفان حرف زده است و طبیعتا باشگاه و عوامل تیم‌ها را با محرومیت و جرایم مالی مواجه می‌کند تا جنجال بعدی فرا برسد. اما چرا آزادی این شب سیاه را تجربه کرد؟ چرا شاهد این تئاتر نفرت‌پراکنی بودیم و چرا تماشاگران دو تیم از فوتبال برای دشمنی با طرفداران رقیب استفاده می‌کنند؟
1- چرا قانون منع مصرف مخدر اجرا نشد؟
طبق اعلام رسمی رئیس اورژانس تهران یک هوادار سی‌وسه ساله به دلیل سوء مصرف مواد مخدر در استادیوم اوردوز کرد و جان خود را از دست داد (اگرچه خانواده مجتبی در صحبت با شهروند روایت متفاوتی از ماجرا دارد). بدون تردید این خبری ناراحت‌کننده برای فوتبال ایران است . در ورزشگاه‌ها آمار مصرف مواد مخدر حشیش و گل بیداد می‌کند و هیچ اقدام موثری هم برای جلوگیری از این اتفاق انجام نمی‌شود. در همین رابطه اما می‌توانیم تلنگری به مدیران فوتبال ایران بزنیم! آنها که سال گذشته به صورت رسمی قانونی را تصویب کردند که دیگر تماشاگران داخل استادیوم اجازه کشیدن سیگار را ندارند اما هیچ وقت این قانون را نتوانستند اجرا کنند.  که اگر این قانون اجرا می‌شد،‌ هیچ کسی در استادیوم به خاطر استعمال مخدر فوت نمی‌کرد.
2- جنگ درصد سکوها


اگر مسئولان درگیری مجازی مربوط به قبل از بازی پرسپولیس و سپاهان را بین تماشاگران دنبال می‌کردند، قطعا بسیاری از جنجال‌ها رخ نمی‌داد! مدیران باشگاه پرسپولیس و تماشاگران این تیم حساسیت بسیار زیادی را روی اختصاص تنها 10درصد سهمیه قانونی به تماشاگران حریف داشتند. به همین ترتیب البته در جلسه شورای تامین مصوب شده بود که 6 سکو در ورزشگاه آزادی در اختیار تماشاگران سپاهان قرار بگیرد؛ به این ترتیب که 3 سکو در طبقه دوم و 3 سکو در طبقه اول 10درصد سهمیه تماشاگران سپاهان باشد اما اشتباه بزرگ در اختصاص سهمیه به تماشاگران اصفهانی یکی از اصلی‌ترین دلایل فاجعه آزادی بود. مسئولان یگان ویژه از همان ابتدا که درهای آزادی باز شد 6 سکو در طبقه اول را به تماشاگران میهمان دادند. از همین رو 6 سکو بالای سر آنها در طبقه دوم خالی ماند و چندین هزار نفر از تماشاگران پرسپولیس پشت درها ماندند. ازدحام جمعیت و صدای اعتراض شدید پرسپولیسی‌ها باعث شد که درِ سکوهای طبقه دوم باز شود و تماشاگران سرخ از بالا هم سپاهانی‌ها را محاصره کردند که این اتفاق با اعتراض شدید تماشاگران تیم اصفهانی همراه شد و آنها به شکستن صندلی‌ها و حتی درگیری با ماموران یگان  ویژه اقدام کردند؛ گفته می‌شود آغازگر پرتاب سنگ هم تماشاگران اصفهانی بودند.
3- 22 هزار نفر اضافه!
ورزشگاه 78 هزار نفری آزادی تهران در زمان بازی حساس پرسپولیس و سپاهان میزبان بیش از 100 هزار تماشاگر بود و این چیزی فراتر از فاجعه است! در شرایطی که فیفا و AFC بارها و بارها فدراسیون فوتبال و باشگاه‌ها را به خاطر حضور جمعیت بیش از گنجایش ورزشگاه با جرایم مالی سنگین روبه‌رو و حتی تهدید به محرومیت هم کرده‌اند، باز هم در بازی‌های مهم شاهد ازدحام حیرت‌انگیز جمعیت در آزادی هستیم. تماشاگران بعد از اینکه تمام راهروهای طبقه اول و دوم را هم پر کردند، مجبور می‌شوند ایستاده بازی را دنبال کنند و در بازی پرسپولیس و سپاهان حجم زیادی از مردم حتی روی دیوار طبقه دوم نشستند! نخستین تبعات ازدحام شدید جمعیت هم خارج‌شدن کنترل نظم از دست مقامات اجرایی و یگان ویژه خواهد شد.
