«ابتکار» از نبود گفتمان‌سازی بین جریان‌های سیاسی گزارش می‌دهد جریان‌های سیاسی در بن‌بست گفتمانی

الهام برخوردار
جریان‌ها و جناح‌های سیاسی در ایران در آوردگاه‌های مختلف سیاستی، فراز و فرودهای بی‌شماری را در عرصه سیاست تجربه کردند و مرور مواضع جریان‌های سیاسی موجود در کشور نشان می‌دهد که چهره‌ها و شخصیت‌های منتسب به هر جناح با توجه به شرایط موجود رویکرد و تصمیمات متفاوتی اتخاذ کرده‌اند. سیاستمداران جناحی در ایران در هر مقطعی با توجه به الزامات و پارامترهای آن مقطع آرایش سیاسی خود را تغییر می‌دادند که این تغییر از یک اظهارنظر ساده تا چرخشی 180 درجه‌ای در مواضع، گستردگی داشت. در این میان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی را می‌توان دو گفتمان اصلی در تاریخ فعالیت احزاب، تشکل‌ها و چهره‌های سیاسی در تاریخ جمهوری اسلامی به شمار آورد. معمولا در استانه انتخابات این دو جریان‌ سیاسی فعالیت‌های خود را فعال‌تر از گذشته از سر می‌گیرند. نشست‌ها برگزار می‌کنند، برنامه و مانیفست می‌دهند، بین طیف‌های مختلف هرکدام از جریان‌ها ائتلاف‌هایی صورت می‌گیرد. اما با اینکه سال 98 ما انتخابات مجلس شورای اسلامی را در پیش داریم تحرک خاصی در جریان‌ها و احزاب سیاسی در کشور دیده نمی‌شود. می‌توان گفت بی‌رمقی در این جریان‌ها کاملا مشهود است.
حیات و شادابی یک جامعه را با شاخصه‌هایی چند می‌توان سنجید که یکی از آنها فعالیت‌ها و تلاش‌های سیاسی سیاست پیشگان و احزاب سیاسی است. جامعه پیرامونی ما چندی است سیاست را به فراموشی سپرده و تن به سکوت سیاسی داده که البته در درازمدت حتما خطرساز است. پرداختن به علل و عوامل وضع موجود را باید به صاحب‌نظران امر سیاست و تئوری پردازان دانش سیاسی واگذاشت و ایشان هستند که باید پیگیری کنند اما به نظر می‌رسد در گفتمان‌سازی به یک بن‌بست رسیده‌اند. برای مثال برخی از تئوریسین‌های جریان اصلاح‌طلب حرف از مشارکت مشروط می‌زنند و می‌گویند اگر چنین و چنان نشود عطای انتخابات را به لقایش می‌بخشیم. در مقابل جریان اصولگرا همچنان نتوانسته است به یک ائتلاف درونی بین طیف‌های مختلف خود دست پیدا کند. در واقع ضعف گفتمانی در جریان‌های سیاسی امروز امری است که بر کسی پوشیده نیست. همین امر باعث چنین بی‌تحرکی و بی‌رمقی بین احزاب سیاسی شده است. باید توجه داشت تداوم ضعف گفتمانی جریان‌های سیاسی کشور، فضا را به سمت رکود و بی‌تحرکی پیش خواهد برد. در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان برای تاثیرگذاری بر معادلات کشور، چاره‌ای جز بازاندیشی بر بنیان‌های فکری و اصول کنشگری خود ندارند. آگاهی به شرایط نامساوی اصلاح‌طلبان با اصولگرایان برای ورود به ارکان سیاسی و کنشگری در آن از یک سو و تردید عمومی نسبت به کارآمدی ایده‌ها و برنامه‌های جریان‌های سیاسی به تدبیر چالش‌های کنونی کشور، فضایی از ناامیدی و رخوت را در جامعه به وجود می‌آورد. تداوم و تشدید این شرایط، مشارکت عمومی و حیات سیاسی کشور را در معرض آسیب قرار می‌دهد و احتمال ظهور یک جریان سوم تندرو نگاه پوپولیستی در چنین شرایطی وجود دارد.
با وجود آنکه جریان‌های سیاسی این رکود و رخوت را درک می‌کنند و می‌دانند دیگر نمی‌توان با این فرمان جلو رفت. اما همچنان برای گذار از این دوران چاره‌اندیشی نکرده‌اند. در واقع نخبگان سیاسی و تئوریسین‌های هرکدام از این جریان‌ها باید به بازنگری در راهبردها و تاکتیک‌های سیاسی بپردازند و بازاندیشی و اصلاح درون گفتمانی داشته باشند.


