دفاع از زمین‌ها و خانه‌ها در جنگ با سیل

عطیه کریمی| فداکاری‌ها و تلاش‌های شبانه‌روزی امدادگران و نجاتگران جمعیت هلال‌احمر از آغازین روزهای‌ سال جدید و در روزهای اخیر برای امدادرسانی به افراد گرفتار در سیل و آب‌گرفتگی بسیار ستودنی است. داوطلبان و امدادگرانی که بی‌هیچ چشمداشتی در شرایط سخت و بحرانی، در حوادث طبیعی و غیرطبیعی، به دور از خانواده‌های خود، در پایگاه‌های امدادی و اردوگاه‌ها و همچنین پایگاه‌های جمع‌آوری کمک‌های مردمی حضور دارند، تا با فعالیت‌های خود باعث تسکین آلام سیل‌زدگان و آسیب‌دیدگان شوند. در حقیقت زمانی که مصیبت‌دیدگان خانه و زندگی خود را از دست می‌دهند، انسان‌هایی داوطلب و فداکار با لباسی به رنگ عشق حاضر می‌شوند تا در کنار مردم، امید رفته آنها را بازیابند. امدادگران و نجاتگران استان خوزستان نیز با وجود سپری شدن یک ماه از ‌سال جدید و وقوع سیل، هنوز هم با تمام توان و عشق خود به مردم خدمت می‌کنند و سختی کار، از تلاش‌های آنها کم نمی‌کند. «برخورد مردم با امدادگران به گونه‌ای است که بیشتر تشویق می‌شویم تا به آنها خدمت کنیم. کار در هلال‌احمر سختی‌های زیادی دارد، اما همین که مردم شاد شوند و کمک حالشان باشیم برای ما کافی است.» اینها بخشی از صحبت‌های فاطمه جماسی از نجاتگران شهرستان کارون است. او که این روزها با وجود شرایط سخت بارداری باز هم در کنار همسرش در فعالیت‌های امدادی و کمک‌رسانی حضور دارد، معتقد است: «در آینده فرزندم کاری را که امروز من انجام می‌دهم را دنبال می‌کند، پس چه بهتر که کار خوب را یاد بگیرد.» با وی گفت‌وگویی کردیم تا از شرایط سخت روزهای پس از سیل و حال‌وهوای مردم برایمان بگوید که خواندن آن خالی از لطف نیست.
خودتان را معرفی کنید و بگویید از چه زمانی وارد هلال‌احمر شدید؟
من فاطمه جماسی متولد‌ سال ۱۳۶۹ و از نجاتگران استان خوزستان شهرستان کارون هستم. بنده از‌ سال ۱۳۸۸ وارد جمعیت هلال‌احمر شدم و اکنون 10‌سال سابقه حضور در این جمعیت را دارم. از آنجایی که 6 ماهه باردار هستم، بیشتر کارهای اداری را انجام می‌دهم.
در سیل اخیر خوزستان، فعالیت‌های شما از چه زمانی آغاز شد؟


در حال گذراندن طرح‌های نوروزی بودیم که از تاریخ سوم فروردین با اعلام آماده‌باش امدادی مبنی بر وقوع سیل و احتمال سیلاب در شهرستان اینجانب به‌ همراه کلیه عوامل امدادی در حالت آماده‌باش قرار گرفتیم و شروع به برنامه‌ریزی جهت اسکان سیل‌زدگان در مدارس، سالن‌های ورزشی، حسینیه‌ها، مساجد و غیره شدیم. بنده به همراه همسرم که ایشان هم از داوطلبان فعال هلال‌احمر هستند، در کنار هم شروع به فعالیت کردیم.
فعالیت اصلی شما در این روزهای بعد از سیل چیست؟
اصلی‌ترین فعالیت‌ها و کارهایی که انجام دادیم، برپایی اسکان اضطراری در مدارس بود،  پس از بازگشایی مدارس سیل‌زدگان را به سالن‌های ورزشی و حسینیه‌ها منتقل کردیم. از فعالیت‌های دیگر ما تامین مایحتاج روزانه سیل‌زدگان مانند خوراک، پوشاک،  لوازم بهداشتی و غیره است.
برخورد مردم با امدادگران هلال‌احمر در این بحران چگونه است؟
برخورد مردم با ما امدادگران به گونه‌ای است که بیشتر تشویق می‌شویم تا به آنها خدمت کنیم و خوشحالیم که از کارهای ما راضی هستند. من که در اداره مشغول هستم، هر روز تعداد زیادی مراجعه‌کننده داریم. در میان افرادی که در اردوگاه هستند، چادر و وسایل اولیه توزیع کردیم، برای آنهایی هم که راضی به ترک خانه‌هایشان و آمدن به چادرها نشدند، چادر و پتو بردیم و مایحتاجشان را فراهم ساختیم.
از سختی کار بعد از سیل برایمان بگویید.