4- امدادرسانی با تأخیر
این حجم جمعیت حتی روی  امدادرسانی به تماشاگران در مواقع بحرانی هم تأثیر منفی می‌گذارد. وقتی تمام راهروها پر از جمعیت است، اگر یک نفر حالش بد شود، طبیعی است که نیروهای امدادی و اورژانس با تأخیر بالای سر مصدوم برسند. در مواقعی که حال تماشاگران در ورزشگاه بد شود یا آسیبی به آنها برسد، همین ازدحام جمعیت جان آنها را به خطر می‌اندازد؛ به طور مثال استرس ناشی از تماشای بازی‌ها همواره باعث می‌شود که شاهد سکته قلبی برخی از تماشاگران و بدشدن حال آنها باشیم. به این ترتیب در چنین مسابقاتی وقتی حال یک نفر بد شود، رسیدن به‌موقع نیروهای امدادی جان افراد را به خطر می‌اندازد که متاسفانه در همین بازی پرسپولیس و سپاهان خبر فوت یک تماشاگر پرسپولیسی هم تایید شد. عده‌ای از شاهدان عینی در فضای مجازی تاکید کرده‌اند که امدادرسانی به این فرد فوت‌شده با تأخیر زیادی انجام شد.
5- گیت‌هایی که هنوز نصب نشده‌اند
شورای تامین استان تهران تاکید ویژه داشت که بلیت‌فروشی بازی‌های مهم از جمله پرسپولیس و سپاهان باید به صورت اینترنتی انجام شود اما در کمال حیرت همه در روز بازی شاهد فروش بلیت‌های طبقه دوم در استادیوم آزادی بودیم؛ این در حالی است که از قبل اعلام شده بود تمام بلیت‌های مسابقه به فروش رسیده است و معلوم نیست چرا به نزدیک به 20 هزار تماشاگر بلیت فروخته شده است؟! چرا آن زمانی که تمام سکوها پر شده بود باز هم بلیت فروخته می‌شد؟ درآمد واقعی بلیت‌فروشی از بازی پرسپولیس و سپاهان چقدر بود؟ چرا هنوز صندلی‌های استادیوم آزادی شماره‌گذاری نمی‌شود؟ چرا گیت‌های الکترونیکی  نصب و راه‌اندازی نشده‌اند؟ چرا قانون درست اجرا نمی‌شود؟! این چراها علت اصلی فجایع اینچنینی در استادیوم‌ها هستند!
6- شعاری که تنش‌ها را بیشتر کرد
تماشاگران پرسپولیس از زمانی که قلعه‌نویی را کنار زمین دیدند تا پایان مسابقه علیه این مربی شعارهایی تند سر دادند. علاوه بر فحاشی‌ها شعار اصلی و متحد 90 هزار نفری آنها این بود: «رئیس مافیا کیه؟ امیر قلعه‌نوییه!» سرمربی سپاهان در یکی از لحظاتی که تماشاگران پرسپولیس این شعار را سر می‌دادند هم با دست روی سینه خود زد و در واکنشی بحث‌برانگیز  و با تایید کنایه‌دار به این اتفاقات واکنش نشان داد. او دیروز هم در مصاحبه‌ای گفت که تماشاگران به او فحش بدهند اما به سمت هم سنگ پرتاب نکنند. با این حال این شعارها علیه قلعه‌نویی ناراحت‌کننده بود.
7- تهدید مدافع سپاهان و ادامه ماجرا
سیاوش یزدانی بازیکن نه‌چندان شناخته‌شده و جوان سپاهان جنجال این بازی را با مصاحبه‌ای که بعد از بازی داشت به اوج رساند. او گفت: «از همین حالا می‌گویم که هواداران پرسپولیس برای بازی جام حذفی به اصفهان نیایند زیرا امنیت آنها را خدا تامین می‌کند؛ نسبت به هواداران ما بیرحمانه عمل کردند. مطمئن هستم که اگر آنها به اصفهان بیایند، خون به پا خواهد شد. صحبت‌های من یک توصیه دوستانه است.» باشگاه پرسپولیس بلافاصله بعد از این صحبت‌ها علیه این بازیکن شکایت کرد. تماشاگران پرسپولیس شدیدترین واکنش را به این بازیکن داشته و تاکید دارند که او حرف‌هایی را زد که توسط عوامل باشگاه سپاهان به او دیکته شده بود. با این حال این مصاحبه به قدری در فوتبال ایران تنش ایجاد کرد که یزدانی مجبور به عقب‌نشینی از صحبت‌های خود شد و در مصاحبه‌ای تکمیلی که فایده زیادی هم نداشت، تاکید کرد: «من منظورم تماشاگرنماها بودند نه تماشاگران فهیم پرسپولیس که قدمشان روی چشم ما خواهد بود!» ولی سوال از یزدانی اینجاست که او چطور می‌تواند فرق بین تماشاگرنما یا تماشاگر فهیم را  از روی ظاهر تشخیص بدهد؟