روزنامه ایران
1398/02/04
کتابهای بیکاغذ
مهسا رمضانی
خبرنگار
دیجیتالی شدن وجه غالب زندگی امروز است که تقریباً همه عرصهها را متأثر از خود کرده است. پرسشی که در این فضا مطرح میشود این است که دیجیتالی شدن امروز ما بر حوزه کتاب چه تأثیراتی داشته است و به آن بهعنوان فرصت یا تهدید میتوان نگریست؟ در این فضای دیجیتالی شده، مواجهه ما با کتاب چگونه باید باشد؟ اینها پرسشهایی است که با دکتر مسعود کوثری، استاد ارتباطات دانشگاه تهران و مدیر انتشارات علمی و فرهنگی در میان گذاشتهایم و تحلیل او را از وضعیت کتاب در این روزها جویا شدیم.
در دنیایی که همه چیز به سمت دیجیتالی شدن در حرکت است، مواجهه خود شما با کتاب در مقایسه با گذشته چه تفاوتی پیدا کرده است؟
من به شخصه کمتر کتاب به شکل الکترونیک روی صفحه مانیتور خواندهام و میتوان گفت که هرگز روی صفحه موبایل کتابی نخواندهام و بیشتر سعی کردهام تا حد ممکن اگر کتاب در بازار داخلی وجود داشته باشد آن را تهیه کرده و مطالعه کنم؛ چراکه معتقدم بخشی از تجربه کتاب برای کتابخوانهای حرفهای، همان دسترسی به کتاب بهصورت کاغذی است، بویژه در حوزههایی که به تفکر، تعقل و دقت بیشتری نیاز است.
کتاب چاپی و کاغذی لذتبخشتر و مفیدتر است، چون میتوان در حاشیههای آن برداشت و تحلیل نوشت و به نوعی با محتوا و متن وارد دیالوگ شد.
اما امکان حاشیهنویسی در کتابهای الکترونیک هم فراهم است پس شاید این دلیل قانعکنندهای برای استفاده نکردن از کتابهای الکترونیک و دلبستگی به کتابهای کاغذی نباشد...
بله، این امکانها برای کتابهای الکترونیک هم میسر است اما از آن سرعت و دقت لازم برخوردار نیست. به همین خاطر معتقدم برای حوزههایی که به دقت نیاز دارد، همچنان کتاب چاپی مناسبتر
است.
چرا فکر میکنید کتابهایی که نیاز به دقت بیشتری دارند و به تعبیری عمیقتر هستند باید بهصورت چاپی و کاغذی باشند؟ مگر در فرآیند خواندن کتابهای چاپی چه اتفاقی میافتد؟ برخی بر این باورند که خواندن کتاب چاپی به جاری شدن فکر فلسفی در یک جامعه کمک میکند، آیا شما هم با این دیدگاه همدل هستید؟
به عقیده من در شکل کتاب سنتی تمرکز بر واژهها و عبارتها بیشتر است و کنار هم دیدن واژهها و مقایسه محتوا با صفحات دیگر، بسرعت امکانپذیر است و این عوامل فرآیند «اندیشیدن» یا به تعبیر شما «فکر فلسفی» را میسرتر میکند. به نظر میرسد اندیشیدن یا به تعبیری گفتوگو با متن از طریق کتاب چاپی در مقایسه با ابزارهای الکترونیک متصورتر است.
اما واقعیت این است که اگر از منظر نگهداری، آرشیو کردن و دسترسپذیری، دو فضای کتاب چاپی و الکترونیک را با هم مقایسه کنیم، در خواهیم یافت که فیشبرداری کتابهای دیجیتال به مراتب از کتابهای چاپی راحتتر است چراکه قابل جستوجو، نگهداری و دستهبندی است و میتوان به کمک آنها زودتر مقالات را نوشت و دادهها را جمعآوری کرد. اینها همه از مزایای کتابهای الکترونیکی است اما در مجموع در هنگام مطالعه، تعمقی که کتاب دیجیتال ایجاد میکند، ضعیفتر است.
