چالش های پیش روی «سنتکام»

پس از بیانیه رسمی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تروریستی دانستن فرماندهی سنتکام  (CENTCOM) مستقر در فلوریدا، تحلیل ها نشان می دهد طرفین دچار چالش هایی خواهند شد که پرداختن به چالش نیروی بازیگر خارجی اهمیت ویژه ای دارد. در راهبردهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران ضربه اول جایی ندارد و این بدین معناست که جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه آغاز کننده درگیری و تخاصم نظامی نیست. اما چندی پیش با طرح دفاع پیشگیرانه و دفاع تهاجمی، مفاهیم ضربه اول تغییر کرده و این مسئله می تواند آتش درگیری را کمی دورتر و با فضای گسترده تر آغاز کند. جدی ترین چالشی که فرماندهی سنتکام هم اکنون با آن مواجه است، شیوه ارتباط گیری جمهوری اسلامی ایران با این ستاد در غرب آسیا و شمال آفریقاست. پیش از این بر پایه پروتکل های بین المللی طرفین از کنار هم عبور می کردند ولی حالا باید در برابریکدیگر واکنش هم تراز نشان دهند. پمپئو در پاسخ به سوال خبرنگاری برای دستگیری فرماندهان ارشد سپاه ایران سکوت کرد و این نشان می دهد او نه تنها به ضمانت اجرایی این قانون در میدان امیدی ندارد بلکه وزارت دفاع آمریکا را جلودار درگیری دانسته است. از سوی دیگر طرح دستگیری مقامات آمریکایی در مجلس ایران  می تواند چالش جدی برای فرماندهان، ژنرال های مستشار و رهبران نظامی آمریکا در منطقه باشد. اما این سوال مطرح است، به جز بحث های سیاسی و تبلیغات رسانه ای، جدی ترین چالش ارتش آمریکا در منطقه چیست؟ یکی از مهم ترین چالش های پیش رو، در اختیار قرار دادن تسلیحات راهبردی به گروه های مسلح ضد ارتش آمریکاست. تسلیحات ارائه شده همیشه در قالب کمک به ارتش های رسمی بوده که از این پس برای این موضوع ایران می تواند راساً ورود کند و طراحی مکانیزم مشخصی داشته باشد. مسئله ای که می تواند دست گروه های مختلف را باز بگذارد و اهداف مختلفی را در اختیار گروه های مخالف آمریکا قرار دهد. از سوی دیگر، آبراه خلیج فارس، آبراه بزرگی است وبر پایه پروتکل های بین المللی، ایران همیشه مراعات همسایگان خود را کرده است. با آغاز جنگ سیاسی میان دو کشور، این فرصت به وجود آمده تا ایران تسلط خود را بر آبراه خلیج فارس بیش از یک اعلام رادیویی به زبان فارسی نشان دهد. جمهوری اسلامی ایران ابزار و فرصت های مناسبی دارد تا با بازنمایی عناصر درگیر در صحنه ژئوپلیتیک منطقه، فشار خود را برای کاهش نیروهای آمریکایی در غرب آسیا افزایش دهد. یکی از این موارد می تواند برگزاری رزمایش سراسری در آبراه های خلیج فارس و به نوعی انسداد کوتاه مدت این محور انرژی باشد تا در چنین شرایطی برای تردد نیروهای آمریکایی در خلیج فارس مشکلاتی ایجاد شود و اختلالی شکل گیرد.از طرف دیگر، گروه های همپیمان سنتکام در منطقه نیز دچار چالش خواهند شد. ایران می تواند با همکاری محور مقاومت به ویژه کشورهای عراق، سوریه و یمن گروه های خصوصی - امنیتی همکار سنتکام را تحت فشار قرار دهد و مشکلاتی برای آنان ایجاد کند. مشکلاتی که می تواند به فشار لابی آنان بر دولت و مجلس این کشور اثر بگذارد. افزون بر این،«مهم ترین چالش سنتکام در منطقه، پرونده صلح افغانستان، آینده سیاسی سوریه و حضور نظامی در عراق خواهد بود.» پیش از این بازیگری آمریکا در افغانستان مختار و بدون قید بود اما امروزه و پس از تروریست دانستن آنان توسط ایران، ضمن حمایت ایران از گروه های مخالف واشنگتن در افغانستان، می توان بر روی پیمان نامه امنیتی تهران – کابل تاکید کرد. از سوی دیگر تردد نیروهای آمریکایی از مرز عراق به سوریه دچار چالش هایی می شود که نگرانی تامین امنیت را برای فرماندهان میانی و پایینی ارتش آمریکا تشدید می کند.  به نظر می رسد چالش اخیر بحران سیاسی میان تهران – واشنگتن وارد مرحله جدیدی شده اما بعید است این چالش به جنگ یا درگیری مستقیم ختم شود. مسئله ای که هر دو طرف به آن اذعان دارند. دلیل آن نیز نبود ظرفیت برای درگیری جدید در منطقه  و گسترده بودن عواقب این درگیری توسط جمهوری اسلامی ایران است. به طوری که اگر درگیری توسط واشنگتن آغاز شود قطعا محدود به یک جغرافیای خاص نیست.