چه اتفاقی افتاده است که نخبگان سیاسی و دانشگاهی دچار بی‌تحرکی شده‌اند. عوامل بن‌بست گفتمانی چه بوده است؟ چرا آنها در رویش و گفتمان جدید به بن‌بست رسیده‌اند؟ عواملی باعث فرسایش گفتمانی در صحنه سیاسی کشور شده است، کدامند؟ ابوالفضل شکوری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در‌این‌باره به «ابتکار» گفت: با توجه به شرایط کشور و همچنین واکنش‌هایی که از سوی بدنه اجتماعی دیده می‌شود کاملا مشخص است که دیگر جریان‌های سیاسی موجود در کشور با گفتمان سنتی نمی‌توانند نتیجه بگیرند و مشارکت سیاسی در جامعه را بالا ببرند. واقعیت این است که امکان تکرار الگوهای سنتی دیگر وجود ندارد.
جابه‌جایی مهره به جای گردش نخبگان
این فعال سیاسی در ادامه افزود: به عقیده من جریان‌های سیاسی در حال حاضر به یک بن‌بست گفتمانی رسیده‌اند که درواقع یکسری عوامل و رخدادها در کشور باعث شده است که نخبگان سیاسی کم‌تحرک شده و در واقع به بن‌بست گفتمانی برسند. یکی ازاین عوامل بحث تحریم و فشار خارجی بر کشور است که به دنبال آن مشکلات اقتصادی زیادی را موجب شده است. در واقع ناتوانی در حل مشکلات داخلی و نبود مدیریت کارآمد در شرایط بحرانی نخبگان را سرخورده کرده است. شاید یکی از دلایلی که جریان‌های سیاسی به بی‌تحرکی رسیدن همین ناتوانی در رفع مشکلات کشور است و ناامیدی مردم از آنها بوده است. درواقع اینها در مدیریت کشور نتوانستند کارنامه موفقی داشته باشند و عدم رضایت مردم از آنها باعث شده است به یک بن‌بست گفتمانی برسند. با نگاهی به فعالیت‌های جریان‌های سیاسی در سال‌های اخیر می‌بینیم که هیچ‌کدام از آنها گردش نخبگان نداشته بلکه جابه‌جایی مهره داشته‌اند. زمانی که در احزاب و جریان‌های سیاسی جوان‌گرایی رخ نمی‌دهد نتیجه آن همین بی‌تحرکی و بی‌رمقی می‌شود. این باعث می‌شود در جامعه ناامیدی رخ دهد که بسیار خطرناک است.
ابوالفضل شکوری تصریح کرد: این رسالت بر عهده نخبگان و تئوریسین‌های جریان‌های سیاسی موجود در کشور است. درواقع تحلیل و بازسازی گفتمانی بر عهده نخبگان سیاسی است اما با توجه به اینکه گفتمان‌سازی هم‌زمان با تحولات پیش نمی‌رود نتیجه دلخواه از آن کسب نمی‌شود. اینجا است که شانس رویش و پیدایش یک جریان سوم وجود دارد و احتمالا جنبه پوپولیستی بیشتر می‌شود. در واقع جریان‌های اصیل سیاسی در کشور شکست خورده هستند و دیگر نمی‌توانند با راهکارهای قبلی موفق شوند.
این فعال سیاسی در پایان تاکید کرد: تنها راه نجات گردش نخبگان بین جریان‌های سیاسی است که می‌توانند ناجی احزاب و فضای سیاسی بی‌رمق کنونی در کشور باشند.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» از رقابت انتخابات درون‌حزبی میان برنی سندرز و جو بایدن گزارش می‌دهد علیرضا صدقی حبس مدیران در کلیدواژه‌های تکراری «ابتکار» از نبود گفتمان‌سازی بین جریان‌های سیاسی گزارش می‌دهد جریان‌های سیاسی در بن‌بست گفتمانی چالش‌های تعیین کرایه تاکسی‌ها بررسی شد مستقیم، امسال چند؟ آیا حاضریم برای حفظ کتابفروشی‌ها، از نمایشگاه‌های کتاب خرید نکنیم؟ غول بزرگ پاتوق‌های فرهنگی را می‌بلعد وزارتخانه شدن میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همچنان در بی‌خبری است هشدار وزارت اطلاعات به تبعات عدم حفظ میراث تاریخی رضا میرکریمی: مدیریت ما است که شرایط را بد می‌کند «ابتکار» به‌مناسبت هفته کاروکارگر وضعیت معیشتی کارگران را بررسی می‌کند کارگر و کارفرما قربانی تورم! شخص ترامپ به دنبال جنگ با ایران نیست آیت‌الله مکارم‌ شیرازی: اساس وهابیت بر کشتن انسان‌های بی‌گناه است پایان کار شاگردان بنا در روز نخست قهرمانی آسیا با ۲ طلا و ۲ برنز رئیس قوه قضاییه: ظرفیت‌های دیوان عالی کشور باید احیا شود با صدور احکام جداگانه از سوی وزیر کشور روسای ستاد انتخابات و امنیت انتخابات تعیین شدند شباهت‌ها و تفاوت های انقلاب های عربی و آفریقایی