برخی رواج شبکههای اجتماعی و اقبال مردم به جنس اطلاعاتی که در این فضا، تولید و منتشر میشود را زمینهساز به حاشیه رانده شدن کتابها میدانند، برخی از این هم فراتر رفته و از آن تحت عنوان «عصر مرگ کتاب» یاد میکنند، دیدگاه شما در این باره چیست؟
کتاب قطعاً نخواهد مرد ولی ممکن است در نحوه ارائه آن تغییراتی رخ دهد، البته این تغییرات در مورد مطالب مختلف فرق میکند؛ مثلاً در مورد کتابهای فلسفی یا کتابهایی که حاوی نمودار و ارقام و اطلاعات هستند یا کتابهای تصویری به نحوی است و اینها هرکدام سرنوشتهای متفاوتی پیدا میکنند.
شما پیشتر اشاره کردید که کتابهای عمیقتر و آنها که نیاز به دقت بیشتری دارند، بهتر است که بهصورت چاپی باشند، آیا میتوان از سخن شما اینگونه نتیجهگیری کرد که با رواج کتابهای الکترونیکی بتدریج ما با سطحی شدن کتابها مواجه میشویم؟
خیر، چون بخش زیادی از کتابهای عمیق ما، مثل کتابهای فلسفی بهصورت دیجیتال تولید و عرضه میشود. «دیجیتالی شدن کتاب» به خودی خود سبب سطحی شدن نمیشود، اما «دیجیتالی شدن ما» باعث میشود تا بیشتر به مطالب سطحی که در اطرافمان هست، توجه کنیم و از مطالب جدی دور شویم.
وقتی تلگرام یا شبکههای اجتماعی دیگر، افراد را به خواندن مطالب کوتاه با محتوای سطحی عادت میدهند اقبال به این دست مطالب در جامعه بیشتر میشود و از همین رهگذر بتدریج عادت مطالعه در جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند که افراد بیشتر به محتواهای سرگرمکننده و کوتاه اقبال نشان دهند تا مطالب بلندتر آنچنان که در کتابها وجود دارد.
با توجه به اینکه دیجیتالی شدن تمام ساحات زندگی انسان را متأثر کرده است، به اعتقاد شما، صنعت کتاب باید چه تحولاتی را در دستور کار خود قرار دهد؟
صنعت کتاب باید بسیاری از حوزهها را به عرصه دیجیتال واگذار کند. بسیاری از کتابها حاوی اطلاعات و ارقامی هستند که میتوان براحتی آنها را به شکلی دیجیتالی و الکترونیکی درآورد و در این موارد نیاز به کتاب کاغذی نیست. حتی گاهی ترکیب مبتنی بر تقاضا باید در این مورد در دستور کار قرار گیرد؛ مثلاً در مورد نسخ خطی یا نسخی که محققان محدودی به آنها نیاز دارند میتوان بهصورت ترکیبی از دیجیتال یا چاپ بر اساس تقاضا بهره گرفت و از چاپ انبوه صرفنظر کرد.
با وجود فضای دیجیتال، دسترسیها به کتاب واقعاً تغییر کرده است و نیاز به تلاش بیشتری دارد تا بتوان از این حجم عظیم دادههایی که در دسترس است، استفاده کرد. این در حالی است که در گذشته دسترسیها خیلی کمتر بود و افراد با خواندن چند کتاب احساس عالم بودن میکردند. اما در شرایط فعلی این تصور از عالم بودن در مقابل این اقیانوس از کتابها که دسترسپذیر شده، تغییر کرده است. البته این امر، تأثیرات بدی هم دارد و باعث میشود تا افراد صرفاً به انبار کردن آثار دیجیتال ترغیب شوند. گهگاه افراد گیگابایتها از این اطلاعات و کتابها دارند اما کمتر به سراغ آنها میروند، این هم خطری است که دسترسی زیاد به کتاب میتواند داشته باشد.
سایر اخبار این روزنامه
واریز ۴۰۰ هزار تومان افزایش حقوق تا پایان هفته
هیچ وقت از مدال گرفتن در آسیا خسته نمیشوم
کتابهای بیکاغذ
سدسازی آری سدسازی نه
خواب نفتی امریکا تعبیر نمیشود
انتخابات مجلس استانی میشود
تنبیه دانش آموزان از خط قرمز گذشته است
دیوار بیاعتمادی تکفیر و تحریم با کتاب فرو می ریزد
بهار کتاب ایران
پرونده ویژه «ایران» درباره فروچاله ها در دشت میناب
وکیل وکلا
مأموریت دشوار
درس اجتماعی سیل
نظر آیتالله مکارم شیرازی درباره مسابقه «برنده باش»