این روزها شرایط کاری بسیار سخت است و ما 24 ساعته آماده‌باش هستیم. بعضی روزها مجبور می‌شویم شبانه‌روز بیدار باشیم و در اداره یا اردوگاه‌ها حضور داشته باشیم، هر کاری سختی خود را دارد. کار با هلال‌احمر نیز سختی‌های زیادی دارد، اما همین که مردم شاد شوند، برای ما کافی است. درست است که الان شرایط سخت است، ولی با همه اینها، هم خودم و هم همسرم با اشتیاق دوست داریم در کنار مردم فعالیت در جمعیت هلال‌احمر را ادامه دهیم.
با وجود بارداری کار کردن برایتان سخت نیست؟
تا حدودی سخت است، اما همسرم در کنارم هست. ایشان هم از امدادگران هستند و چهارسال است که در جمعیت هلال‌احمر فعالیت دارد، البته من بیشتر کارهای اداری و هماهنگی را انجام می‌دهم. همسرم در کارهای اسکان و رسیدگی به سیل‌زدگان و همچنین در ساخت سیل‌بندها به مردم کمک می‌کند.
چه عاملی انگیزه شما برای کار در هلال‌احمر می‌شود؟
همین که می‌توانیم به مردم خدمتی کنیم و کمک حالشان باشیم، به ما انگیزه کار کردن می‌دهد.
نظر خانواده و همسرتان در مورد کار کردن شما  با وجود بارداری چیست؟ شرایط کارکردن نسبت به قبل برایتان سخت‌تر نشده؟
در مورد نظر خانواده درباره کار کردن در شرایط بارداری‌ام، همان‌طور که گفتم همسرم در تمام لحظات کنارم هست و مخالفتی ندارد. خانواده اوایل مخالف بودند، اما این روزها، هم برادر و هم پدرم در جریان سیل کمک زیادی به من کردند. در کل شرایط کاری سخت است، اما عادت کرده‌ام. آن‌قدر خدمت‌کردن به مردم لذت‌بخش است که خودمان دیگر نمی‌توانیم دست از کار بکشیم.
قبل از بارداری هم کارهای اداری انجام می‌دادید یا در فعالیت‌های دیگر نیز مشارکت داشتید؟
هم کارهای اداری را انجام می‌دادم و هم در فعالیت‌های دیگر شرکت داشتم. در طرح‌های نوروزی همراه دوستان در چادرهای امداد نوروزی و همچنین در طرح خادم نیز فعالیت داشتم. در طرح خادم همکاران ما به روستاها می‌رفتند و مردم را نسبت به خطراتی که ممکن است برایشان اتفاق بیفتد، آگاه می‌ساختند و کمک‌های اولیه را به روستاییان آموزش می‌دادند. در همین سیل اخیر نیز از قبل آمادگی داشتیم و به روستاها آموزش‌هایی را داده بودیم. البته من خودم دبیر طرح خادم بودم و بیشتر کارهای هماهنگی را انجام می‌دادم، گاهی اوقات نیز همراه همسرم برای فعالیت‌های آموزشی به خانه‌های مردم می‌رفتیم.
به نظرتان کارهای امدادی و بشردوستانه که انجام می‌دهید روی فرزندتان هم تاثیر می‌گذارد؟ او را در آینده به چنین کارهایی تشویق می‌کنید؟
صد‌درصد. کارهایی که من انجام می‌دهم روی فرزندم هم تاثیر می‌گذارد. فکر می‌کنم هر کاری که امروز انجام بدهم، فرزندم در آینده همین کار را ادامه می‌دهد، پس چه بهتر است که کار خوب را یاد بگیرد. همان‌طور که گفتم برادر و پدرم هم در هلال‌احمر فعال هستند، در آینده نیز فرزندم را به این کار تشویق می‌کنم.
در این روزهای سخت کاری، خاطره‌ای هم دارید؟
خاطرات زیادی است، هم خوب و هم بد، اما بهتر است خاطرات خوب همیشه روی زبان جاری شود. برای مثال یک شب همراه همسرم و رئیس اداره برای بازرسی جاده رفته بودیم، تا وضع آبگرفتگی را بررسی کنیم. در آن‌جا خودرویی را دیدیم که تا نصفه در داخل آب رفته بود، همسرم به همراه حاضرین همگی کمک کردند و خودرو را از آب بیرون آوردند. خدارو شکر تلفات جانی نداشتیم.
این روزها حال و روز مردم سیل‌زده چگونه است؟
زندگی مردم در شهرها و روستاها بسیار آسیب‌دیده است. آنها زمین و خانه‌هایشان را از دست داده‌اند و بسیار ناراحت و عصبانی هستند. البته این چند روز آب کمی فروکش کرده و شرایط درحال بهترشدن است. مردم به سختی زندگی را می‌گذرانند، با آن‌که نیروهای امدادی تلاش می‌کنند شرایط بهتری را برایشان فراهم کنند، باز هم هیچ جا خانه خودشان نمی‌شود. حرف آخر این‌که مردم این شهر بسیار مقاومت کردند، به قول یکی از روستایی‌ها که سر سیل‌بند بود، ما این‌جا داریم می‌جنگیم، این وضع یک جنگ است که ما از زمین‌ها و خانه‌هایمان دفاع می‌کنیم.  این را هم اضافه کنم که بچه‌های هلال، رئیس اداره و همه عوامل در جریان این سیل بسیار زحمت کشیدند.